من همیشه این صحنه هارو تو دراما میدیدم و فکر نمیکردم که تو واقعیت بتونه اتفاق بیفته...ولی خدای من، حالا منی که هر لحظه منتظر بودم با مخ پخش زمین بشم توی بغل تهیونگ افتاده بودمو اون از نزدیک بهم زل زده بود... ___________________ _هی غر نزن و تکون نخور تا کارم تموم بشه +اِاِاِ ببین چجوری حرف میزنه ادبت کو بچه... الان تو همونی نبودی که میگفت از دستم عصبانیه؟؟ الان یه ساعته منو کاشتی اینجا نمیگی میخوای چیکار کنی من... _هیس هیونگ اینقد حرف نزن صورتت تکون میخوره...یه لحظه نمیتونی غر نزنی؟ ___________________ main couple: vkook sub couple: yoonmin / namjin genres: romance, smut, fluff, slice life writer: ema, tarannom #taekook🥇 #bangtanboys🥈 #bts🥉

داستان زندگی اروم و یکنواخت تهیونگ رو روایت میکنه که با ورود پسرک معصوم و زیبایی به نام جونگکوک تغییر میکنه اما ایا اون از این تغییر ناگهانی زندگیش ناراضیه؟ Name:Orkide Genre:omegavers,daddy kink, smut Status:oneshot ___ summry: عرق از سر و روی امگای جوون چکه میکرد و اون با تموم توانش زور میزد تهیونگ عصبی و با استرس نالید تهیونگ: عایش باورم نمیشه جونگکوکا ... وسط گلای ارکیده وحشی داری همراه با حیوونا زوزه میکشی جونگکوک نگاه حرصی به همسرش انداخت و با ناله زور داد تا بلکه از شر اون کوچولو راحت بشه جونگکوک: عاااااههه فاااکککککک هووووفففففف تهیونگ با دیدن سر بچه با استرس و خوشحالی داد زد تهیونگ: نفس بکش نفس بکش عزیزم سرش اومد یکم دیگه تحمل کن جونگکوک چشماشو محکم روی هم فشرد و داد بلندی زد و بار دیگه اخرین زورشو زد با پیچیدن صدای گریه بچه تو گوشش نفسشو بریده بیرون داد و اشکای جمع شده تو چشماش روی صورتش ریخت با نفس نفس بچه رو از اغوش همسرش که با پارچه‌ای پوشونده بودش گرفت و بویید آپ در چنل fiction_land

توی دنیایی که تولد هجده سالگی هر فرد برابر میشد با مشخص شدن موقعیتش در چارت امگاورس و دیدن رویای فردی که میتونست عشق واقعی رو بهش هدیه بده ؛ جونگکوک بدون اینکه حتی فکرش رو هم بکنه به چیزی تبدیل شد که فقط یک درصد جمعیت جهان رو تشکیل میدادن. بدبختانه تر از مورد قبلی رویایی بود که در شب تولدش پشت پلکهاش نمایش داده شد ... تصویر واضحی از دوست چندین سالش ، کیم تهیونگ!⭑ุ ˖🧁 قسمتی از داستان☁️🍧 _برای عذرخواهی کلی برات سوجو میخرم قایمکی بریم تراس اتاقت بخوریم...حتی میتونیم ددپول ببینیم! با دیدن این پیام از جونگکوک لبخند کجی روی لبش نشست و سری به نشونه تاسف تکون داد. +ترجیح میدم مرد آهنی ببینیم. پیامش سریع دوتا تیک خورد و بعد ویس ده ثانیه ای براش فرستاده شد. یه تای ابروش رو بالا فرستاد و بازش کرد....جونگکوک یه تیکه کوتاه از آهنگ فیلم رو خونده بود! _you'r my Iron man and I love you 3000 baby. ______________________________________________________ 𝘕𝘢𝘮𝘦 : 𝘊𝘶𝘱𝘤𝘢𝘬𝘦 𝘗𝘳𝘰𝘮𝘪𝘴𝘦🧁 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘷𝘬𝘰𝘰𝘬, 𝘤𝘩𝘢𝘦𝘭𝘪𝘴𝘢 𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝘰𝘮𝘦𝘨𝘢𝘷𝘦𝘳𝘴𝘦, 𝘚𝘔𝘜𝘛, 𝘍𝘭𝘶𝘧𝘧, 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦🐺🍬 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘔𝘢𝘺𝘢^^ روزهای آپ: پنجشنبه ها☕

{COMPLETED} NAME : Fucking Sunday WRITER : Maya^^ COUPIE : Vkook GENRE : SMUT, CUTE , ANGEST , ROMANCE , IMAGINARY خلاصه فیکشن👇👇 جئون جونگکوک ؛ کیوت ترین و خوشمزه ترین موجودیه که از نظر تهیونگ میتونست آفریده بشه!🌥 اون همیشه سخت کار میکنه تا بتونه کوکیش رو خوشحال کنه اما چی میشه که یه روز عادی، جونگکوک رو تو بغله پسر دیگه ای ببینه؟💫 پسری که معروف ترین بد بویه کالجشونه و جوری به لبای کوک خیره شده که تهیونگ حس کنه قلبش تو دهنش میزنه. بعد از اون روز تهیونگ تغییر میکنه یا روزها دست به دست هم میدن تا جونگکوک بفهمه تا چه حد عاشقه اون پسر عینکی با موهای فرفریه؟🌪 ⊷••••••••••••••••••••⊶

جونگ کوک حتی تصورش هم نمی‌کرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire

انتقام شیرین ( sweetrevenge) کاپل : ویکوک ژانر : انگست،ارباب برده ایی، اسمات،عاشقانه،رمز الود °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° زندگی جونگکوک با اومدن اون سوپراستار، دچار تغییرات وحشتناکی شده بود اون میخواست از کی انتقام بگیره؟ از یه پسر عادی؟ فکر کنم این دفعه رو اشتباه کرده.... °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ⚠️ فعلا متوقف شده تا سر فرصت ادیتش کنم. یه کوچولو صبر کنید قول میدم سریع برگردم

خیلی نرم لباشو که روی لبای جونگکوک قفل شده بودن حرکت داد و بعد به آرومی ازش جدا شد. _ دوست پسرش منم! تهیونگ زمزمه کرد و دستشو دور کمر جونگکوک حلقه کرد... 🔴پایان ادیت🔴 Genre: romance, school life, slice of life, fun, smut Main couple: VKOOK Sub couple: SOPE, NAMJIN

ویکوک اخم غلیظی کرد و فریاد کشید تهیونگ :من ،کیم تهیونگ، 8ساله که منتطرم توعه لعنتی یه گوشه چشمی بهم بکنی. کی نمیدونه که تو تنها نقطه ضعف منی کیییی؟ چشماش پر از غم شد تهیونگ :من همه چیز دارم اما وقتی تو رو نداشته باشم فقد یه بازنده ام یونمین جیمین : دوسال پیش رفتم تا تو کنار معشوقه ات و بچه ای که داشتید بمونی کاپل: ویکوک و یونمین

_دوست داشتن من عواقب داره! +چه عواقبی؟! _مثلا باید تمام و کمال مال من باشی! "عشق بین یک پسرِ نوجوان و یک رئیسه مافیا؟!" ژانر: اکشن، اسمات، عاشقانه، مافیایی کاپل اصلی: ویکوک کاپل های فرعی: سپ، نامجین نویسنده : black angel ❌ورژن کوکوی هم توی همین پیج آپ میشه..

-تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو ترسوند. -گریه نکن.. گریه نکن.. اشکال نداره کوکی. بیبی چیزی نشده که. معذرت میخوام -تدی نالاحت شد -نشدم. ببین.. خوشحالم . کار خوبی کردی بیب -دلوخ میگی؟ -نه. نه. اشکال نداره. لباس خودته اشکال نداشت کوکی لباسشو با قیچی تیکه تیکه بریده باشه. اصلا اشکال نداشت.تهیونگ میتونست بازم بخره. . .. ... تغییر کردن کار سختی نیست.. تنها چیزی که نیاز داره یه انگیزه درست حسابیه! اگه به کیم تهیونگ رئیس مافیا میگفتن یه روز قراره واسه یه پسر بچه غش و ضعف کنی قهقهه میزد.. اما حالا همه چیز عوض شده.. کسی که مثل آب خوردن بدن آدمو با چاقو پاره می‌کرد، واسه آروم کردن یه پسر بچه خودشو به در و دیوار میزنه! Name : Im not your toy!! Genre: Smut / Daddy kink / Romance / little space / Fluff Start: 1399/8/24 End: 1399/11/24 32 parts