Tommomm858's Reading List
57 stories
A Little Death[zouis] by ghazale7858
ghazale7858
  • WpView
    Reads 2,253
  • WpVote
    Votes 324
  • WpPart
    Parts 7
غم زیباست. تو غم‌ شده‌ای و درد میدهی و زخم میزنی، و من به پرستش این زیبایی در وجودت درآمده‌ام. تو جان من شده‌ای، مخدر ناآرامی‌هایم، لبخندِ اشک‌هایم و نمک روی زخم‌هایم. بگذار آسوده به دوست داشتنت ادامه دهم که من این حل شدن آهسته در تو را می‌ستایم. ایده:1399/02/11 شروع:1399/02/22 love story of Zouis Malikson💙💛 writers: @Radvina & @ghazale7858 cover by @pegahfk You are my pain..!
Real punch [l.s_z.m] by rayan1998tab
rayan1998tab
  • WpView
    Reads 21,303
  • WpVote
    Votes 2,914
  • WpPart
    Parts 20
داستان لرييه و زيام هم داره هری- قرار نیست فرار کنم... محمد از تک خنده مرد روبروش جا خورد ولی اسلحه ای که بطرفش نشونه رفته بود اجازه هیچ کاری رو نمیداد.. هری زیرچشمی پسر بچه ای که رو تخت نشسته بود و چشمای درشتشو بهشون دوخته بود رو نگاه کرد.. هری- لویی چشماتو ببند.. محمد- میخوای چه غلطی بکنی؟ باتوم حرومزاده؟ بسته شدن چشماش با شلیک گلوله همزمان شد.. هری- جونتو.. ملافه رو از رو تخت چنگ زد و رو مرد انداخت و سمت تخت برگشت و بچه رو بغل کرد.. هری- متاسفم.. متاسفم نباید میذاشتم اینطوری بشه.. بچه دستاشو از رو صورتش برداشت و از صداش اونو شناخت... دستاشو دورش حلقه کرد و به هق هق افتاد.. لویی- تو اومدی... تو اومدی.. ترسیدم هیچوقت نیای...ترسیدم ولم کنی.. هری- هیچوقت ولت نمیکنم...
Monster [l.s_z.m] by rayan1998tab
rayan1998tab
  • WpView
    Reads 34,408
  • WpVote
    Votes 5,456
  • WpPart
    Parts 21
با تمام توانش ميدويد. هواي سرد رو با صدا داخل شش هاش پمپ ميكردو باعث ميشد گلوش به شدت بسوزه. سكوت شب باعث شده بود صداي جز صداي پاها و نفس هاش نشنوه. نميدونست چه مدته دويده، پاهاش ديگه جوني نداشت و بدنش در حال پاشيدن بود. صداي قلبش رو تو سرش به وضوح ميشنيد، هر لحظه ممكن بود قلب ترسيدش سينه شو بشكافه و بيرون بپره. تو تاريكي پاش به چيزي گير كرد و بدن كوچيكش رو زمين پخش شد. دستش رو زانوي دردناكش گذاشت تاشايد يكم قابل تحمل بشه. صداي نفسهاش تنهاي صداي پيچيده تو زوزه باد سردي بود كه ميوزيد
Gamble {Z.M}.{L.S} by Pardisw_1D
Pardisw_1D
  • WpView
    Reads 18,266
  • WpVote
    Votes 2,450
  • WpPart
    Parts 18
زین کُلت مشکی رنگ رو روی شقیقه ی لیام گذاشت.بغض و گریه امونش رو بریده بود. لیام هم متقابلاً با دستای لرزون سر کلت رو روی قلب زین نگه داشت و با چشای اشکی گفت لیام_بیبی من نمیتونم اینکارو بکنم...چطور میتونم...نفسم رو...بکشم آخر جملشو نالید اما زین لبخند مهربونی بهش زد و گفت زین_تو باید اینکارو بکنی...من میخوام...حتی تا جهنم هم با تو باشم لیام خودشو جلو کشید و لب های نمکی زین که به خاطر اشک هاش طعم شوری گرفته بود،رو بین لب های خشک خودش اسیر کرد.بوسه ی نرمشون،کم کم خشن و پر از حس نیاز شد،حس دلتنگی تو وجود جفتشون موج می زد. زین آروم از لیام جدا شد و چشمای تب دار و خمارش رو به آرومی باز کرد،لیام کمی جلو خم شد و صورت خیس زین رو غرق بوسه کرد زین_یک... لیام_بیا بیخیال شیم عشق زین_دو... لیام_من نمیتونم زین زین_خداحافظ عشق من...مرد دست نیافتنی من...ماشه رو با شماره سه فشار بده زین با چشمای بسته سه رو گفت و ماشه رو کشید...اما لیام دقیقه آخر کُلت و به یه سمت دیگه پرتاب کرد گفته بود توانشو نداره،اما زین گوش نمیکرد زین_نــــــــــــــــــــــــــه
WTF?🤔 by R_Venus
R_Venus
  • WpView
    Reads 42,361
  • WpVote
    Votes 8,981
  • WpPart
    Parts 28
🐱خب این کتاب یه جنبه‌ی فان داره. در رابطه با مسائل، مشکلات روزانه توی زندگی و اطرافمون و حتی محیط واتپد و تلگرامه. درواقع این کتاب در رابطه با همه چیزه. (البته به شکل گربه‌ای!) 🐱درواقع این کتاب تمام مشکلات فان رو در بر می‌گیره و داخلش تا میزانی که تونستم سعی کردم طوری نشون بدم که به هیچ کس در واقع توهین نمی.کنم! 🐱اینجا می‌تونید باهم درد دل هم کنید و من خیلی خوشحال میشم بهشون گوش کنم و اونارو اگر خواستید اشتراک بذارم تا از روش بقیه هم کمک بگیریم. به هرحال درد دل خیلی کمک می‌کنه و مشکلات رو فان نگاه کردن بهتون شاید قوت قلب بده. 🐱امیدوارم لذت ببرید و مشکلاتتون رو اشتراک بذارید.
Book Smut [ L.S / Z.M ] by Crz_K2
Crz_K2
  • WpView
    Reads 5,358
  • WpVote
    Votes 306
  • WpPart
    Parts 1
Larry & Ziam "اسمات... کاملا معصومانه ؛)🍑🍆" [ از همه نوعی اینجا داریم! ] اما... 💙💚 فقط لری، فقط زیام 💛❤ روند آپ : هر زمان که هر پارت اسمات به شرط برسه، چپتر بعدی فوراً و بلافاصله گذاشته میشه ؛) _K2
Please don't hurt me (zouis) by BTSxHanHan
BTSxHanHan
  • WpView
    Reads 37,187
  • WpVote
    Votes 5,288
  • WpPart
    Parts 33
استیو_ تو خودت خوب میدونی من عاشق بچه هام ولی جوآنا این بچه از خونه فرار کرده باید تحویل پلیس بدیمش نگه داریش جرمه جوآنا_ اگه تحویل پلیس بدیمش اونا میدنش به باباش اونم پدری که به بچش تجاوز کرده
Home Bound by tommohomo_
tommohomo_
  • WpView
    Reads 197,846
  • WpVote
    Votes 9,752
  • WpPart
    Parts 16
Louis was an outcast abandoned by his pack. He was a dangerous and well known alpha, causing other packs to stay away and not welcoming him. Harry Styles, just a young omega who wondered off on his own finding himself lost in the woods. He was frightened and alone, not being able to find his way back to his pack. The young wolf didn't know what to do when he stumbled upon the unfamiliar alpha. The alpha however had already come up with a plan.
Run [L.S] by OopsHihiOops
OopsHihiOops
  • WpView
    Reads 427
  • WpVote
    Votes 38
  • WpPart
    Parts 1
[ON Hold]چرا باید بخاطر رفتار خشنم معذرت بخوام؟اونایی منو به اینجا رسوندن هیچوقت ازم معذرت نخواستن الهام گرفته از... زندگی نامه و قسمت هایی از فیلم ها Warning ⚠️ Graphic sex violence Rape Foul language Homophobia Triggers Racism ایده... ۱۲ مهر ۱۳۹۸
psychos by nasspirit
nasspirit
  • WpView
    Reads 1,226
  • WpVote
    Votes 156
  • WpPart
    Parts 5
ذهنتو پاک و از اول فکر کن. چی می بینی؟