Jungkook is a jock. Taehyung is a misfit. Sometimes fuckbuddies isn't enough...sometimes emotions get in the way... ________________________ "I fucking hate you!" "Why?! Huh?! Has it ever occurred to you why you fucking hate me?!" Chapters with smut have ⭐ Requested By: @WhyToothfairyGoLarry copyright © that_one_bitchhh 2018

一 he sat there smoking cigarettes at 3 in the morning, a pretty boy clouding his mind. ﹏ 𝐭𝐨𝐩!𝐭𝐚𝐞𝐡𝐲𝐮𝐧𝐠 𝐛𝐨𝐭𝐭𝐨𝐦!𝐤𝐨𝐨𝐤 [completed]

این عشقه؟ رمنس،درام،مدرسه ای،اسمات، هپی اند Vkook,Namjin,hunhan #1Persian #1Sehun #1Vkook #1Rm #12jin

ســــآعَت ٣ صُبح بِهـ وَقت عِشقْــ [درحال آپ... _الان دقیقا چه آرزویی داری؟ +خب الان...دقیقا...نمیدونم آمممم...شاید...شاید اینکه زیر بارون منو ببوسی! +خب تو چی...تو چه آرزویی داری؟ _بارون بیاد... *** (دم...بازدم...دم...بازدم...دم عمیــــق...بازدم...) عرق روی صورتش رو پاک کرد و با وحشت، نگاهی به ساعت انداخت که عقربه هاش، 3 صبح رو نشون میداد.! ×چی شده؟! حالت خوبه؟؟ +من...من یه خوابی دیدم...یکی شبیه اون بود! اصلا خودش بود...ولی ...ولی یه فرقی داشت ×چه فرقی؟! +... +منو دوست داشت... . . . . کاپل اصلی:ویکوک ...:کاپل فرعی . . ژانر : درام...انگست...برشی از زندگی...رومنس...اسمات...غیرمنتظره . به تهش فکر نکن...چون هر انگستی صرفا سد اند نیست ^^فقط یه معجزه لازمه یا یکم عجله...اگه بجنبه شاید هنوز اونقدرام دیر نشده باشه

《کامل‌شده》 داستان از اونجایی شروع میشه که جئون جونگکوک از بوسان اومده تا توی سئول درس بخونه و به همه دروغ گفته که وضع مالیش خوب نیست تا دوست واقعی پیدا کنه و یه روز وقتی میره دندون پزشکی میفهمه که دندون پزشکش زیادی جذابه و بعد از مشورت کردن با جیمین صمیمیترین دوستش و هم اتاقیش، یه پیشنهاد عجیب به دندون پزشکش که ازش ۱۲سال بزرگتره میده و ... S 20190226 E 20190405 •○●○• اسم: ددی صداش کن!(فصل اول) کاپل: ویکوک ، هوپمین (و یه کاپل دختر پسری) #9 bts

Four hot teachers, Three disobedient students, Two unlucky lovers And one neverending love triangle All in the same school - contains JJK x KTH, MYG x PJM x JHS and KNJ x KSJ

Jeon Jungkook is a shy, talented, illustration student at the prestigious BigHit University of Arts. He loves to draw, and especially enjoys drawing people. However, recently, he hasn't been feeling the same inspiration he used to. This isn't good, as the deadline for an important project slowly draws closer and closer. In the midst of his panic, someone catches his eye. The person who he finally decides to draw: Kim Taehyung, the university's player. What will unfold once these polar opposites collide? Will they push each other away, or will their meeting prompt the creation of a beautiful relationship? BACK FROM HIATUS! ONGOING, WEEKLY UPDATES

Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پسره که انگار عصبانی شده بود جلو اومد . صورتش به اندازه ی یه برگه کاغذ با جونگ کوک فاصله داشت با حرص از لای دندوناش غرید _ من وی هستم همون که قرار کتابا رو ازت تحویل بگیره . پولت رو هم که دادم به اون سایون احمق بگو دفعه ی دیگه یکی رو بفرسته که اینطوری مثل تو دو ساعت نخواد سوال پیچم کنه بچه جون حالا هم زود باش من تمام شب رو وقت ندارم جونگ کوک همچنان متعجب به چشمای عصبانی شخصی که خودشو وی معرفی کرده بود خیره شد . هیچ ایده ای نداشت که اون آدم اصلا داره راجع به چی حرف میزنه ولی اینو خوب میدونست که رعیت ها توی سرزمین اسکورو حق خوندن و نوشتن ندارن و حمل کتاب نوعی جرم محسوب میشه . شاید باید یکم بدجنس میبود. ♦♦★♦♦ کاپل: ویکوک - نامجین - یونمین ژانر: فانتزی - رمنس نویسنده: Scarlett & Nafas *میتونید پیدیاف این فیک رو توی چنلمون پیدا کنید* 1 in #بیتیاس 1 in #Seokjin 1 in #Jimin

‌‌‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Blind Guy 」 • پسر کور Complete • کاپلی° • ژانر : عاشقانه | روزمره [-اگر یک روز بگم که من اون مردی که فکر میکنی نیستم... اگر بگم یک هیولای زشتم...چیکار میکنی؟ پسر خنده ی قشنگش رو دوباره نشونم داد. -ماسک لعنتیت رو از روی صورتت پایین میکشم و بهت ثابت میکنم: هیولاها وجود ندارن...] 💎°آیدی تلگرام و واتپد نویسنده: @kimsevil