Give me back/منو بهم پس بدید
Parminbanoo
- Reads 24,938
- Votes 3,251
- Parts 12
چند روز مونده به روز عروسیش وقتی برای پیدا کردن چند تا شاخه گل رز بخصوص که نامزدش عاشقشه، زمان از دستش در میره و تا دیر وقت بیرون میمونه
به خاطر استرسش و ترسش ازتاریکی راهو گم میکنه و سر از جای نااشنایی در میاره
میدونست بالای شهره و جالب بود که فقط از اونجا بوی دو گرگ رو میتونست استشمام کنه!
انگار که کس دیگ ای تو اون محله ی اشرافی زندگی نمیکرد!
بوی دو الفای اصیل و قوی و......
از شانس بدش هورنی!
چقد میتونه غم انگیز باشه که درست چند روز قبل عروسیش دو الفای هورنی و مست بهش تجاوز کنن و صبحش هیچی یادشون نیاد؟!
ووقتی جیمین ماجرا رو برای نامزدش تعریف میکنه خانواده نامزدش بااین وصلت مخالفت کنن!
و خانوادش از این ابروریزی پاشیده بشه!
ولی از همه بدتر......!
نامزدش باورش نکنه و جیمین برای اثبات حرفش شکایت میکنه و ازاونجایی که اون دو الفا خیلی گردن کلفت و پرنفوذن کل مدارک اون شبواز بین ببرن و حتی حاضر نباشن جیمینو برای یه لحظه ببینن!!!
این وسط میمونه جیمین با قلبی متشکل از چند حس....!!!!
شکسته از عشقش
غمگین از خانوادش
ناامید از خانواده نامزدش
و
پر از کینه و نفرت نسبت به دو الفایی که هیچ وقت
قرار نیست چهرشونو از یاد ببره............
درحال اپ
امگاورس، انگست، امپرگ، انتقامی، هپی اند
کاپل: ویمینکوک