reading list
7 stories
End Game (L.S) by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 631,222
  • WpVote
    Votes 88,752
  • WpPart
    Parts 77
[ Completed ] من مرده بودم..... اما تو منو زنده کردی که خودت بکشیم.....
Sea's whisper [L.S | Z.M] by Namelessaa
Namelessaa
  • WpView
    Reads 196,048
  • WpVote
    Votes 44,506
  • WpPart
    Parts 60
«بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»
You can be the Boss daddy  by dea_d_writer
dea_d_writer
  • WpView
    Reads 167,409
  • WpVote
    Votes 17,700
  • WpPart
    Parts 76
من بیهوشت کردم از نزدیک ترین آدم های زندگیت جدات کردم با چاقو روی بدنت نقاشی کردم و تو انقدر شکسته بودی که به هر حال عاشقم شی باید فکرش و میکردی که من از چیزی که به نظر میام خطرناک ترم... #1 Gangster #2 Louis Tomlinson #2 Stylinson #3 Larry #3 Larrystylinson #14 Harry Styles
You're my masterpiece [L.s].[completed] by Beti_Tommo
Beti_Tommo
  • WpView
    Reads 177,212
  • WpVote
    Votes 25,906
  • WpPart
    Parts 32
Larry+a little bit of ziam 👬 Strong language ⛔ Drug using🚫 Smut🔞 #1 in, onedirection لویی از زندگی بیزاره و هری عاشق زندگیه.... یا، داستان نویسنده ای که شیفته یه استریپر میشه و استریپری که عاشق یه نویسنده میشه.
No Control (Harry Styles FF) by sharrytime
sharrytime
  • WpView
    Reads 47,467
  • WpVote
    Votes 5,934
  • WpPart
    Parts 52
کابوسی که هیچوقت ازش رها نمیشی.. ⚜شیطان داره بهم نزدیک میشه.. نزدیک و نزدیک تر.. درحالیکه داشتم از درون ذوب میشدم، آرامشی انگشتامو لمس کرد. سرمو به سمتش که درست کنارم نشسته بود، چرخوندم. با اون چشمای زمردینش بهم خیره شده بود و لبخند دلنشینی به لب داشت. به لب هاش خیره شدم که داشت میگفت: ما تو این کابوس تنها نیستیم." دستاشو تو دستام فشردم تا بیشتر آرامش بگیرم. و حالا شیطان.. درست مقابلمه..⚜ 🌟By Shamimeh A Covered by @elnazml
12 (l.s)(z.m) -Complete- by toovic
toovic
  • WpView
    Reads 249,130
  • WpVote
    Votes 44,177
  • WpPart
    Parts 58
۴ تا جوجه دانشجو که تنها دغدغه ی زندگیشون نمره ی دانشگاس و فکر میکنن تمام دنیا دور خودشون میچرخه و تنها چیزی که بهش فک می کنن اینه که کرم بعدیشونو کجا بریزن. غافل از اینکه یه اتفاق عجیب انتظارشونو میکشه ! یه اتفاق عجیب؟ شایدم یه موجود عجیب! موجودی که اجازه ورود به این دنیا رو نداره.... کاری که انجام دادن واقعا ارزششو داشت ؟؟ ........ نگاهمو به چشمای یخیش دوختم. تیله های بی روح آبیش نه تنها کمکی به کمتر شدن لرز بدنم نمیکرد بلکه حس میکردم مثل سیاه چاله روحمو سمت خودش میکشید. دستشو اروم بالا اورد و روی فکم گذاشت و از سرمای غیر عادی دستش صورتم مور مور شد. آروم سرمو سمت راست برگردوند. با دیدن بازتاب خودم توی آینه نفسم برید آخه...‌ فقط.... من..... توی آینه معلوم بودم. ⚠️هنگام خوندن فف نخ و سوزن همرایتان باشد.....خطر پاره شدن(از خنده) پارت های اولیه در دست تعمیر میباشد🛂
Blasé ➳ l.s. (persian translation) by ohmahreyeah
ohmahreyeah
  • WpView
    Reads 150,147
  • WpVote
    Votes 25,631
  • WpPart
    Parts 57
من تمومش نمیکنم، تا وقتی که اون مال من شه‌.