Ziam
78 stories
Fire And Stone(Z.M) by youcancallmemrless
youcancallmemrless
  • WpView
    Reads 173,803
  • WpVote
    Votes 26,921
  • WpPart
    Parts 69
اون حتي جرعت نداشت به اون مرد نگاه كنه
Servant Of Love  (Ziam_fanfic) by miss_mayne
miss_mayne
  • WpView
    Reads 67,681
  • WpVote
    Votes 5,016
  • WpPart
    Parts 53
ز_"خدمت" کلمه جالبیه نه ؟ من خدمت میکنم فقط برای "پول" چیزی که تو این سال ها نتونستم بدستش بیارم برای شاد کردن خواهرم اما به چه قیمتی ؟ ل-"دستور دادن " چیزیه که بهم یاد دادن برام فرقی نداره اون فرد چه کسی باشه انقدری پول دارم که هرچی بخوام بدست بیارم اما به چه قیمتی ؟
Fall Right Into You by niohiomio
niohiomio
  • WpView
    Reads 27,855
  • WpVote
    Votes 4,240
  • WpPart
    Parts 23
این داستان زندگی منه و عشقی که سر راهم پیدا کردم. "بر اساس داستان واقعی زیام" [Highest ranking: #5 - Ziam] [Completed]
save me (ziam) (Completed) by dayana12456
dayana12456
  • WpView
    Reads 172,127
  • WpVote
    Votes 19,122
  • WpPart
    Parts 65
ز, ليام من ميترسم اونا مي خوان منو اعدا.... ل, هييشش هيچکس تا وقتي من اينجام جرعت نميکنه نزديکت شه تخس کوچولوم .کافيه دستشون بهت بخوره تا کاري کنم از ب دنيا اومدنشون پشيمون بشن
LOVE BITES {ziam} by KimizWorld
KimizWorld
  • WpView
    Reads 12,808
  • WpVote
    Votes 1,031
  • WpPart
    Parts 9
"ددی،،،"
+11 more
Lusting You [ Persian Translation ] by themaniro
themaniro
  • WpView
    Reads 38,321
  • WpVote
    Votes 7,107
  • WpPart
    Parts 32
• زین مالیک بیست و چهار ساله، برای دو سال در دبیرستان کالینز تدریس کرده و در طول این دوسال هیچ مشکل یا دردسری نداشته، هیچ رابطه ی عاشقانه ای با دانش آموزها، هیچ چیز. ولی همه این ها زمانی خیلی ناگهانی تغییر میکنه که یه دانش آموز به نام لیام پین وارد زندگی زین میشه و زین نمیتونه جلوی خودش و بگیره، ولی چشمای پاپی وارانه لیام، اون لب های جلو اومده و اون ماه گرفتگی فاکینگ روی گردنش، باعث میشن زین بخواد اون پسر کاملا مال خودش باشه.• [ ترجمه فارسی ] [کمپلتد]
No Homo [Ziam | Persian Translation] by ziam_ir
ziam_ir
  • WpView
    Reads 50,023
  • WpVote
    Votes 5,787
  • WpPart
    Parts 24
زین: دیکمو ساک بزن مرد زین: اما با این حال منظوری ندارم داداش { جایی که زین و لیام بهترین دوستای هم دیگه ن اما کارایی میکنن که دوستا نمیکنن } {کتاب عکس داره و باید آنلاین خونده بشه} Translated by : @IWontBeTheOne & @_blueshift
Here you are  [z.m_l.s] by rayan1998tab
rayan1998tab
  • WpView
    Reads 128,848
  • WpVote
    Votes 16,633
  • WpPart
    Parts 53
محتواي +١٨ داره و لطفا اگه دوست نداريد نخونيد.. هیچوقت نمیتونست چشماشو، اون لحظه که بهش سرزنش تلخی میزد از یاد ببره.. چشمای افسونگری که تهدید کننده و وعده دهنده اونو به بازی گرفته بود... دوگوی سبز جذاب و پر حرارتی، که همه هستی لويى رو تا اونجایی که از فکر بشر عاجزه به سمتش میکشید..
You And I ◦ZIAM◦completed by ziamisamorous
ziamisamorous
  • WpView
    Reads 186,438
  • WpVote
    Votes 15,837
  • WpPart
    Parts 59
|همه احساس من توی تو خلاصه میشه و منم احساسمو زندگی میکنم|
°Little Problem° [Z.M] _ By Sara (Completed) by notevensara_
notevensara_
  • WpView
    Reads 327,449
  • WpVote
    Votes 55,710
  • WpPart
    Parts 62
+آقای پین، یا بچه‌ی بوگندوتو از جلوی در خونه‌ی من دور میکنی یا زنگ میزنم پلیس!! Highest ranks: #1 in fanfiction and #1 in onedirection 💛❤ با احترام به لیام پین و تمام خاطرات قشنگی که بهمون هدیه داد.