mahooooooooori's Reading List
35 stories
𝚂𝚎𝚌𝚛𝚎𝚝 𝚕𝚒𝚏𝚎 by merilakkk
merilakkk
  • WpView
    Reads 38,736
  • WpVote
    Votes 8,515
  • WpPart
    Parts 39
𝙽𝚊𝚖𝚎 : 𝚜𝚎𝚌𝚛𝚎𝚝 𝚕𝚒𝚏𝚎ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉ 𝙲𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎 : 𝚔𝚊𝚒𝚛𝚒𝚜 , 𝚜𝚎𝚔𝚊𝚒(𝚖𝚊𝚒𝚗) 𝙶𝚎𝚗𝚛𝚎 : 𝚜𝚌𝚑𝚘𝚘𝚕 𝚕𝚒𝚏𝚎 , 𝚛𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎 , 𝚜𝚖𝚞𝚝 𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝚖𝚎𝚛𝚕𝚒𝚗 *** سهون استاد کالج بزرگِ سئول ، یک استاد دانشگاه جدی در کره ، تو سال جدید تحصیلی با یک پسره شکلاتیه کله شق آشنا میشه ، از قضا یه شکلات تلخ...یه رابطه ی شیرین...
Costudy Conundrum by 7yearswithkyungsoo
7yearswithkyungsoo
  • WpView
    Reads 29,883
  • WpVote
    Votes 7,221
  • WpPart
    Parts 27
وو ییفان، بازیگر و مدل سرشناس، و کیم جونمیون، پزشک پر مشغله، از همون لحظه اولی که تو دوران دبیرستان با هم آشنا شدن از همدیگه متنفر بودن. اما حالا بعد از مرگ صمیمی ترین دوستاشون باید برای نگهداری از بچه هاشون کنار هم باشن. ییفان اصلا از این قضیه راضی نیست و جونمیون هم فاصله ای با به قتل رسوندن ییفان نداره و مسلما نگهداری از سه تا بچه اصلا کار آسونی نیست!
Eternal magic by kimcottony
kimcottony
  • WpView
    Reads 16,586
  • WpVote
    Votes 3,280
  • WpPart
    Parts 14
نام فیک: جادوی ابدی/ Eternal magic کاپل:کریسهو - چانبک - کایسو نویسنده:☁️ kim.cotton ☁️ وضعیت : ‌کامل شده ‌^^✅💚 خلاصه: اون باید بخاطر شرط بندیش، بچه‌ای رو به عنوان پارتنره چانیول میخرید. از سازمانی که با همین هدف بچه هارو جمع کرده و آموزششون میداد اما تو همون روز، با پسربچه ای با موهای سبز رنگ، که همه شلغم صداش میکنن مواجه میشه داستانهای پشت پرده زندگی پسرکه شلغمی چی بود که باعث درد اومدنه قلبه کریس شد؟ چه‌کسی حدس میزد آخره آشنایی اونا چی میشه..؟¡! ـــــــــــــــــ کریس: چرا سوهو اینقدر از سوک میترسه؟ بکهیون: شما بودین ، اگه زورتون به هیشکی نمیرسید و هیچ پشتوانه ای نداشتین و تنها سرپنهاتون اون سازمان میبود، نمیترسیدین؟ همه بچه های سازمان از ماما میترسن ولی بلاهایی که سر سوهو اومده سر هیچکدوممون نیومده. باورتون میشه یبار ماما با قاشق ، باسن سوهو رو داغ کرده؟ ـــــــــــــــــ _سوک داره انتقامه پدره سوهو رو، از سوهو میگیره و دلش رو خنک میکنه.سوک یه مادر نیست! اون یه جانیه ـــــــــــــــــ کریس: اگه بدونی چجوری و چقدر گریه کرد. فکر کرد سر اینکه باعث شده رازمون لو بره میخوام ببرمش حموم که تنبیهش کنم...کای...رو بدنش پره رد تیغه، پشتش یه جای سالم نداره...روی شکمش زخمهای جدیده زیادی هست...بدجور آسیب دیده ه
daddy chan and daddy baek (Full) by _darkbambi
_darkbambi
  • WpView
    Reads 66,669
  • WpVote
    Votes 8,828
  • WpPart
    Parts 21
#daddy_chan_and_daddy_baek وضعیت:کامل🦋 نام:ددی چان و ددی بک #ژانر:فول اسمات،تریسام،ددی کینک #کاپل:چانبکلو(چانیول،بکهیون،لوهان)،سکای(کایهون) #خلاصه:استاد بیون و بیبیش لوهان رابطه خوبی با هم دارند ولی چی میشه که چانیول رو وارد رابطه شون میکنن؟
Matters of past by scentofjasmin
scentofjasmin
  • WpView
    Reads 20,868
  • WpVote
    Votes 3,286
  • WpPart
    Parts 34
فصل اول:داستان کیوت و عاشقانه و گره خوردن سرنوشت ها. ژانر:عاشقانه،کمدی،اسمات،درام. کاپل‌ها:کایسو،چانبک،هونهان،کریسهو. فصل دوم:همه چیز خیلی زود عوض میشه!رازهایی که پشت ابرهای صورتی بامزه‌ی فصل یک قایم شده بودن،برملا میشن. ژانر:عاشقانه،کمدی،اسمات. کاپل‌ها:چانبک،هونهان،کریسهو،کایسو،سپ،ویکوک
obake Lovers by aysanh_h
aysanh_h
  • WpView
    Reads 17,425
  • WpVote
    Votes 2,925
  • WpPart
    Parts 30
"_چانیول داره سربه سرم میزاره.... _یه چیز جدید بگو.... _لبخنداش این روزا بیشتر شده.... یکی نیست بهش بگه قرار نیست با اون خنده های فاکیش هیث لجر بشه..... برای جوکر بودن زیادی بی درده....." "_تو با سهون سکس میکنی چون عاشقشی؟ _چرا باید جواب بدم؟ _چون دارم سئوال میپرسم که جواب بدی..... میخوام بدونم پشیمونی قراره وجود داشته باشه بینتون یا نه.... میخوام بدونم خیس شدن سر دیکت هر دفعه و رها کردن صدات از سر خوشی به خاطر سهونه یا صرفا به خاطر دیکش" سهون سرپرست یکی از باندای بزرگ تولید و توزیع مواد مخدر، تحت حمایت دولت فاسد کره اس... از کودکیش بعد از, از دست دادن خانوادش وارد باند میشه بعد با حمایت بکهیون که روش کراش داره و کسی که سهون رو به فرزند خوندگی گرفته به جایگاه ریاست میرسه و چون چانیول اون جایگاه رو حق خودش میدونسته با سهون دشمن و رقیب میشه و....... کاپل اصلی:چانبک،هونهان کاپل فرعی:کایسو، سهبک، نامجین، ویکوک، کریسهو ژانر:عاشقانه، جنایی، اسمات، مافیایی
My Girly Boy🍎 by PnyFanfic
PnyFanfic
  • WpView
    Reads 18,105
  • WpVote
    Votes 2,593
  • WpPart
    Parts 9
- پسر دخترونه‌ی من🍎 - جنایی🖤رمنس🍁 - بکیول؟! خلاصه✒ -: دادستان پارک یه دختر داره... میتونی گروگان بگیریش! +: خیلی خوب میدونی از دخترا تو کارام استفاده نمی‌کنم. -: میدونم. ولی اینو ببین! +: اینکه.... پسره؟!!! -: درسته... پسر دختر نمای دادستان پارک... "پارک چانیول"
Winged Rabbit / خرگوش بالدار🐰✨ (Completed) by PnyFanfic
PnyFanfic
  • WpView
    Reads 189,578
  • WpVote
    Votes 48,331
  • WpPart
    Parts 87
خرگوش بالدار🐰✨ 📌چانیول همیشه یه ادم معمولی بود...اما درست یک هفته قبل از تولد بیست سالگیش کمردرد وحشتناکی گرفت...و معمولی بودنش فقط تا روز تولدش ادامه داشت و بعد...اون بال داشت! رمنس💕فانتزی🧚🏻‍♂فلاف😻امپرگ👼🏻 چانبک🔥سولی🦄شیوچن😈
~•HURT•~{Persian Ver./completed} by PnyFanfic
PnyFanfic
  • WpView
    Reads 67,288
  • WpVote
    Votes 10,650
  • WpPart
    Parts 29
سهون پرستار منزوی و گوشه گیر بعد از خیانت عشقش چانیول با بهترین دوستش بکهیون ، تن به ازدواج اجباری با جونگینی میده که قراره 8 امین سالگرد رابطه اش با کیونگسو رو جشن بگیره. ازدواج اجباری با کسی که به مدت 8 سال عاشق دوست پسرش بوده و هنوز هم هست میتونه پایان خوشی داشته باشه؟ یا سرنوشت سهون اینطور رقم خورده که همیشه عذاب بکشه؟ ♡♡♡ -دست از سر همسر من بردار.نمیبینی جونگین یه مرد متعهله و ما الان یه بچه داریم؟ +نمیدونی جونگین از قبل ازدواجتون عاشق من بود؟فکر نمیکنی تو باید کنار بکشی؟ ♡♡♡ کاپل ها : کایهون،چانهون،کایسو،چانبک ژانر : انگست،رومنس،امپرگ(هپی اند) ریتینگ : [M](+15) مترجم : Avina🐰 نویسنده :ohmira ♡♡♡
Time; YoonMin | Per Translation by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 62,158
  • WpVote
    Votes 12,716
  • WpPart
    Parts 38
زمان | Time خلاصه: پارک جیمین ناراحت و تنهاست؛ پارتنری که 15 سال باهم بودن، از نظر احساسی و فیزیکی بعد از سالها سواستفاده و سورفتار اون رو رها کرد و روش اثر بدی گذاشت و باعث شد توی تمام زندگی همچین احساس سنگینی داشته باشه. اون آرزو می کنه یه شانس دیگه برای برگشت به عقب داشته باشه و توی اون زمان که تو دبیرستان بودن؛ دیگه احساسات اون مرد رو نپذیره. یه تصادف، یه تغییر، یه شانس.. وقتی جیمین با یه ماشین تصادف میکنه و به سمت مرگش ته یه دریاچه ی یخ زده می بره جیمین میدونه که قرار بمیره اما با اینکه فقط 30 سالشه از این رفتنش خوشحاله. هرچند، مرگ نقشه دیگه ای برای این مرد داره. مرگ به جیمین پیشنهادی رو میده که همیشه می خواسته. یه شانس دوم. تنها نکته ای که وجود داره اینکه اون دوباره تو 30 سالگی، همین روزی که کشته شده؛ خواهد مرد اما تو این زمان به سن 15 سالگیش برمیگرده تا زندگیش رو دوباره شروع کنه. جیمین هم با اشتیاق و بدون توجه به عواقب این تصمیم قبول میکنه. چه اتفاقی میوفته وقتی همین قدم، تمام دنیاش رو تغییر بده. چه اتفاقی میوفته وقتی به خودش اجازه میده که با نوجوون پردردسر و تنهایی که سال ها قبل به خاطر ترس ازش کناره گرفته رو به روشه و اون رو بپذیره. چه اتفاقی میوفته اگه اون چیزی که قلبش این همه سال نداشته رو (عشق)،