وقتی رئیس یه شرکتِ کله گنده تو اوج محبوبیت و رفاه مالی داره زندگی میکنه....
وقتی فکر میکنه تنها خواستش از زندگی، بودن با عشق زندگیشه...
و وقتی که سر و کله یه آدم جدید پیدا میشه...
یکی که خودشو از دید بقیه پنهان کرده و باعث به وجود اومدن تغییرات اساسی تو زندگی رئیس شرکت میشه...
.
.
.
.
مینی فیک #هکر اینجا عاپ میشه تا جمله های مجهول بالارو کامل کنه😁
ووت و کامنت فراموش نشه☔⛆
When I saw you, I was afraid to meet you.
When I met you, I was afraid to kiss you.
When I kissed you, I was afraid to love you.
Now that I love you, I'm afraid to lose you...
وقتی صمیمی ترین دوستت، میشه عشقت...
وقتی عشق بچگیت، میشه همدم حال و آینده ت...
قشنگه. زیبا و بی نظیر.
اما آیا زندگی همیشه انقدر خوب تا میکنه باهات؟
****************************************************
(آتالوناژ:
به اصلاح رنگ و فیلم در مرحله ی پایانی تدوین می گویند که در آن نور و رنگ تصاویر به گونه ای همسان اصلاح میشوند.)
دنیای سایه ها که تمام افسانه ها رو به حقیقت تبدیل کرده و الک با تمام پاکی و معصومیت کسی که تمام سعیش رو میکنه تا از دنیاش در برابر مردم محافظت کنه 😍😍😍😍
سلام خواننده های گل این اولین فن فیکی که توی عمرم نوشتم امیدوارم خوشتون بیاد نظر بدین و وت بزارین دوستون دارم😍😍😍
------------------
درست وقتی که یه وارلاک تصمیم به قربانی کردن دنیای زیرین میگیره به موسسه حمله میشه!
چی میشه اگه موسسه به مگنس بین شک کنه؟ وارلاکی که رد نشانش رو همه قتل ها باقی مونده...
عشقِ مقدسِ بینِ شیطان و فرشته...
شیطان فقط یک کلمه ست و تعریف آن به درون خودت برمیگردد، شیطان در ذهن من از فرشته مقدس تر و پاک تر است.
فرشته... فرشته ای روی زمین که باید پیدایش کرد...
فرشته ای که مرهم دردهای یک شیطان میشود...
و چه چیزی مقدس و ناب تر از عشق بین شیطان و فرشته...
دو موجود آسمانی و عشقی آسمانی...
ولی عشق همیشه با درد همراه بوده است.
هرچه عاشق تر، درد بیشتر ...
برای خواندن این فیکشن باید اول سریال شکارچیان سایه را دیده باشید...
این داستان در ادامه ی فصل دوم گفته شده است...
محوریت اصلی داستان :
مگنس و الک (Malec) ...