On the way
"طلوع آفتاب، گلخونه، دریا، پل، ..." چانیول از بکهیون میخواد تا باهاش سر قرار بره و فقط 5 تا قرار، بعدش هرکدوم میرن دنبال زندگی خودشون همین. couple: chanbaek genre: drama, romance
"طلوع آفتاب، گلخونه، دریا، پل، ..." چانیول از بکهیون میخواد تا باهاش سر قرار بره و فقط 5 تا قرار، بعدش هرکدوم میرن دنبال زندگی خودشون همین. couple: chanbaek genre: drama, romance
Completed ✅ فصل اول: دست ها كاپل ها: بكيول، سكاي ژانر: فلاف، عاشقانه، اسمات خلاصه: چانيول يه نقاش درجه دو و درونگرا هست كه عادت داره وقتشو توي كافه ي بهترين دوستش يعني جونگين بگذرونه. اون زندگي آرومي داره و ترجيح ميده اونو همينجوري حفظ كنه و همه چيز خوب پيش ميره تا اينكه تو كافه جونگين با بكهيون كه نويسنده ي معروفيه آ...
Completed ✅ فصل دوم: لمس ها كاپل ها: بكيول، سكاي ژانر: فلاف، عاشقانه، اسمات خلاصه: با ورود بكهيون به زندگي چانيول، اون دچار يه سردرگمي عميق نسبت به روابطش شده. بكهيون بالاخره بعد از مدت ها ميتونه بنويسه و روحيه خوبي داره و يه جوراي دلش ميخواد بيشتر با چانيول باشه ولي اون مدام ازش فرار ميكنه. جونگين و سهون از هم جدا...
Completed ✅ فصل سوم: اموریست کاپل ها: بکیول، سکای ژانر: فلاف، عاشقانه، اسمات خلاصه: آیا رابطهی چانیول و بکهیون با همهی تفاوتهاشون درست پیش میره؟... جونگین هنوز برای پیدا کردن خودش داره تلاش میکنه تا اینکه غیرقابل پیشبینیترین آدم ممکن بهش کمک میکنه...
❁خلاصه↶ بکهیون یه نقاش ذهن خوانه و چانیول نویسندهای که عاشق رمنس و کلیشهست. چی میشه اگه بکهیون توی اولین جلسهی همکاریشون برای طراحی جلد کتاب، افکار منحرفانهی پسر رو بخونه و متوجه بشه روش کراش داره؟ ❁کاپل⇜ چانبک ❁ژانر⇜ کمدی، فلاف، رمنس ❁نویسنده⇜ darlingjongin@ ❁مترجم ها⇜ Emerald & Jisaw ❁وضعیت⇜ کامل شده ❁لینک زبان...
Completed ✅ تمام شده كاپل ها: چانبك، هونهان ژانر: جنايي، عاشقانه، مرموز داراي محدوديت سني R خلاصه: يك تيم پليس جرايم خشن (متشكل از بكهيون، سهون، جونگده، كيونگ سو و جونگين) كه با يه سري قتل هاي زنجيره اي از قاتلي به اسم ققنوس رو به رو ميشن و تلاش در حل اون دارن... -- يه پليس به قتل ميرسه. بكهيون و همكارش سهون رو ديوا...
«تو واحد بیست و شیش یه نویسنده دیوونه زندگی میکنه،میگن تمام قتل هایی که نوشته به فاصله یک ماه به واقعیت پیوسته. آخرین داستانش هم راجب قتلی که خودش مرتکب میشه،پسر باریستایی رو که اسمش بکهیون به قتل میرسونه.عذر میخوام اسمتون؟» «بکهیون.بیون بکهیون.» «خوشبختم آقای بیون!لطفا به هیچ وجه واحد ۲۶ رو فشار ندید» (چانبک)
کتاب سوم از ششگانهی 'بکهیون' جلد اول از کتاب سوم: نیویورک FICTION : Drown - مغروق COUPLE : چانیول و بکهیون 🎻 GENRE : رمنس، روزمره، اکشن، اسمات SUBGENRE : مافیایی AUTHOR : #صفید EDITOR : ترنم Nc-20 READ ON : چهارشنبه مغروق؛ نیویورک و پس از آن داستان: پارک چانیول فقط ۲۱ ساله...
"هرگاه دو انسان به همجنسگرایی روی بیاورند، هر دوی آنها باید به کام مرگ کشیدهشوند، برای گناه بزرگی که انجام دادهاند!" [کتاب مقدس - لاویان - ۲۰:۱۳] شهرک متوسطنشین و گمنامی در گانگوون، یک شب عادی از تعطیلات زمستانه با پیدا شدن جسدهایی توی رودخانهی حاشیهی جاده از آرامش همیشگیاش خارج شد. اجساد کودکان ناشناسِ شش تا...
Chanyeol wanted a divorce. Baekhyun asked for a week.
🎸FICTION: INTROVERTED/درونگرا بیون بکهیون برای داستان جدیدش دنبال شخصیت متفاوتی میگرده. و چه کسی متفاوت تر از پارک چانیولی که روز بعد از استخدامش به عنوان خواننده، با دوست دختر رئیسش میخوابه؟ 🎸GENRE: روزمره، درام، اسمات 🎸COUPLE: چانبک 🎸AUTHOR: مریکل COMPLETED✅
Purely for sex and nothing more. That was the agreement. He was Baekhyun's favorite, but Chanyeol knew he wasn't the only one. ✩ ✩ A WATTPAD EXCLUSIVE STORY ✩ ✩ ❈ ❈ ❈ ❈ ❈ ❈ ❈ ❈ RATING: NC-17 GENRE: College!au, angst, drama, romance, smut TRIGGER WARNINGS: Violence, obscene content Author...
⸺نام فیکشن: The Dead Sparrows🏮 ⸺کاپلها: بکیول┊چانبک ⸺ژانر: درام ┊اسمات ⸺نویسنده: پینک✨ ⸺آیدی نویسنده در تلگرام: @Pinkish8 ⸺چنل فیکشن در تلگرام: @PiinkLibrary ⸺خلاصه: پارک چانیول فیلمنامهنویس حاذق و مشهوری بود که بخاطر عقاید کمونیستیش در دههی هشتاد به دستور وزارت فرهنگ و در دورهی سرکوب هنرمندان، وارد لیست سیاه...
Newly engaged, Chanyeol returns back to his small town home to divorce Byun Baekhyun, his first husband who refuses to sign the papers. ( This is a 2014 adaptation of the movie Sweet Home Alabama | REPOSTED )
↫ کاپل : کایسو ↫ ژانرها: عاشقانه ، فانتزی ، مرموز ↫ وضعیت : سه شاتی | هپی اند ----------------------↷برش ↶------------------------ -"تو به چشم هات زیادی اعتماد داری کیونگسو!" +"پس باید به چی اعتماد کنم؟" -"به من."
┃کاپل: کایسو │ژانر : رمنس، جنایی ┃وضعیت : دوشاتی | هپی اند ----------------------↷برش ↶------------------------ _پس اون یه قاتله ؟ _تقریبا سه قتل ... اولیش وقتی سیزده سال داشته انجام داده... دست نا پدریش از مچ قطع کرده ...بعد چند ماهم دیک یکی از پرستارای تیمارستان بریده یکی از نگهبان ها با حالت انزجار فحشی داد و پای...
✫ کاپل : کایسو ✫ ژانر ها : عاشقانه ، فانتزی ، اسمات ✫وضعیت : دوشاتی | هپی اند ●مهم : انتهای صفحه آخر تحلیل داستان هست بعد از خوندن دوشاتی به سراغش برید♡ ----------------------↷برش ↶------------------------ _فریاد نزن کیم کای...من زخمیش نکردم...بیا بازی کنیم...زیر اون قفس یه سیاه چاله ی خیلی عمیقه...میخوای نجاتش بدی؟؟ ...
◄کاپل ها : چانبک ، کریسهو ، کایسو ◄ژانر ها : عاشقانه ،فلاف ، انگست ، اسمات ◄وضعیت : فیک بلند | هپی اند *این فیکشن سال 2017 نوشته شده * ----------------------↷برش ↶------------------------ _آخر داستان چیشد ؟ _"پارک بکهیون توی بغل همسرش بازهم خوابش برد تا فردا دوباره عاشقش بشه"
? میــل مخــرب ? کاپـــل⇽ چانبک، هونهان، کایسو، کریسهو ژانــــر⇽ اسمات، عاشقانه، درام وضعیت⇽ تمام شده ⚠️ شماره اپیزود ها با فایل های تلگرام یکی نیست . ? خلاصه: بیون بکهیون، تک پسر منزویِ رئیس جمهور دراصل یه همجنسگرا و نقاش ناشناس منحرفه که طرح بدن لخت مردها رو روی دیوار خیابون های سئول میکشه. اون خیال میکنه برای چنین...
┃کاپل: کایسو، چانبک | هردو اصلی │ژانر : رمنس، مرموز، جنایی، اسمات ┃وضعیت : فیک بلند | درحال آپ ●پیش نویس: الهامی ریز از موزیک dream از گروه imagine dragons ----------------------↷برش ↶------------------------ ترسناکه اما مهربونه چشم هاش ... اونا برای به دام افتادن کافین اون شبیه مادرمه باشه باشه، میدونم مادری وج...
وان شات "برفِ مُرده" گریه نکن آدم برفی، اینجوری تنهام نذار؛ یه گودال آب نمیتونه منو به آغوش بکشه. ژانر : انگست، روزمره کاپل : چانبک این صرفا یه وان شاته که از روی آهنگ snowman از sia الهام گرفته شده. بعدا ممکنه وان شات های دیگه ای هم به این کتاب اضافه بشه.
"توی ماشینت میشینی و یک لیوان قهوهی سرد به دستت میدن. حکمت رو طوری توی دریا میندازن که لحظهای با خودت فکر نکنی این کوفتی شاید چیز ارزشمندی باشه. مسئولین اسکله هرگز چشم دیدنت رو ندارن. عذاب وجدان به گردنشون چنگ میزنه. چون شاید دو هفته بعد از رفتنت، شایعاتی از شهرکها بهشون میرسه. با هم پچ پچ میکنن؛ اوه، رفیق، فلانی...
"و نه عزیزِ من، نه. من سی و هشت سال پیش در آلمان متولد نشدم. من توی بغل هیچ پرستاری و در هیچ خونهی اعیانیای به دنیا نیومدم. محل تولد من همینجاست، این اردوگاه نفرین شده، اینجایی که تو دستهای لرزانت رو دورم میپیچی... و بهم این توانایی رو میدی که با دیدنت، هر لحظه و هر ثانیه، بمیرم و یکبارِ دیگه متولد بشم..." [KAIHU...
گربه دست راستش را تکان داد و گفت: در این سمت یک کلاهدوز زندگی میکند، و در آن سمت یک خرگوش. هرکدام را که ببینی دیوانهاند. آلیس گفت: ولی من دلم نمیخواهد به سراغ افراد دیوانه بروم. گربه گفت: اوه! شما چارهای ندارید. اینجا همهی ما دیوانهایم. "این فنفیکشن ادامه داده نخواهد شد." [CHANBAEK × KAIHUN] [Surreal × Psycholo...
هروئینی که دست و پا درآورده، شیرهی درخت افرا و کره روی پنکیک، خدای من، بوی نون زنجبیلی و بلوط برشته. کای مثل تمام اینها اعتیادآور بود. پوست تیرهش زیر نور کمِ ماه، کمی آبی شدهبود و دسته موی سرکشش دوباره روی پیشونیش افتادهبود. زمزمه کرد "برنامه دارم برای یه مدت قابل پیشبینی آزارت بدم، فضایی کوچولو" و دوباره لبخند...
تا قبل از این، یه بار هم کلمهٔ هم روح به گوش بکهیون نخورده بود و اصلا نمیدونست همچین چیزی هم وجود داره. اما وقتی فهمید کسی که دوران دبیرستان مدام خوابش رو میدیده همون شخصیه که الان هم رویاش رو میبینه، مطمئن شد حرفهای پیشگو درسته و برای پیدا کردن نیمه دیگهی روحش، راهی سفر شد. ❞ - گفتی چرا اومدی نیویورک؟ چقدر دوست دا...
چانیول و بکهیون که سه جدایی غم انگیز رو توی زندگی های قبلیشون تجربه کردن، بالاخره میتونن بعد از دوباره پیدا کردن همدیگه به آرامش برسن؟ شاید هم روح بودن اونها برای پایداری رابطهشون کافی نباشه، ولی ممکنه بکهیون بتونه سرنوشتشون رو تغییر بده و جلوی تقدیر رقم خورده بایسته. ❞ - مدتیه حس میکنم عوض شدم و دیگه خودم نیستم...
"بکهیون... محض رضای خدا. من میدونم که از زندگی چهچیزی میخوام. اینکه تو رو داشته باشم، خب؟ اما تو... تو نمیدونی. نمیدونی چهچیزی میخوای. از زندگی، من، حتی خودت! بهم میگی ازدواج کنم و بعد بابتش بازخواستم میکنی. من رو میبوسی و روز بعد میگی که عشقم احمقانهست. ازم میخوای تمومش کنم و بعد شاکی میشی که چرا ازت دوری کرد...
« اگر یک روز فرصتش رو پیدا کنم، بهت میگم که چقدر دوست داشتنی هستی.. بهت میگم که اهمیتی نداره چقدر تلاش کنی، همیشه یک نفر هست که هیچوقت فراموشش نمیکنی.. از پرنده ی آبی برات میگم و از رنگین کمان سفیدی که تمام قلبم رو مال خودش کرده... اما برای فعلا، بیا دستهای همدیگه رو رها کنیم بیا تا میتونیم، از هم فاصله بگیریم » Genre...