Ziam
18 stories
•°Golden Boy°• by Mobin_zm
Mobin_zm
  • WpView
    Reads 662
  • WpVote
    Votes 100
  • WpPart
    Parts 8
وقتی فهمیدم اومدی...اولش خوشحال شدم اما بعدش فهمیدم این اومدن واسم خوب نیست. نمیتونستم به مهربونیات بی تفاوت باشم، چون این بار واقعا فهمیده بودم که...فهمیده بودم که دوست دارم
ALEKTO [ziam] by mahi_hs
mahi_hs
  • WpView
    Reads 688,536
  • WpVote
    Votes 88,729
  • WpPart
    Parts 83
❌ Warning For Violence And Sexual Abuse ❌ مُعتــاد بـه بـویِ نِفــرَتـِت نـیـازمَـند بـه آتـشِ چِشـمـات 👁 Addicted To Your Hate In Need For Your Fire 🔥 . . . . . . . . [ Under This Body U Can Wish U Were Dead Instead Of Touching And U Can Wish To Be Alive One More Second To Breath His Hate ❗️]
Versa  /ziam/ by mahi_hs
mahi_hs
  • WpView
    Reads 319,358
  • WpVote
    Votes 43,337
  • WpPart
    Parts 64
تو سرتا پا رفتن بودی من در تردید آمدن تو تمام رفتی و من هیچ نیامدم بگذار خالی بماند وسعت میان ما بهم نمی‌رسد دنیایی که تو در آن می‌روی و من هیچ نمی آیم
Storm /ziam/ by mahi_hs
mahi_hs
  • WpView
    Reads 20,116
  • WpVote
    Votes 3,891
  • WpPart
    Parts 15
. لیام تو واقعا اینجایی؟ لیام دیگه نمیری؟ لیام کمی مکث کرد سرش رو به طرفین تکون داد ل-نه دیگه ازت جدا نمیشم . A short ziam story .
◾Mr.Coffee◾{Ziam} by sinincolor
sinincolor
  • WpView
    Reads 16,374
  • WpVote
    Votes 3,799
  • WpPart
    Parts 25
باید میفهمیدم شاعره! غرق شعر بود،غرق جزئیات!غرق حس عاشقانه از طرز نگاهش به قهوه ای که به سردی میرفت،از عطر تلخی که شال گردنش به شاهرگم تلقین میکرد! از نفس های آروم،قدم های مکث دار! از انتخاب یک کافه تکراری! از جمله های کوتاه ولی تا عمق وجود؛نامعلوم باید می فهمیدم؛از طرز نگاهش به نم بارون خوبی آدمای غریبه اینه که مجبور نیستن بهم دروغ بگن! کاش همیشه غریبه بمونیم؛غریبه هایی از جنس آشنا...
Helium(ziam) by Yeganeehh
Yeganeehh
  • WpView
    Reads 87,860
  • WpVote
    Votes 14,627
  • WpPart
    Parts 41
تو پسرِ شیرینِ من توی روز های تلخم بودی من هم مردِ روشنِ تو توی روز های تاریکت
ETERNITY  by mintwriter1
mintwriter1
  • WpView
    Reads 592
  • WpVote
    Votes 79
  • WpPart
    Parts 1
❌Completed❌ 4000 words A Short story قصه ی کوتاهه ماندن شاید باورتون نشه اما گاهی،یک لحظه میتونه " ابد " باشه #ziam #zayn #liam #Love #Forever
pretty boy (Persian Translation) by StylinMayne
StylinMayne
  • WpView
    Reads 436,836
  • WpVote
    Votes 70,364
  • WpPart
    Parts 104
[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: تو لیاقت تموم ستاره‌های آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1
Golden |°•Ziam Mayne•°| by ToMmoMayne
ToMmoMayne
  • WpView
    Reads 47,872
  • WpVote
    Votes 9,104
  • WpPart
    Parts 24
اشتراک بین آدم‌ها میتونه ناچیز باشه...یا عجیب یا بی‌ربط یا مرموز اشتراک اون‌ها ایستگاه اتوبوس و آفتاب سر صبح بود...
Drifting [ Persian Translation ] by themaniro
themaniro
  • WpView
    Reads 19,117
  • WpVote
    Votes 3,600
  • WpPart
    Parts 16
• زین همیشه متفاوت بوده. از زمانی که یادش میاد، همیشه "مردمی" رو اطرافش میدیده. خب، اون با پدر و مادر و سه تا خواهراش زندگی میکرد و همیشه همینطور بوده. ولی یه نوع دیگه ای از "مردم" که شاید زین هرگز اونها رو ندیده، ولی همیشه کنارشن. بخش متفاوت و عجیب غریب قضیه اینه که هیچ کس به جز زین نمیتونه اونها رو ببینه. و حتی گاهی اوقات خودش هم متوجه اونها نمیشه. • [ ترجمه فارسی ] [ کمپلتد ]