jm7jojo's Reading List
11 stories
You're Mine by bangtan_fantan
bangtan_fantan
  • WpView
    Reads 101,028
  • WpVote
    Votes 10,581
  • WpPart
    Parts 14
با حس دستای کسی که صورتشو نوازش میکردن اروم چشماشو باز کرد. اطراف شو از نظر گذروند و چشمش به غریبه ای که کنارش نشسته بود -تو کی هستی...! سعی کرد از رو تخت بلند بشه ولی پاهاشو دستاش محکم به تخت بسته شده بودن! با عجز نالید: -توروخدا باهام کاری نداشته باش +واقعا جیمین؟؟ تو فکر میکنی من بهت صدمه میزنم؟ غریبه دستاش رو بسمت گونش برد و نوازش وار روش کشید -به من دست نزن! +نمیدونی چقد منتظر بودم که اینجوری دوباره لمست کنم. روزهای آپ: سه شنبه ها Main couple : kookmin Sub couple : Yoonmin Genre : Angst - psycho - stalker Au Tr : Happiness
Avi○r by taenes_
taenes_
  • WpView
    Reads 70,550
  • WpVote
    Votes 7,915
  • WpPart
    Parts 48
وی، اون یک خدای طرد شده بود که برای رهایی از بند اسارتش با من پیمان بست و خدمتگزارم شد. اون استاد سحر و اهریمن دانشگاه اسمرالدو و یک ققنوس با بال های آتشین بود که قلبی نداشت و به گفته اطرافیانم "هزاران سال بود که بدون هیچ احساسی به راحتی زندگی میکرد"؛ وی، اون موجود شیطانی در جسم یک پسر جذاب با چشمانی گیرا، کسی بود که من، ارباب ٢٠ ساله اش، عاشقش شدم... 📔آویور
Big Hell by Nila_nilo
Nila_nilo
  • WpView
    Reads 42,097
  • WpVote
    Votes 4,023
  • WpPart
    Parts 33
-دنيا جاي كثيفي عه... -پر اَز غم...پر اَز نفرت...پر اَز كينه... -شايد با كمي عشق زيبا شه......💫🌙
Mafia's babyboy(Completed) by vanilla-z
vanilla-z
  • WpView
    Reads 465,401
  • WpVote
    Votes 45,427
  • WpPart
    Parts 63
(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ولی تنها راه بود. تنها راهی که جیمین رو به خواسته اش می رسوند تا جیمین بتونه تمام خاطرات لعنتیش رو به سرانجام برسونه. -------------------- جانگ کوک: از پسرای بد خوشم نمیاد. پسرای بد باید تنبیه بشن دقیقا مثل تو که باید تنبیه بشی . بهت هشدار داده بودم پسر خوب و مطیعی باشی. با دست ازادش گونم رو نوازش کرد. +دوست ندارم پسر خوشگلی مثل تورو تنبیه کنم ولی متاسفانه از پسرای بد خوشم نمیاد حتی خوشگلش. ----------------' #1kookmin #1 jikook #1gayfiction #1 mafia #1 fiction #1 iran #2 iran #3fiction
RED WOLF 1 (Vampire's Pride) by taenes_
taenes_
  • WpView
    Reads 87,605
  • WpVote
    Votes 9,157
  • WpPart
    Parts 22
به ردوولف خوش اومدی! ردوولفی که بعد از هاگوارتز جادویی ترین کالج و بعد از آلکاتراز ترسناک ترین زندان برای هر فردی است. متاسفم؛ اما... فقط کافیه واردش بشی؛ تا دیگه راه فراری برات باقی نمونه! -فصل ١ ردوولف📔 "غرور یک خون آشام"
HOLY and UNHOLY by bangtan_fantan
bangtan_fantan
  • WpView
    Reads 73,777
  • WpVote
    Votes 11,199
  • WpPart
    Parts 41
>name : Holy and UnHoly >couple : VMin / NamJin / suga×hyri >genre : fantazy(werewolf , vampire) / angst / >romantic / general >writer : farnoosh
breath me💕 by LukitaBee
LukitaBee
  • WpView
    Reads 35,373
  • WpVote
    Votes 4,260
  • WpPart
    Parts 26
کاپل=ویمین مردای وحشی با بازو های گنده و هیکل قول اسا پسر کوچولو و ظریف رو محاصره کرده بودن.. دست از ازار دادن اون فرشته کوچولو برنمیداشتن اونایی ک دنبال میکنیین 😚بوس رو چشاتون امیدوارم دوسش داشته باشید... یک نویسنده 🤷🏻‍♀️😂💜
Acting🎭 by jisalixx
jisalixx
  • WpView
    Reads 192,433
  • WpVote
    Votes 23,394
  • WpPart
    Parts 37
✳️نام فیک : Acting ✳️ژانر : ازدواج اجباری _ انگست_ رومنس _امپرگ ✳️روز های آپ : دوشنبه _پنجشنبه ✳️کاپل ها : کوکمین _ کوکوی ✳️وضعیت فیک : پایان یافته ✳️نویسنده : jikukaGCbook ✳️مترجم : jisa ✳️پارک جیمین پسری بود که مجبور شد برای خوشحالی پدر و مادرش و به دست آوردن مقام و پول با جئون جانگ کوکی ازدواج کنه که کس دیگه ای رو دوست داشت... جانگ کوکی که سرد و مغرور بود و اهمیتی به وجود جیمین نمی‌داد... جیمین فکر می‌کرد میتونه با جانگ کوک کنار بیاد ولی یه اتفاق باعث شد که همه چیز بین اون دوتا عوض بشه... ❌این فیک با اجازه نویسنده اصلی به فارسی بازگردانی شده... 🎭
[ Shameless ] by Vida_twinkleFanF
Vida_twinkleFanF
  • WpView
    Reads 176,404
  • WpVote
    Votes 15,758
  • WpPart
    Parts 24
◆Genere: smut (a bit harsh) _ romance _ angst همه چیز ازون شبی شروع شد که من به هوای اینکه اونم یه مرد بی بندوبار عوضیه که دنباله یه رابطه یه شبه می گرده بهش نزدیک شدم! ◆◆◆ _: جانگوک، اسمت خیلی بهت میاد..همون طور با غرور..زیبا و محکم! _: البت برای تو آقای جون! دستمو که روی سینش بود رو خط فکش کشیدم و گفتم: امشب نمی خوای منو مال خودت کنی کوک؟! من تمام و کمال در اختیارتم! فشار محسوسی به پایین تنش آوردم و نزدیک گوشش ادامه دادم... _: هرکاری دوست داری باهام بکن! _: چرا نمی فهمی جیمین؟! من..نمی خوامت..من..ازت..خوشم نمیاد..حالم از فکر کردن به سکس با همجنسم..بهم می خوره! Kookmin_Vmin ◆◆◆
💡 slomb 💡 by full_metal2
full_metal2
  • WpView
    Reads 155,960
  • WpVote
    Votes 13,018
  • WpPart
    Parts 17
تا به حال شده دنیایی بدون زن ها تصور کنین؟ دنیایی که فقط مرد ها وجود داشته باشن! باید بگم الان سال 2219 هست و تقریبا هیچ زنی روی زمین پیدا نمیشه. همه این اتفاقات از صد سال پیش شروع شد. جنگ جهانی چهارم. صلاحی ساخته شد که میتونست تا کیلومتر ها ادم هارو بکشه. اما فقط زن ها. شاید فکر کنید که این کار بی فایدست اما باید بگم زن ها مهم ترین چیز روی زمین هستند چون بدون اونها هیچ زاد و ولدی انجام نمیشه! این جنگ گرم و سرد انقدر ادامه یافت که تمام کشور هارو در بر گرفت و تازه اون موقع بود که ابر قدرت ها فهمیدن چه بلای سر بشریت اوردن. همه مرد ها روی اورده بودن به تجاوز کردن به زنهای باقی مونده و با این کارشون اخرین زنهای باعی مونده هم از بین رفتن. زمین دچار هرج مرج شده بود. همه قطع امید کرده بودن و هرجور که دلشون میخواست زندگی میکردن جوری که انگار این پایان دنیاست! و واقعا هم پایان دنیا بود چون هیچ زنی نبود تا تولید مثل انجام بشه! همه جا بدون روح و زندگی شده بود که دکتر بوریس ژیواگو دست به یه اختراع زد. اسلومب! ژانر:اسمات تریسام امپرگ عاشقانه علمی تخیلی رده سنی:بالای 19 سال کاپل اصلی:ویمین کوکمین