Love them
8 stories
Perfect Red by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 11,935
  • WpVote
    Votes 3,339
  • WpPart
    Parts 16
"توی ماشینت میشینی و یک لیوان قهوه‌ی سرد به دستت میدن. حکم‌ت رو طوری توی دریا میندازن که لحظه‌ای با خودت فکر نکنی این کوفتی شاید چیز ارزشمندی باشه. مسئولین اسکله هرگز چشم دیدنت رو ندارن. عذاب وجدان به گردنشون چنگ میزنه. چون شاید دو هفته بعد از رفتنت، شایعاتی از شهرک‌ها بهشون میرسه. با هم پچ پچ میکنن؛ اوه، رفیق، فلانی رو یادته؟ همون که موهای کوتاه روشن داشت؟ یک گالن خون شده. یا یک بسته گوشت متحرک شده. این‌ها اسم‌هاییه که میذارن. ما میگیم: منبع. نیروی کار. اون‌ها میگن: گالن خون. بسته‌ی گوشت. و من صادقم، توصیف اون‌ها دقیق‌‌تره. توصیفِ لعنتی اون‌ها حقیقتا خیلی خیلی دقیق‌تره." [CHANBAEK] [Dystopia × Angst] هشدار محتوا: خودآزاری/ توهم/ خون/ حیوان‌آزاری
The Dead Sparrows  by ThePiink
ThePiink
  • WpView
    Reads 1,587
  • WpVote
    Votes 392
  • WpPart
    Parts 4
⸺نام فیکشن: The Dead Sparrows🏮 ⸺کاپل‌ها: بکیول┊چانبک ⸺ژانر: درام ┊اسمات ⸺نویسنده: پینک✨ ⸺آیدی نویسنده در تلگرام: @Pinkish8 ⸺چنل فیکشن در تلگرام: @PiinkLibrary ⸺خلاصه: پارک چانیول فیلم‌نامه‌نویس حاذق و مشهوری بود که بخاطر عقاید کمونیستیش در دهه‌ی هشتاد به دستور وزارت فرهنگ و در دوره‌ی سرکوب هنرمندان، وارد لیست سیاه شد. برای گذران زندگی کودک و همسرش، حتی وادار به فروش اسباب و وسایل خونه‌اش شد. بکهیون کارگردان متوسط و ناشناخته‌ای بود که هیچ‌وقت موفقیت چندانی به دست نیاورده بود و همیشه مورد استهزای اهالی سینما بود. زمانیکه از اوضاع پارک چانیول باخبر میشه، بهش پیشنهاد میده که بعنوان یک گوست‌رایتر براش کار کنه و پولش رو بگیره‌. (در این صورت تمام فیلم‌نامه‌های گوست‌رایتر ،چانیول، به اسم بیون بکهیون تموم میشدن و هیچ اسمی از نویسنده‌ی واقعی به میون آورده نمیشد.) به مرور ارتباط این دو نفر فراتر رفت و تبدیل به رابطه‌ی عاشقانه‌ی تاکسیکی شد که در طی‌ اون بکهیون قصد کرد تا صاحب تمام و کمال هنر، استعداد و وجود چانیول بشه.
Cancer by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 37,942
  • WpVote
    Votes 9,169
  • WpPart
    Parts 20
"بکهیون... محض رضای خدا. من می‌دونم که از زندگی چه‌چیزی میخوام. اینکه تو رو داشته باشم، خب؟ اما تو... تو نمی‌دونی. نمی‌دونی چه‌چیزی میخوای. از زندگی، من، حتی خودت! بهم میگی ازدواج کنم و بعد بابتش بازخواستم می‌کنی. من رو می‌بوسی و روز بعد میگی که عشقم احمقانه‌ست. ازم میخوای تمومش کنم و بعد شاکی میشی که چرا ازت دوری کردم... داری من رو به جنون می‌رسونی. داری کاری می‌کنی که از دستت خودم رو خلاص کنم، بکهیون!" [CHANBAEK × KAIHUN] [Angst × Slice of life]
Fance by ViolinistFICTION
ViolinistFICTION
  • WpView
    Reads 21,447
  • WpVote
    Votes 7,003
  • WpPart
    Parts 53
(complete) همه چیز در زندان های ADX فلورانس اتفاق افتاد،در دنیایی که بخاطر پرونده ی قتل های زنجیره ای و یک قاتل مقلد بهم ریخته،هیچکس حتی تصورشو هم نمیکنه یک کارآگاه شرقی در لس آنجلس که لقبش بازنده تمام عیاره، همراه با خبرنگار فضولی که فقط به پیشرفت خودش اهمیت میده و پارک چانیول صداش میکنن، درگیر حل پرونده ای بشن که حتی اسمش باعث وحشت خیلی ها شده و دایره جنایی آمریکا رو فلج کرده.داستان اصلی از روزی شروع میشه که بکهیون تصمیم میگیره دراکولا رو ملاقات کنه... ⟝ Writer : 🌨 tara ↳🩸 Genres໑ ↲جنایی~خشن~درام~رمنس ↳🩸Couples໑ ↲چانبک
SLOW WALK by bluishstory
bluishstory
  • WpView
    Reads 155,644
  • WpVote
    Votes 37,668
  • WpPart
    Parts 42
- من نمیتونستم ازش مواظبت کنم - میخواستم برای یه بارم شده لبخندشون بخاطر من باشه اونا اینجوری وارد یه زندگی مشترک شدن، بدون عشق قرار نیست اتفاق خاصی بیفته، اونا همراه شدن تا ببینن راه به کدوم سمت میبردشون، به هرحال مگه همه زوجای دنیا عاشق همدیگه ان؟ couple: chanbaek genre: رومنس، زندگی روزمره
Lost In Your Eyes by kimtinaw
kimtinaw
  • WpView
    Reads 23,309
  • WpVote
    Votes 7,057
  • WpPart
    Parts 35
کامل شده "احساسات توی کلمه ها جاری میشن. من هیچ وقت گوینده ی خوبی نبودم ولی عشق رو فهمیدم و همین برام کافی بود. سال ۱۹۴۶، وقتی تمام مردم درگیر شلوغیا و به هم ریختگی کشور بودن. دیدمش! و توی قهوه ای خالص چشماش گم شدم. فرشته ی شیطون من" یه عشق خالصانه...شیرین...ممنوعه! ☆☆☆☆ ژانر:رمنس، فلاف، اسمات، تاریخی کاپل:چانبک
Messiah River by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 59,951
  • WpVote
    Votes 14,922
  • WpPart
    Parts 51
"هرگاه دو انسان به همجنسگرایی روی بیاورند، هر دوی آن‌ها باید به کام مرگ کشیده‌شوند، برای گناه بزرگی که انجام داده‌اند!" [کتاب مقدس - لاویان - ۲۰:۱۳] شهرک متوسط‌نشین و گمنامی در گانگ‌وون، یک شب عادی از تعطیلات زمستانه با پیدا شدن جسدهایی توی رودخانه‌ی حاشیه‌ی جاده از آرامش همیشگی‌اش خارج شد. اجساد کودکان ناشناسِ شش تا ده ساله، آرام و بدون درد؛ که با نظم و به‌ترتیب در نقاط مختلف رودخانه فرستاده شده‌اند. [CHANBAEK × KAIHUN] [Crime × Angst]