𝘔𝘺 𝘧𝘢𝘷𝘰𝘶𝘳𝘪𝘵𝘦𝘴‹𝟹ᵕᴗᵕ
8 stories
Silver Edge : The Cruor  by BTSIR7_FF
BTSIR7_FF
  • WpView
    Reads 15,030
  • WpVote
    Votes 2,319
  • WpPart
    Parts 16
• Name: [Silver Edge : The Cruor]🩸 • Couple: Namgi - Namjin - Vhope • Writer: ELA & Sara ac • NC: -17 • Summary: با مرگ مشکوک یکی از محبوب ترین اساتید دانشگاه سئول، بوی خون توی فضای همیشه آروم دانشکده ی علوم انسانی می پیچه. زنگ خطری که به همه هشدار میده مرگ درکمین نشسته. مرگ هولناکی که کم کم ترس رو به دل دانشجو ها و اساتید می اندازه. در این فضای خفقان آور، هیچ کس متوجه نمیشه چشم های خیره ی پسرکی دانشجو لحظه ای از استاد جذاب روانشناسیش، کیم نامجون کنده نمیشه. کیم سوکجین، بی اغراق شیفته ی مردی بالغ تر از خودش شده که راز بزرگی رو پشت قاب شیشه ای عینکش پنهان میکنه.
Begin. by cigarettesyoon
cigarettesyoon
  • WpView
    Reads 58,879
  • WpVote
    Votes 7,895
  • WpPart
    Parts 16
" جانگکوک عزیز. من متوجه زخم های روی دست هات از زیر آستین بلندت شدم. این گل های یاس رو توی آب بذار و هر روز ی خورده از اون آب به دستات ، به زخمات بزن. توی افسانه ها میگن بوی گل یاس آدم رو جادو میکنه و باعث میشه گناهانش رو ترک کنه ".
Boy Meets Evil  by minnysugars
minnysugars
  • WpView
    Reads 71,180
  • WpVote
    Votes 13,252
  • WpPart
    Parts 38
[ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ] همه چیز ازونجا شروع شد که هوسوک خیلی اتفاقی پا به خونه ی مین یونگی گذاشت! مین یونگی همون پسر قد کوتاه با چشم های سرخ رنگ و صورت کبودی بود که با تعریف کردن از رقص هوسوک در اجرای فستیوال هالووین بهش امید و اعتماد به نفس داده بود. هوسوک همیشه بدون اینکه بدونه چرا اونو دوست میداشت و راجع بهش کنجکاو بود اما متاسفانه زمانی شناختش که بدن خونیش توی دستشویی مدرسه پیدا شد... جانگ هوسوک هیچوقت نفهمید که چطور پا به دنیای سرد و تاریکی گذاشت که دروازه هاش توسط پسر مورد علاقش باز شده بود! 〰️✖〰️〰️✖〰️〰️✖〰️〰️✖〰️ Genres: scholastic, psycological, mystery, horror, philosophic ⚠️not a gay love story for just one group of shippers but something for all the armies to read, enjoy and shed pashmz :) Highest ranks: #1 in sope #1 in horror
Salvatore by Ministories13
Ministories13
  • WpView
    Reads 160,227
  • WpVote
    Votes 23,939
  • WpPart
    Parts 59
(فصل اول فول💜)salvatore . ناجی . . . چطور شد؟چطور یکی میشه پاییز و بهار و تک تک ذره های هواش...تنها ترین الهه ی روی زمین...شکسته ترین...وقتی نبض بزنه اون نگاهش تو دونه دونه ی سلول های عصبیش... و فوران کنه اون حس سرخ داخل رگایی که یخ زده بود... حالا که داشت قدم برمیداشت سمت اون بهشت بی انتها...قدماش میلرزید...سست میشد...تحلیل میرفت هر چی که داشت غرور...ابهت...مردونگی...قسم خورده بود...به صداش...به چشماش...به روحش جلوی اون الهه ی جنگجو زانو زد و دستی به ساق پای سفید و خوشتراشش کشید و لذت مثل دارویی جذب سلول های تشنه ی تنش شد...ساق پاشو بالا اورد و بوسه هاش بودن که شروع شدن...از مچ تا زانو....و انگشتایی که روی رون سفیدش کشیده شد و همون فاصله ی هیجان انگیز و طی میکرد و حوله کنار میرفت و دیدش روی بهشتش کامل تر میشد اره این جئون جونگکوک بود زانو زده جلوی الهه اش دستایی که کنترل از دست میدادن دلی که عنان از کف داد و لبایی که تن سفیدی و لمس میکردن...تن سفید الهه ی هرزه اش...آفرودیته لعنتی که شده بود پاییز و بهار و ذره های هوایی که نفس میکشید آفرودیتی که با چشمایی خمار بند حولشو باز کرد و با پاهایی باز شده و پوزخندی منتظر حرکت بعدی سالوا شد جونگکوک__ناب ترین حضور زندگیم • • • کاپل اصلی : کوکمین • کاپل فرعی: یونمین.تهگی • ژانر: اکشن•هار
•Sweet Creature• [L.S]  by SeTaRe4
SeTaRe4
  • WpView
    Reads 42,342
  • WpVote
    Votes 7,505
  • WpPart
    Parts 21
[Complete] هری انتظار نداشت که دبیرستان آسون باشه. خواهرش براش یه‌عالمه داستان تعریف کرده بود و هری میدونست که قراره توی یه جهنمِ چهارساله باشه. ولی جدا از همه‌چیز، اون دقیقا انتظار نداشت که فرشته‌ها هم توی جهنم بیان. Supernatural!AU °Persian Translation°
EXPERIMENT (L.s) by story_1d_larry
story_1d_larry
  • WpView
    Reads 325,750
  • WpVote
    Votes 45,516
  • WpPart
    Parts 75
تنها گذاشتن فقط کاره یک انسان است.....اما من که انسان نیستم.....پس اینو تا آخرین روزی که نفس میکشی با خودت تکرار کن " من هیچ وقت تنهات نمیزارم". Finished✅✅ _________________ #experiment1#
Sea's whisper [L.S | Z.M] by Namelessaa
Namelessaa
  • WpView
    Reads 196,195
  • WpVote
    Votes 44,506
  • WpPart
    Parts 60
«بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»
Fading by tothemoonmydear
tothemoonmydear
  • WpView
    Reads 2,645,035
  • WpVote
    Votes 83,360
  • WpPart
    Parts 31
Louis knows about beauty; the combination of qualities that pleases the aesthetic senses. He creates that combination every day in the garments he designs while studying fashion at uni. The cut of the design, the color of the fabric, the intricacy of the stitching; it all comes together to create something beautiful. When the science student with the long legs and dimpled smile agrees to model for him, Louis decides he's found beauty personified. Harry just thinks Louis needs someone to show him how beautiful he is. (please keep in mind that this has not been edited as I am just posting it over here for the people who asked for it)