قراره که بخونم~
6 stories
RED by ommas_98
ommas_98
  • WpView
    Reads 19,940
  • WpVote
    Votes 3,538
  • WpPart
    Parts 30
+میتونی کنارم خوشحال باشی؟ -میتونم کنارت ناراحت باشم؟ غیر ممکنه... Chanbaek*Kaisoo*Sung hoon&park bogum*
catharsis by PnyFanfic
PnyFanfic
  • WpView
    Reads 9,605
  • WpVote
    Votes 2,256
  • WpPart
    Parts 29
کاتارسیس : رها شدن از خاطرات ناخوشایند یا احساسات شدیدمثل عصبانیت ، غم و اندوه یا ترس با بیان آنها از طریق هنر. ▪☆▪ کاپل:چانبک ژانر:رومنس،انگست مترجم: saramhl نویسنده: rysanthel ▪☆▪ *هشدار: لطفا به انگست بودن داستان توجه کنید♡
your shadow: what are you? by Ghazal1288
Ghazal1288
  • WpView
    Reads 60,965
  • WpVote
    Votes 11,283
  • WpPart
    Parts 34
فصل دوم سایه ی تو [ your shadow] 🍂بعد از برملا شدن راز بکهیون ، چانیول اون از قلعه بیرونش کرد 🍁حالا دو سال از این قضیه میگذره و بکهیون تبدیل به شخص دیگری شده 🍃فردی که تمام احساسات خودش رو درون قلب شکستش دفن کرده و چه اتفاقی میافته اگه جنگ قدرت رخ بده بین کسایی که هیچ کس حتی فکرشم نمیکرد ؟!....
Cherry Blossom by Chanbaekssworld
Chanbaekssworld
  • WpView
    Reads 67,099
  • WpVote
    Votes 8,566
  • WpPart
    Parts 12
کاپل:چانبک ژانر: رمنس، تاریخی، امپرگ، اسمات نویسنده: bucheonsbabe مترجم: @moth04 چنل: @ChanbaekWorld لینک اصلی فیک: https://archiveofourown.org/works/19246765 خلاصه: برای محافظ شخصی سلطنتی "چانیول" حمام کردن ولیعهد جوان، بکهیون هیچوقت مشکل خاصی نبوده و همیشه وظیفه اون بوده. مشکل اینه که شاهزاده "بکهیون" خیلی از لمس شدن توسط چانیول خوشش میاد! *مترجم پارت1-3: nikiii94*
☆°without ugly nerves°• [Chanbaek _ sulay _ kaisoo] by kaidousan
kaidousan
  • WpView
    Reads 50,406
  • WpVote
    Votes 9,948
  • WpPart
    Parts 17
اسم فیک:یه زشت بی اعصاب:without ugly nerve کاپل ها:چانبک-سولی ژانر:طنز-رمنس-زندگی روزمره-فلاف-اسمات ..... خلاصه: بکهیون پسریه که توی زندگی واقعیش عاشق کسی نشده. ولی میدونه که گیه. و این به کمک دو تا دوست دیگشه. اما اینکه توی زندگی واقعی عاشق نشده یعنی اینکه بکهیون عاشق،ادمین یه پیج شده! اونقدر درباره ی این پسری که حتی اسمشم درست و کامل بلد نیست و حتی قیافشم ندیده برای دوستاش حرف زده که همشون رو به جنون کشونده! کای میتونست فقط خودشو خلاص کنه که بکهیون برای رسیدن به اون مردک انقدر مغزشونو تیکه تیکه نکنه. حالا بک میتونست به اون ادمین برسه؟!.. .... [[قسمتی از داستان: بکهیون که کم کم بعد چک کردن اینستاش و گلی که دوست صمیمیش یعنی کیم سوهو، کاشته بود، داشت گریش در میومد...شروع کرد دنبال گشتن شماره ی اون نکبت. وقتی بوق اولی خورد و صدای سوهو پیچید توی گوشش،بدون وقفه شروع کرد به داد کشیدن: _سوهو به خاک سیاه نشوندیم لعنتی...اسکل احمق .