Kookv
115 stories
⌞ 𝙋𝙖𝙞𝙣𝙩𝙚𝙧 ⌝ by ovismoon
ovismoon
  • WpView
    Reads 22,840
  • WpVote
    Votes 3,478
  • WpPart
    Parts 43
«تهیونگ، او فقط یک پسر نابینا بود که از درد های خودش فرار می‌کرد، از تنها قلم سیاهی که برای رنگ زدن دنیایش داشت. نه اینکه، بوم درد های دیگری را هم برای رنگ زدن به دنیایش وارد کند. دنیایم را با لب هایت رنگ بزن، دنیایی که سالهاست در تاریکی مطلق فرو رفته! Telegram :「 @SHOT_SMT 」
Yin by lm______taeran
lm______taeran
  • WpView
    Reads 11,966
  • WpVote
    Votes 2,251
  • WpPart
    Parts 46
[کامل شده] - عشق چیزی جز پذیرفتن تفاوت ها نیست، عشق چیزی جز درهم پیچیدن شباهت ها نیست. عشق‌ یعنی تاریکی های وجودت را دیدن، عشق یعنی چشم بر روی روشنی هایت نبستن. عشق سقوط آزادایست بر فراز کوه های اعتمادی که از هم آغوشی قلب تپنده م و چشم های تب دارت بوجود آمده اند. آنهایی که قد علم کرده اند تا مانعی شوند قدرتمند و مستحکم بر روی شک‌ و تردید هایی که چون سیل هایی خروشان به قصد لرزاندن قلب هایمان سرازیر شده اند. عشق تو روشنایی من است عشق من تاریکی تو، عشق تو سوی چشم من است عشق من تیرگی مردمک هایت. عشق من یین است چشم های تو یانگ. عشق محاکمه ی قلب من است در برابر چشم های تو، محاکمه ی یین است در برابر یانگ. و من ، یینی محکوم به تکامل یانگ. -تران #Yin
HOPE by August_is_cold
August_is_cold
  • WpView
    Reads 17,503
  • WpVote
    Votes 2,244
  • WpPart
    Parts 16
[متوقف شده] kookv:main couple Side couples: Namjin Yoonmin written by Kinza244 Translated to Persian * چرا همیشه باید به خاطر چیزیکه تقصیرم نیست‌ زجر بکشم؟* _ته...عشقم...صدمه دیدم...عشقت بهم صدمه زد! _اون منو دوست نداشت!ازم استفاده کرد برا اون*** +بهم گفت تو برخلاف ظاهرت یه قلب کریستالی داری... ولی تو همین حالاشم اون کریستالو از دست دادی! _پ...پیداش کنین...پی...داش...کن...ین *همه این دردا قراره تموم شه...دیگه قرار نیست درد بکشم:)*
🐯MY LITTLE BABY BEAR🐯 by NARSIUS97
NARSIUS97
  • WpView
    Reads 16,137
  • WpVote
    Votes 1,796
  • WpPart
    Parts 6
تهیونگ یه بچه هیبریده تحت ازمایشه که تصمیم میگیره از ازمایشگاه فرار کنه... ژانر:سوپرنچرال، رومنس، اسمات، هیجان انگیز کاپل: کوکوی، نامجین
AURORA: Sunset & Sunrise[10],[12] by blueside_demian
blueside_demian
  • WpView
    Reads 24,571
  • WpVote
    Votes 4,107
  • WpPart
    Parts 32
"شفق قطبی گذرگاه های باریکی هستند که از طریق انها ارواح سرگردان به بهشت می روند." غروب(فصل اول - کامل شده): تولد اون زیر نور شفق قطبی قشنگ ترین اتفاق بود... ولی برخلاف تصور همه از اومگاهای مرد... اون با اینکه فوقالعاده زیبا بود ولی شخصیت محکمی داشت... ولی برای تثبیت این قدرت، تصمیم گرفت تا از دشمن قسم خوده اش کمک بگیره... تا انتقامش رو بگیره.... طلوع(فصل دوم): زمانی فرا میرسه که حتی به چشمها هم نمیشه اعتماد کرد و برگزیده بودن فقط داخل رگهای توعه و ادامه پیدا نخواهد کرد... ولی این قدرت کافی نیست و قدرت والا تری باید به کمک بیاد... قدرتی راس همه قرارداره و یک قوم باهاش دشمنن، با وجود هیبریدها این دشمنی کم شده ولی؛ هیچ وقت ترس واقعی از بین نمیره... شفق قطبی - Aurora آپ شنبه *omegaverse *mperg *+18🔞🔞🔞🔞🔞🔞 Sunset(S1): 20191212-20200404 Sunrise(S2): 2020
Artwork | اَثَرِ هُنَری | Completed by callmeParvaz
callmeParvaz
  • WpView
    Reads 134,339
  • WpVote
    Votes 19,476
  • WpPart
    Parts 25
- فقط خواستم بهت ثابت کنم، من توی رابطمون عاشق ترم! و تو ترسوتر ----------------------------------- + جونگکوووووک صدای جیغ های آزاردهنده ی تهیونگ وقتی که روی سکوی وسط سالن، برای اجرای مراسمِ فرقه، بسته شده بود، به گوشمون چنگ مینداخت! +کمکککککک و جونگکوک، که صورتشو پشت نقاب مخفی کرده بود، تا کسی اشک هایی که برای اون پسر میریزه رو نبینه! پشتِ صحنه ی دنیای پر زرق و برق کمپانی مدلینگی که تهیونگ، برای تست دادن به اونجا میره، تیره و تار تر از چیزیه که فکر میکنه! تهیونگ پسر جوانی که به خاطر علاقه ی شدید و البته صورت زیباش، قدم هاشو سمت مدل شدن برمیداره اما با طنابِ پوسیده ی عشق، واردِ چاه فرقه ی خطرناکی به اسم حلقه میشه... ----------------------------------- کاپل: کوکوی، سُپ ژانر: درام، رومنس، معمایی
🔻𝙒𝘼𝙍 𝘼𝙉𝘿 𝙋𝙀𝘼𝘾𝙀🔺 by Coratale
Coratale
  • WpView
    Reads 29,514
  • WpVote
    Votes 3,863
  • WpPart
    Parts 17
⌯ Name꧇ جَـــنـــگ‍ـــ و صُـــلـــح ⌯ Couple꧇ KookV, YoonMin, Namjin ⌯ Side Couple꧇ Minv/VMin, SoPe, and... ⌯ Genre꧇ AU, OmegaVerse, WereWolf, Angst, Mystery, Magical, DarkFantasy, Supernatural, Romance, BDSM, Smut, Mpreg ⌯ Channel꧇ @JiminTopStan ⌯ Writer꧇ SISI Hurrary ✍اُمــگــا و آلــفــا، دو خاندان بزرگ سلطنتی، سالیان طول و درازیست که برخلاف طبیعت ذاتیشون در جنگ و دعوا به سر میبرن. امگاهای سلطنتی که روزی از اون ها بعنوان موجوداتی ضعیف و شکننده یاد میشد حالا «قوی» و «قدرتمند» در صحنه مبارزه حاضر شدن. ظلم و برده داری در سر تا سر کینگدوم امگا بیداد میکرد! «آمرسیوس» قصر با شکوه خاندان سلطنتی امگا، با خون هزاران هزار آلفای بیگناه رنگ گرفته بود و اونها هیچ جایی در سرزمین نفرین شده‌ امگاهای رویال که تنها بعنوان ابزاری برای تولید مثل بهشون نگاه میکردن، نداشتن. زوزه گرگ های زخمی و فریاد برخواسته از اجساد نوزادان کوچکشون در گوشه و کنار کینگدوم مرگ، به گوش میرسید! تمام این ها در عصر حاضر، در حالی اتفاق می‌افتاد که اکثر انسان‌ها، بی خبر از حضور موجودات فرا انسانی، روتین ساده‌ای رو برای ادامه‌ی حیات پیش گرفته بودن که خیلی دوام نداشت و حالا وظیفه‌ی سران جوان بود که برای آینده کینگدوم های خود تصمیم بگیرن، بر روی خیانت و توطئه‌ خانوادگی چشم ببندن یا برای کشف حقایق صلح کنن...
Alone by kimwasari
kimwasari
  • WpView
    Reads 35,578
  • WpVote
    Votes 1,251
  • WpPart
    Parts 97
‌ ‌ ‌ زندگی چیز عجیب و پیچیده ایه ممکنه تو زندگی هدفای کوچیک و بزرگی داشته باشی ممکنه آرزوهای کوچیک و بزرگی داشته باشی همینطور ممکنه به هیچکدوم ازین هدفا و آرزوها نرسی و کلی سختی بکشی ولی باید باهاش کنار بیای ، ممکنه این سرنوشتت باشه ‌ یه فن فیک مخصوص هیلور و جلنا شیپرا✨ یه چیز متفاوت که تا حالا نخوندید🖤 اِلون/alone🖤✨ کانال تلگرام فف: @haylor_jelena_ff
 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤       by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 924,854
  • WpVote
    Votes 104,825
  • WpPart
    Parts 50
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن .. من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ... میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ... میترسم فراموشم کنی ... من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ... ________________________ •. #REPLACE💍⃤ ️ ↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18 ↳Couple↬ kookv .Yoonmin
🎭Puppeteer _ عروسک‌گردان 🎭 by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 162,424
  • WpVote
    Votes 14,638
  • WpPart
    Parts 20
(Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو پر کنه : _ دو تا شیر هیچوقت نمیتونن تو یه جنگل حکمرانی کنن جونگکوک... همونطور که ما نتونستیم از قدرت نمایی مون بگذریم و هر بار عادلانه همدیگه رو تصاحب کنیم... Geɴre : Crιмe , roмαɴce , ѕмυт +18 Coυple : ĸooĸv_yooɴмιɴ_нopeV Season1_2 full 📚(Read in the old account)