Jeon JoonHo is a billionaire who was really thankful and in debt of life towards his savior Kim JaeHyuk. Because of that, he decided to arrange a marriage between their oldest sons, Jeon JungKook and Kim Taehyung. Jeon Jungkook who is dating a cute and beautiful model named, Park Jimin of course is so against the mar...
- 𝐂𝐔𝐑𝐑𝐄𝐍𝐓𝐋𝐘 𝐎𝐍 𝐇𝐎𝐋𝐃 ✦:: Tae isn't like most boys, or girls for that matter. 𝐓𝐀𝐄𝐊𝐎𝐎𝐊: ☒ 𝑝𝑙𝑒𝑎𝑠𝑒 𝑟𝑒𝑎𝑑 This book is not meant to harm anyone in any way. If a character based on an actual person is portra...
[ COMPLETED ] {Taekook Werewolves au} The tale of an Omega's misery and a Trueblood's downfall. Taehyung always thought that having a mate is beautiful, they love you with all their heart and soul. They will find you a blessing for them and make you the happiest... Then why his mate hates him so much, why he didn't lo...
مستی و خوشی های پارتی همیشه همه رو سرحال میاره... اما وقتی که یه بازی حقیقت و جرأت منجر به احضار لوسیفر، پادشاه جهنم، میشه... چه بلایی سر تهیونگی میاد که خواستار عشق این شیطان شده...؟ Couple: Minv (top jimin) Genre: Fantasy/ Comedy/ Smut/ Demon au By: Rehy Otaku👽
Bearing the child of the one he loved the most, his alpha seemed to be Taehyung's biggest mistake now. Mpreg! Alpha and omega. Domestic au mates if you're not comfortable don't read. Bottom tae Top kook
(Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو...
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...
- فقط خواستم بهت ثابت کنم، من توی رابطمون عاشق ترم! و تو ترسوتر ----------------------------------- + جونگکوووووک صدای جیغ های آزاردهنده ی تهیونگ وقتی که روی سکوی وسط سالن، برای اجرای مراسمِ فرقه، بسته شده بود، به گوشمون چنگ مینداخت! +کمکککککک و جونگکوک، که صورتشو پشت نقاب مخفی کرده بود، تا کسی اشک هایی که برای اون پس...
اون مهربون بود... جذاب بود... انگاری توی چشمهاش هزارتا ستاره طلوع کرده بود و میتونست تمام شبهامو روشن کنه... حرفهاش شیرین بود و لبخنداش یه دنیای متفاوت... درست مثل تیکه ای از بهشت.... من انتخابی به جز عاشق شدن نداشتم....
تهیونگ گرگینه ی چند رگه ایه که تمام زندگیش رو به امید پیدا کردن جفتش گذرونده. چی میشه اگه جفتش اونو نخواد... ژانر: امگاورس، هیجان انگیز، رمنس، اسمات
