Best larry💙💚
12 stories
Always with you [L.S] by sallyoned1
sallyoned1
  • WpView
    Reads 31,082
  • WpVote
    Votes 2,928
  • WpPart
    Parts 51
وقتی تورو دیدم روز عادی نبود...بعد از اون هیچ روز دیگه ای عادی نبود... عشق...این تنها کلمه ای بود که بهش باور نداشتم! اما...فکر میکنم با تو شدنی شده استایلز!
𝑮𝒊𝒓𝒍𝒔 𝒑𝒓𝒐𝒃𝒍𝒆𝒎𝒔 by wasitevenreal
wasitevenreal
  • WpView
    Reads 132,298
  • WpVote
    Votes 18,493
  • WpPart
    Parts 95
𝑾𝒆 𝒂𝒍𝒍 𝒄𝒂𝒏 𝒓𝒆𝒍𝒂𝒕𝒆 𝒕𝒐 𝒕𝒉𝒆𝒔𝒆 𝒑𝒓𝒐𝒃𝒍𝒆𝒎𝒔 𝒖𝒏𝒍𝒆𝒔𝒔 𝒚𝒐𝒖'𝒓 𝒏𝒐𝒕 𝒂 𝒈𝒊𝒓𝒍
His Hazza (mpreg)(persian translation) by _yamna_
_yamna_
  • WpView
    Reads 126,130
  • WpVote
    Votes 18,177
  • WpPart
    Parts 30
[Completed] " تو خیلی ریزه میزه و شکننده ای. من میخوام همونطور باهات رفتار کنم" لویی با یکی از فرهای هری بازی میکنه و لبخند میزنه " پسر پرفکت من. هزای من" " میگن تو مثل یه خدا راه میری. نمیتونن باور کنن من تو رو ضعیف کردم" .... لویی یه پانکه. معروف برای بی ادب و آزاردهنده بودن نسبت به همه. به استثناء هری استایلز.
Little Stranger(LS) by tommo_iran
tommo_iran
  • WpView
    Reads 96,680
  • WpVote
    Votes 9,504
  • WpPart
    Parts 31
Can you feel the things I feel right now with you Take my hand There's a world I need to know ~~Little Stranger
When Hate Turns Into Love [Persian Translation] by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 51,196
  • WpVote
    Votes 7,832
  • WpPart
    Parts 26
[OnGoing] استایلزها و تاملینسون ها. این دو خونواده به دلیل اتفاقی در گذشته، هیچوقت باهم کنار نیومدن. به همین دلیل لویی تاملینسون از هری استایلز متنفره، به همین سادگی. هرچند چیزی که لویی -یا هرکسی توی خونوادشون- نمیدونه اینه که هری از لویی متنفر نیست، درواقع کاملا برعکسش. اون همیشه از پسری که موهاش مثل پر نرم بود خوشش میومد. چرا ؟ خودشم نمیدونه، ولی از دوران مهدکودک اونها یه چیزی درمورد اون پسر، خاص و استثنایی بود. دست انداختنا و اذیت کردنای هری هم واسه بدتر کردن شرایط کاملا کافی بود! اون دوس داره لویی رو عصبی و مضطرب کنه، چیزی که لویی ازش متنفره‌. لویی همیشه تلاش میکنه اونو برونه و بهش بگه که گورشو گم کنه، که فقط باعث میشه هری حتی بیشتر دوسش داشته باشه. پس وقتی لویی بالاخره تسلیم لمس های هری میشه و بهش اجازه میده هرکاری که میخواد باهاش بکنه چه اتفاقی میفته ؟ عشق بوجود میاد ؟ اگه آره، خونواده هاشون چه فکری راجبش میکنن ؟
12 (l.s)(z.m) -Complete- by toovic
toovic
  • WpView
    Reads 248,917
  • WpVote
    Votes 44,175
  • WpPart
    Parts 58
۴ تا جوجه دانشجو که تنها دغدغه ی زندگیشون نمره ی دانشگاس و فکر میکنن تمام دنیا دور خودشون میچرخه و تنها چیزی که بهش فک می کنن اینه که کرم بعدیشونو کجا بریزن. غافل از اینکه یه اتفاق عجیب انتظارشونو میکشه ! یه اتفاق عجیب؟ شایدم یه موجود عجیب! موجودی که اجازه ورود به این دنیا رو نداره.... کاری که انجام دادن واقعا ارزششو داشت ؟؟ ........ نگاهمو به چشمای یخیش دوختم. تیله های بی روح آبیش نه تنها کمکی به کمتر شدن لرز بدنم نمیکرد بلکه حس میکردم مثل سیاه چاله روحمو سمت خودش میکشید. دستشو اروم بالا اورد و روی فکم گذاشت و از سرمای غیر عادی دستش صورتم مور مور شد. آروم سرمو سمت راست برگردوند. با دیدن بازتاب خودم توی آینه نفسم برید آخه...‌ فقط.... من..... توی آینه معلوم بودم. ⚠️هنگام خوندن فف نخ و سوزن همرایتان باشد.....خطر پاره شدن(از خنده) پارت های اولیه در دست تعمیر میباشد🛂
+11 more
He Was Blue by Larry_hell
Larry_hell
  • WpView
    Reads 279,566
  • WpVote
    Votes 25,321
  • WpPart
    Parts 49
.. -میدونی اولین باری که دیدمت چی توجهمو جلب کرد؟ سرمو تکون دادم.. برگشت و به پشتش خوابید.. بعد اینکه با ورنون از پیشم رفتین اولین چیزی که تو ذهنم جرقه زد این بود.. -OH he was blue.. لبخند زدم و چرخیدم سمتش.. -چشمات همون رنگ آبیه مورد علاقم بودن و تو همون لحظه که بهشون فکر کردم یه چیزی رو حس کردم که دوستش داشتم و بعد همینطور ادامه پیدا کرد..تااینکه اون شب از نزدیک چشماتو دیدم.. -کدوم شب ؟؟ سرشو برگردوند سمتو خندید.. -همون شبی که بوسیدمت..
But I'm a boy {Mpreg} [ Persian Translation ] by ff_translation
ff_translation
  • WpView
    Reads 118,048
  • WpVote
    Votes 13,303
  • WpPart
    Parts 28
"تبریک میگم اقای استایلز، شما حامله این!" "اما من پسرم!" "خب درسته... نه، نه از نظر تکنیکی" Written by @throughthedark97
Make You Mad [Persian Translation] by niallgirlydream
niallgirlydream
  • WpView
    Reads 43,608
  • WpVote
    Votes 7,766
  • WpPart
    Parts 52
"‌عصبانیش کن! " ‌All Right Reserve To @louissmolbean
Don't Forget Me [ L.S / Z.M ] by Crz_K2
Crz_K2
  • WpView
    Reads 9,581
  • WpVote
    Votes 1,310
  • WpPart
    Parts 14
Larry & Ziam "اون چشه؟" سوالی که هرروز از خودم میپرسم!! میدونم که یه روز، جوابشو میفهمم...! . •| WARNING! : دارای مقادیر زیادی صحنه های خاص ؛) و شاید برای شما، آزار دهنده!!! [ +14 ^^ ] روند آپ : "فعلا" نامنظم _K2