nARMYri's Reading List
4 stories
House Of Cards  by Bangtan_trans
Bangtan_trans
  • WpView
    Reads 536,728
  • WpVote
    Votes 47,026
  • WpPart
    Parts 44
جونگکوک وارث بدنام ترین امپراطوری مافیا در سرتاسر سئول تهیونگ پلیس تازه کاری که از طرف تیمش برای نابودی این امپراطوری به عنوان مامورمخفی فرستاده شده "قانون رو بلدبودی و بازی کردی، دونستن اینکه مغلوب شدی دیوانه کنندست." ♤♡◇♧ نویسنده این داستان Sugamins هست و من فقط ترجمه کردم. 🔞اخطار داستان رو حتما بخونید. VMinKook
_ Goddess 《 VKOOK _ vampire 》 by ovismoon
ovismoon
  • WpView
    Reads 28,401
  • WpVote
    Votes 3,983
  • WpPart
    Parts 27
↳Goddess ↰ متوقف شده ↣ Vkook ↣ Vampire fiction ↣ Horror _ Action _ Angst ↢ اون فقط نمی خواست دنیاش رو از دید تهیونگ ببینه ...
Mafia's babyboy(Completed) by vanilla-z
vanilla-z
  • WpView
    Reads 465,905
  • WpVote
    Votes 45,554
  • WpPart
    Parts 63
(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ولی تنها راه بود. تنها راهی که جیمین رو به خواسته اش می رسوند تا جیمین بتونه تمام خاطرات لعنتیش رو به سرانجام برسونه. -------------------- جانگ کوک: از پسرای بد خوشم نمیاد. پسرای بد باید تنبیه بشن دقیقا مثل تو که باید تنبیه بشی . بهت هشدار داده بودم پسر خوب و مطیعی باشی. با دست ازادش گونم رو نوازش کرد. +دوست ندارم پسر خوشگلی مثل تورو تنبیه کنم ولی متاسفانه از پسرای بد خوشم نمیاد حتی خوشگلش. ----------------' #1kookmin #1 jikook #1gayfiction #1 mafia #1 fiction #1 iran #2 iran #3fiction
+21 more
[ Shameless ] by Vida_twinkleFanF
Vida_twinkleFanF
  • WpView
    Reads 176,517
  • WpVote
    Votes 15,758
  • WpPart
    Parts 24
◆Genere: smut (a bit harsh) _ romance _ angst همه چیز ازون شبی شروع شد که من به هوای اینکه اونم یه مرد بی بندوبار عوضیه که دنباله یه رابطه یه شبه می گرده بهش نزدیک شدم! ◆◆◆ _: جانگوک، اسمت خیلی بهت میاد..همون طور با غرور..زیبا و محکم! _: البت برای تو آقای جون! دستمو که روی سینش بود رو خط فکش کشیدم و گفتم: امشب نمی خوای منو مال خودت کنی کوک؟! من تمام و کمال در اختیارتم! فشار محسوسی به پایین تنش آوردم و نزدیک گوشش ادامه دادم... _: هرکاری دوست داری باهام بکن! _: چرا نمی فهمی جیمین؟! من..نمی خوامت..من..ازت..خوشم نمیاد..حالم از فکر کردن به سکس با همجنسم..بهم می خوره! Kookmin_Vmin ◆◆◆