Larry
4 stories
Petrichor/ L.S by mah_sr
mah_sr
  • WpView
    Reads 15,108
  • WpVote
    Votes 2,708
  • WpPart
    Parts 20
[COMPLETED] بوی مرا بشنو و بر کویر قلب من، ببار. پنج اکتبر دو هزار و نوزده تا نه مارچ دو هزار و بیست.
Because you're All I Wish | Persian Translation by tnarion
tnarion
  • WpView
    Reads 18,272
  • WpVote
    Votes 3,841
  • WpPart
    Parts 11
لوئی هرسال به جشن تولد هری میره و بهش هدیه میده...
Anxiolytic [L.S] by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 172,369
  • WpVote
    Votes 33,421
  • WpPart
    Parts 78
[Complete] "خب ببین اینجا چی داریم .. لویی تاملینسون مغرور که ادعا میکنه بهترین دانشجوی داروسازی دانشکدست در حالی که نمیتونه یه قرص ساده برای خودش تجویز کنه" "سرد درد های من دیگه با قرص خوب نمیشن هری!" "پس با چی خوب میشن؟" "با تـو"
the moon[L.S] by 1dfansir
1dfansir
  • WpView
    Reads 45,273
  • WpVote
    Votes 6,381
  • WpPart
    Parts 40
گاهی اوقات بعضی ها فقط متولد میشن تا میزبان تاریکی محض باشن... میزبان شیطان... زندگی... اون به هیچ وجه چیزی که توی قصه‌ی پری ها تعریف میشه نیست... زندگی واقعی اینجاست... بین هرم سرد نفس هاش... بین این بازوهایه امن و بی احساس... بین این لب هایه سردو شیطانی... بین تاریکی ای که خنجر انعکاسش با بیرحمی در قلب همه فرو میره و همه رو در خودش حل میکنه... و حالا من دارمش... تاریکی دوست داشتنی خودمو... _qazal Larry stylinson L.p