Taboo|منع شده [L.S]
گناهی مرتکب شدیم که در انتها به او و چشمان اقیانوسی اش ختم میشد اشتباهی که کاش مرا زودتر درون خود غرق میکرد اشتباهی ک کاش مرا از او منع نمیکردند منع نمی کردند و من میتوانستم تمام جهان و هستی ام را به پای او بریزم فقط اگر منع نمیکردند....