•Favorites•
13 stories
illegal|l.S by nilostylinson
nilostylinson
  • WpView
    Reads 124,053
  • WpVote
    Votes 24,783
  • WpPart
    Parts 63
عشق؛یک اتحاد دونفره‌ای است،علیه جهان. در سال [۱۹۴۰] و در پی شروع جنگ جهانی دوم، خانواده لوییِ نوزدَه ساله جلوی چشمانش به دست سربازان نازی به قتل می‌رسند. تلاش‌های لویی برای انتقام بی‌فایده‌ست! سرانجام، دستگیر شدنش سرنوشت او را با سرنوشت ژنرال هری استایلز گره می‌زند. Genre// War, Romance
𝐓𝐡𝐢𝐬 𝐓𝐨𝐰𝐧 {𝐋.𝐒} by rojii_tommo
rojii_tommo
  • WpView
    Reads 44,386
  • WpVote
    Votes 7,568
  • WpPart
    Parts 48
+تو میخوای...من ببخشمت؟ _بیشتر از هرچیزی پسر صادقانه زمزمه کرد +پس بگو. تعریف کن. بگو چرا...برام دلیل بیار...دلیلی بیار که بتونم ببخشمت. دلیلی به جز اینکه برات فقط یه بازیچه بودم Larry stylinson By rojii_tommo 1 in larrystylinson🖇 1 in harrytop🖇 1 in onedirection🖇 1 in niallhoran🖇
lacuna [L.S] by darkblue_94
darkblue_94
  • WpView
    Reads 12,490
  • WpVote
    Votes 2,589
  • WpPart
    Parts 46
[Completed] تو بهم فهموندی میشه یه تیکه از وجودت رو از دست بدی اما زنده بمونی! نه فقط زنده موندن، بلکه وادارم کردی زندگی کردنو دوباره به یاد بیارم. تو بهم یاد دادی میتونم با وجود یه خلا بزرگ توی قلبم، بازم به نفس کشیدن ادامه بدم! نه فقط نفس کشیدن بلکه عشق ورزیدن و عشق گرفتن رو به یادم آوردی. تو بهم یاد دادی میشه از یه خاک مرده، یه باغ سرسبز درست کرد، اگه فقط به اندازه کافی بهش توجه کنی. تو بهم یاد دادی میتونم دوباره دوست داشته بشم و عاشق باشم! تو منو به زندگی برگردوندی و من بخاطرش تا ابد به تو و قلبت مدیونم... Idea by: Gay_syndrome
 Song Of Achilles  by sizartaDowneyJr
sizartaDowneyJr
  • WpView
    Reads 16,664
  • WpVote
    Votes 3,414
  • WpPart
    Parts 36
پاتروکلوس شاهزاده ی تبعید شده ایه که عاشق آشیل یه نیمه الهه میشه... و آشیل، نیمه الهه ایه که مقدر شده سرنوشت بزرگش همه چیز رو ازش بگیره.
Forest Boy [L.s] by sizartaDowneyJr
sizartaDowneyJr
  • WpView
    Reads 192,257
  • WpVote
    Votes 37,933
  • WpPart
    Parts 53
Highest rank: #1 Funny هری یه الهه ی تنهاست که تو جنگل بزرگ شده. اما چرا؟! و چه اتفاقی میوفته اگه بعد از دویست سال تنهایی، لویی و نایل اتفاقی پیداش کنن؟! ژانر: طنز و عاشقانه.
Legionnaire(L.S) [Completed] by mahsaf79
mahsaf79
  • WpView
    Reads 385,983
  • WpVote
    Votes 50,915
  • WpPart
    Parts 64
" دوتا زندگی واسم ساختی : زندگی فوتبالی ، زندگی پر از عشق"
Take Me Down With You [L.S] by AidaStylinson
AidaStylinson
  • WpView
    Reads 68,700
  • WpVote
    Votes 15,861
  • WpPart
    Parts 42
[ C o m p l e t e d ] لویی حالش خوبه فقط کاملا اتفاقی حداقل هفته ای یه بار به پلِ خودکشیِ بریستول میره و با یه دنیا اضطراب و ناراحتی دست و پنجه نرم میکنه و زندگی از نظرش تموم شده‌ست؛ اما به هر حال حالش خوبه. همه چیز خوبه تا وقتی که یه پسر مرموز، هر دفعه که لویی میخواد خودشو بکشه، سر و کله‌ش پیدا میشه... • Persian Translation #1 in Larry #1 in Persiantranslation #1 in Tomlinson #1 in LouisTomlinson • Original Story By: @harrystylesandstuff
End Game (L.S) by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 630,102
  • WpVote
    Votes 88,597
  • WpPart
    Parts 77
[ Completed ] من مرده بودم..... اما تو منو زنده کردی که خودت بکشیم.....
دانشگاه جادوگری سانهاید by Zahra1370
Zahra1370
  • WpView
    Reads 13,514
  • WpVote
    Votes 2,768
  • WpPart
    Parts 69
جسیکا، دختری بسیار متوسط ​​در یک خانواده بسیار معمولی است تا زمانیکه او یک توانایی غیرمعمول را کشف می کند... توانایی ای که او را از هم از انسان های غیر جادویی و هم کلاسی های جادوگرش متمایز می کند. وزارت مخفی جادو به او هشدار می دهد باید که توانایی های خود را مخفی نگه دارد. سکوت او در حین ورود به دانشگاه جادوگری سانهاید بار سنگینی است، جایی که تلاش او برای درک ماهیت منحصر به فردش منجر به ماجراهای خطرناکی می شود. از طریق عشق ممنوعه و ماجراجویی های پیچیده، داستان جسیکا یک میراث تاریک را آشکار می کند و او را مجبور می کند که بین جنبه های سفید و تاریک یکی را انتخاب کند. میراثی که به ماهیت وجودی او ربط دارد... به نحوه ی تولدش... جسیکا در تلاش خطرناک خود برای فهمیدن اینکه چرا متفاوت است، درگیر آیین های جادویی تاریکی می شود که در آن برخوردهای آتشین با یک مرد مرموز و جذاب عزم او را آزمایش می کند. آیا او تسلیم وسوسه خواهد شد یا در برابر نیروهای اغواگر آن جنتلمن خطرناک محکم می ایستد؟
King Of My Heart~L.S[Completed] by gisustylinson
gisustylinson
  • WpView
    Reads 80,437
  • WpVote
    Votes 13,813
  • WpPart
    Parts 44
و عشق، بی هیچ ریشه ای، می روید در قلبِ تو... بی هیچ نجوایی، فریاد میکشد و حل میشود میانِ سرخیِ رگ هایت... ___ اواخر قرن هجده میلادی. سلطنت...دیدار...مرگ...سرنوشت... و جرقه ی عشقی نافرجام. بهار97