tarasmaili
آن کلمهی عجیب و غریب را
در خواب می جستم
و اصلا نمیتوانستم پیدایش کنم
وقتی خواب یک ماهی / با چشمهای قرمز دیدم
بیدار شدم.
با نان جویده و قلاب خمیده
شکارش آسان بود
خیلی کندذهن تر از مرواریدماهیهای مهربان بود
این رقاصهی خستگی ناپذیر آبهای ساحلی ی گرم
آری، این رویا
از زیبایی و از رقص؛ به واقعیت پیوست
و هیچکس در تمام جهان نمیدانست
نام ماهی کپور؛ ماهی کپور است.
#لارش گوستاوسون
**************
داستان روایت ساده و خیال انگیز از برخورد دو جهان متفاوته که در یک زمین نفس میکشن و راه میرن ولی یکی درون تاریکی احساس آرامش میکنه و دیگری هرجا که میره با خودش نور و حمل میکنه....
نویسنده:
تارا