خلاصه داستان معروف⬅️ (اون پسر منه *فصل دورگه ها*): تیارا دختری ایرانیست که به دلیل مشکلات مالی تصمیم میگیرد رحم خود را به خانواده ای ثروتمند و خارجی اجاره دهد...ناآگاه از اینکه نوزادی🐺 را در رحم خود پرورش میدهد که خون خوار،و از خانواده ای #خون_آشام است...🧛‍♀🧛‍♂🔮 تیارا بعد از فهمیدن حقیقت و آنکه حالا خانواده نوزاد داخل رحمش به دست دشمن دور و دیرینه خود کشته شده اند،در دل اتفاقاتی سخت و دشوار که به دست دشمن دیرینه رقم میخورد می افتد... *** ژانر 📚: خون آشامی ، اکشن ، رمنس ، انگست ـ.. کاپل های داستان👫: girl and boy سلام عزیزای دلم *گلی * هستم نویسنده فن فیکشن و رمان😍 اومدم با یه داستان کاملا جدید و بشدت جذاب تا باهم کلی خوشبگذرونیم و غرق فضای جذاب داستان بشیم!!😍🤩 امیدوارم دوستش داشته باشید و به دوستاتون هم معرفیش کنید❤️💓 منتظر نظرات و انتقاداتون هستم😘👋🏻 (برای اطلاعات و ارتباط بیشتر به کانال تلگرام سربزنید😍) @lovestories_goli

• 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 ♰ 𝑽𝒂𝒎𝒑𝒊𝒓𝒆 𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒚 داستانی درباره دختری در سال 1971 که به تازگی وارد عمارتی قدیمی شده چیزی از اومدنش به عمارت نگذشته که متوجه میشه مرز بین کابوس و واقعیت از بین رفته و کسی او را فرا میخواند زمان آپ هر هفته شنبه

ژانر؛ کمدی، عاشقانه، جنایی خلاصه؛ یه دختر نه چندان معمولی در حالی هدف یه باند بزرگ مافیا میشه، که یه راز عجیب و غریب داره! #lay #sana #jhope #exo #twice #bts

• شکار قاتل (کامل شده) 🔞 پنج سال بعد از جنایت هولناکی که زندگیاشون رو نابود کرده، بکهیون و مینسوک توی اون قتلگاه با هم رو به رو میشن. این رویارویی جنون آمیز با وجود کیونگسو و جیون که توی چنگ ترس، خشم، و توهم این دو نفر اسیر شدن خونین تر میشه. اونا برای رهایی از کابوس تاریکی ای که روی زندگیاشون سایه انداخته به قاتل خاموش درون خودشون پناه میبرن. • Genre : Mystery, Thriller , Crime , Smut EXO : Baekhyun , Xiumin , Kyungsoo . IU Writer : MBYEOL #1 kyungsoo

-𝐑𝐨𝐨𝐦 𝟒𝟎𝟔- -اتاق چهارصد و شش- کارکترهای اصلی : پارک چانیول، چوی جینا، بیون بکهیون کارکترهای فرعی : اوه سهون، کریس وو، لالیسا مانوبان، کیم جیسو ژانر : تخیلی-ترسناک، رازآلود، رومنس، اسمات ••𝐈𝐧𝐭𝐫𝐨𝐝𝐮𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧•• کابوس‌های سیاه میتونن زندگی‌ها رو تاریک کنن، انقدر تاریک تا واقعیت‌ها توی سیاه چاله‌ای از وهم ناپدید میشن! جینا، دختری که توی کابوس‌هاش گم شده، وقتی واقعیت رو پیدا میکنه که فقط چند هفته فرصت برای جنگیدن داره. جنگیدن برای فرار از اون واقعیت ترسناک و سایه‌های تاریک اطرافش. جنگ برای نجات خودش و مرد نفرین شده‌ای که چشم‌هاش توی تاریکی غرق شده.

←فیکشن: دِیزی 🌼 ←کرکترها: کیونگسو. تو ←محدودیت سنی: +18 ‡خلاصه‡ صاحب کلاب بیلیارد "black 8" و بیلیارد باز معروف شیکاگو که حتی بهترین بیلیارد بازهای شهر هم تحسینش میکردن، کسی نبود جز دو کیونگسو و هر کسی فقط چند دقیقه دور و برش میپلکید میتونست بفهمه با چه پلی بوی عوضی و مادرفاکری طرفه. اما با وجود همه ی اینها، تو که ادعات میشد ملکه ی بیلیاردی، تا حالا اسمش رو توی خوابت هم نشنیده بودی و قرار بود با پا گذاشتن به کلابش خودتو توی یه دردسر بزرگ بندازی. یه دردسر واقعی!

در قرن نوزدهم، درحالی که کیم جنی تلاش می‌کند به دانشکده‌ی علوم طبیعی منهتن راه پیدا کند، به طرزی ناخوشایند با جادوگری برخورد می‌کند که می‌تواند ارواح را احضار کرده و ظاهر خودش را به یک گرگ تغییر دهد. خواسته‌های جاه‌طلبانه‌ی کیم جونگین، کیم جنی را در موقعيت‌های سخت و دشواری قرار می‌دهد که یا باید با جونگین شریر همکاری کند، یا بمیرد!

"one shot genre:romance,angst cuple:kai,nana "امیدوارم چهره ام یادت بمونه،و اینو بهت یاد اوری کرده باشم که این پایان من نیست.

-:کیونگسویا، انقدر تقلا نکن... نمایندهٔ دادستان دوکیونگسو ، بالاخره در 28 سالگی تونست دوستانی رو پیدا کنه ، اونها قول دادن تو گرفتن انتقام کمکش میکنن.... حالا زخمی و در حالی که حفرهٔ روی قلبش با چشم دیده نمیشد خودش رو روی زمین میکشید تا شاید بتونه به جسم دوست بی خاصیتش نزدیک بشه و بفهمه زنده است یا نه! ☕︎ⁿᵃᵐᵉ : 𝐴𝑛𝑡𝑖𝑑𝑜𝑡𝑒 ☕︎ᵍᵉⁿʳᵉ : 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 , 𝑀𝑖𝑠𝑡𝑒𝑟𝑦 , 𝐴𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 ☕︎ᶜᵒᵛᵉʳ ᵇʸ : @Ninammfr

بیون بکهیون عاشقِ عدد ۵۰۶ بود، اولین دلیلش این بود که تو شِش مِی به دنیا اومده بود و دومین دلیلش هم‌ این بود که یه جایی، احتمالا تو یکی از سایت‌های مزخرف پیشگویی، خونده بود ۵۰۶ بهترین عدد شانس دنیاست؛ کسی که شماره اش ۵۰۶ ـه خودمونیه، صمیمیه، صبور نیست ولی کنجکاو و باهوشه. بکهیون فکر میکرد خیلی خودجوش و بانمکه و میتونه راحت مردم رو بخندونه. فکر میکرد معاشرتیه و کارش تو جذب کردن دخترا به خودش عالیه. ولی اون فقط 'فکر' میکرد. اون احمق چیزی نبود جز عنق‌‌ترین، عوضی ترین، لوس‌ترین، حسود‌ترین و رو اعصاب ترین پسرِ مو فرفری‌ای که تو کلِ عمرت دیده بودی و متاسفانه این پسر شماره ۵۰۶ شده بود همسایه ای که درست تو واحد شماره ۵۰۶ روبروییت زندگی میکرد و قرار بود هر صبح و هر شب نگاهت به ریخت عنش بیوفته، عذابت بده و روح و روانت رو به بازی بگیره!