Vkook & kookv
21 stories
Artwork | اَثَرِ هُنَری | Completed by callmeParvaz
callmeParvaz
  • WpView
    Reads 134,004
  • WpVote
    Votes 19,468
  • WpPart
    Parts 25
- فقط خواستم بهت ثابت کنم، من توی رابطمون عاشق ترم! و تو ترسوتر ----------------------------------- + جونگکوووووک صدای جیغ های آزاردهنده ی تهیونگ وقتی که روی سکوی وسط سالن، برای اجرای مراسمِ فرقه، بسته شده بود، به گوشمون چنگ مینداخت! +کمکککککک و جونگکوک، که صورتشو پشت نقاب مخفی کرده بود، تا کسی اشک هایی که برای اون پسر میریزه رو نبینه! پشتِ صحنه ی دنیای پر زرق و برق کمپانی مدلینگی که تهیونگ، برای تست دادن به اونجا میره، تیره و تار تر از چیزیه که فکر میکنه! تهیونگ پسر جوانی که به خاطر علاقه ی شدید و البته صورت زیباش، قدم هاشو سمت مدل شدن برمیداره اما با طنابِ پوسیده ی عشق، واردِ چاه فرقه ی خطرناکی به اسم حلقه میشه... ----------------------------------- کاپل: کوکوی، سُپ ژانر: درام، رومنس، معمایی
+21 more
I'łł fıgħт føя чøυ_S1 by Mahiiisa
Mahiiisa
  • WpView
    Reads 98,543
  • WpVote
    Votes 12,039
  • WpPart
    Parts 25
(ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ) 《عشق 》 ▪گاهی باعث نفرت میشه ▪گاهی کورت میکنه ▪گاهی اونقدر قشنگه که حس میکنی تو خیال زندگی میکنی ▪گاهی انقدر شیرینه که دلت رو میزنه 《عشق، به اندازه زیباییش دردناکه》 عشقی که باعث میشه با وجود همه ی درد ها و غم ها ،با اینکه سخته ولی قوی بمونن و بجنگن ‌... Geɴre : Roмαɴce , Drαмα ,Aиgυšт, S.. Coυple : Kooĸv ❅•───────── 🏷ᴹʸ ᶜʰᵃᶰᶰᵉˡ : @everythinganndnothing
Coffee & Cream (Vkook|Hunhan) by rahwmr
rahwmr
  • WpView
    Reads 10,068
  • WpVote
    Votes 2,064
  • WpPart
    Parts 25
"قهوه و ‌خامه اسم قراردادی بود که من و لوهان با بوس کردن گونه های همدیگه تنظیم و امضاش کردیم..طبق مصوبه این قرار داد من و اون قرار گذاشتیم که بر علیه یه قهوه به نام کیم تهیونگ شورش کنیم..اما این شورش اصلا اونطوری که ما فکر میکردیم پیش نرفت..." ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ جونگکوک با چشمایی که برق شادی توشون بود بهش نگاه کرد +با دستای خودم برات درستش کردم،میشه دوستش داشته باشی؟ -برای دوست داشتنش باید یه دلیل منطقی بهم بدی! #vkook ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ + داری چیکار میکنی؟ لوهان عطسه ای کرد و موهای فرفریش تکون بامزه ای خوردن -دارم کتاباتو مرتب میکنم..مگه کتابارو دوس نداری؟ #hunhan ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ☕Café Series : Book Two " Coffee & Cream " Cover by @infectedfantasy ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📝نام : قهوه و خامه 📝ژانر : روزمره|رمنس|کمدی {درتی تاک} 📝کاپل ها : ویکوک | هونهان {هر دو اصلی} 📝نویسنده : Milkshake 🍼 📝 Start : 2020/07/06 |||||||||||||||||||||||||||||||||||||| Best Ranks: #3 in Humor
Is this love? by Monster_TK
Monster_TK
  • WpView
    Reads 109,006
  • WpVote
    Votes 13,237
  • WpPart
    Parts 18
این عشقه؟ رمنس،درام،مدرسه ای،اسمات، هپی اند Vkook,Namjin,hunhan #1Persian #1Sehun #1Vkook #1Rm #12jin
" Agreement " [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 30,767
  • WpVote
    Votes 6,023
  • WpPart
    Parts 28
¬‌ قرارداد _ کامل شده ¬‌کاپل: هونهان •¬‌ژانر: درام | انگست | زندگی روزمره •¬‌خلاصه لوهان : اون بی نقصه ... یه شاهزاده کامل ... کسی که می تونه با یه نگاهش قلبت رو به لرزش در بیاره ... قلب منم لرزوند با لبخندش ... لبخندی که مثل وزش باد خنک زمستون می مونه... باعث شد سقوط کنم و عاشقش بشم جوری که حتی تصوری ازش توی دنیای من نبود. من توی دنیای خودم بودم، تنها و راضی. اون کسی بود که مرزها رو شکست. آهسته آهسته وزید و قبل از اینکه بفهمم وارد قلبم شد. من عاشقش شدم. حس خوبی بود که لبخند هاش رو داشته باشه توجه اش رو داشته باشم ولی یه چیزهایی هست که دست خودت نیست. همونطور که عاشق شدنم دست خودم نبود رسیدن به این عشق هم دست خودم نبود. من می خواستمش برای داشتنش تلاش کردم اما هربار انگار سخت و سخت تر میشد. من با قلبم چه میکردم؟ قلبی که با هر تپش اون رو ازم می خواست؟ چاره ای نداشتم هیچ راهی به این عشق ندارم جز این قرارداد ... قراردادی که در ظاهر ساده است. فقط یک امضا بود قراردادی که می تونه شروع و پایان عشق من باشه. این قرارداد می تونه آخرین امید من باشه؟ می تونه کاری کنه به دستش بیارم؟ سهون : چشم باز کردم و یکباره دیدمش. حتی از دیدنش شوکه شدم. می دونستم همیشه بوده ولی چرا هیچ وقت ندیدمش؟ همیشه بود و هرگز دیده نشد... شاید فقط من ندیدمش. م
Precipice by August_is_cold
August_is_cold
  • WpView
    Reads 37,673
  • WpVote
    Votes 6,187
  • WpPart
    Parts 24
kookv Omegaverse ... داستان پیچیده خانواده نوپا جئون این داستان به.هیچ.تحت.عنوان.اسمات.نیست دوستان
Kim Taehyung Sucks || VKook by Nyctowx
Nyctowx
  • WpView
    Reads 601,410
  • WpVote
    Votes 98,934
  • WpPart
    Parts 43
[ کیم تهیونگ مزخرفه ] پایان یافته ژانر : فان / درتی تاک / رمنس / تکست / اینستاگرام / امپرگ کاپل : اصلی - ویکوک ؛ فرعی - سپمین ، نامجین وقتی که‌ جونگکوک بی حواس نظرش رو درمورد یوتیوبر معروف کیم تهیونگ جلوی میلیون ها از فن هاش توی لایو یونگی میگه! Original story by @vvantae95 translated by @Nyctowx پ.ن. کار خیلی قدیمی‌ایه پس انتظار یک قلم بی نقص نداشته باشید.
HOPE by August_is_cold
August_is_cold
  • WpView
    Reads 17,493
  • WpVote
    Votes 2,244
  • WpPart
    Parts 16
[متوقف شده] kookv:main couple Side couples: Namjin Yoonmin written by Kinza244 Translated to Persian * چرا همیشه باید به خاطر چیزیکه تقصیرم نیست‌ زجر بکشم؟* _ته...عشقم...صدمه دیدم...عشقت بهم صدمه زد! _اون منو دوست نداشت!ازم استفاده کرد برا اون*** +بهم گفت تو برخلاف ظاهرت یه قلب کریستالی داری... ولی تو همین حالاشم اون کریستالو از دست دادی! _پ...پیداش کنین...پی...داش...کن...ین *همه این دردا قراره تموم شه...دیگه قرار نیست درد بکشم:)*
 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤       by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 915,412
  • WpVote
    Votes 104,294
  • WpPart
    Parts 50
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن .. من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ... میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ... میترسم فراموشم کنی ... من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ... ________________________ •. #REPLACE💍⃤ ️ ↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18 ↳Couple↬ kookv .Yoonmin
𝐒𝐢𝐥𝐞𝐧𝐭 𝐒𝐭𝐚𝐫 by sugerlili
sugerlili
  • WpView
    Reads 4,974
  • WpVote
    Votes 619
  • WpPart
    Parts 13
"کوکی دونسنگ عزیزم زود به هوش بیا" مثل همیشه بوسه ای به سر کوکی زد و اتاق رو ترک کرد تا هفته بعد وقت ملاقات کوکی موند و اتاق نیمه تاریک بیمارستان.