Select All
  • ~•HURT•~{Persian Ver./completed}
    64.8K 10.4K 29

    سهون پرستار منزوی و گوشه گیر بعد از خیانت عشقش چانیول با بهترین دوستش بکهیون ، تن به ازدواج اجباری با جونگینی میده که قراره 8 امین سالگرد رابطه اش با کیونگسو رو جشن بگیره. ازدواج اجباری با کسی که به مدت 8 سال عاشق دوست پسرش بوده و هنوز هم هست میتونه پایان خوشی داشته باشه؟ یا سرنوشت سهون اینطور رقم خورده که همیشه عذاب...

  • Please don't go (completed)
    2.3K 170 6

    داستان عاشقانه و درام exo kai*girl*luhan sad,romance, dating fiction

    Completed  
  • My Daddy
    506K 86.8K 66

    Name: My daddy Writer: maya^^ ژانر:روزمره،اسمات،ددی کینک،فلاف،عاشقانه💖 کاپل:چانبک / کایسو / هونهان ❌کامل شده❌ بکهیون یه منحرف کوچولو🍓 بود و با سیاستش هر چیزی که دلش میخواست رو بدست میاورد! ولی وقتی هوس یا عشق در یک نگاه اتفاق میافته بک میتونه جلوی اون غریزه مالکیت خودش رو بگیره؟! اون به پارک چانیول به جای اینکه به...

    Completed  
  • locked(persian Translation)
    89.9K 15.6K 34

    بکهیون تازه فارغ التحصیل شده و دنبال یه شغل میگرده و وقتی یک مدیر عامل جذاب بهش پیشنهاد کاری میده در قبول کردنش تردید نمیکنه. با اینکه این شغل با شرایط عجیب و غریبی همراهه... 🗝🗝🗝 ژانر:فلاف/رومنس کاپل:چانبک/کایسو نویسنده:kkeumgi مترجم:تیم ترجمه pny ادیتور:avina پوستر:RT

  • Excuse Me, Misunderstood!
    130K 18K 43

    ببخشید... سوتفاهم شده!

    Completed  
  • 🖤Be Mine🖤
    67.2K 6.9K 20

    جئون جونگ کوک پسربظاهرخشن ومغروری که برای امرارومعاش خودش وخواهروبرادرکوچکترش دریکی ازبزرگترین کلاب های سئول کارمیکنه وپسری به اسم کیم تهیونگ که پسری مفرح و پولداره که توشرکت پدرش مشغول به کاره،ملاقات میکنه... امااین ملاقات سرنوشت جفتشون رودستخوش تغییرمیکنه...

  • ʍɾ ɑɾɾօցɑղԵ ( Translation ver )
    204K 19.3K 44

    اون دختر به خاطر یه اسم از رفتن به مدرسه وحشت داره ! _ترجمه ی رمان دو جلدی ٫٫ آقای مغرور ٫٫ با مجموعا بیست و سه میلیون بازدید رو از دست ندید _

    Completed  
  • 🏥𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐇𝐞𝐚𝐫𝐭𝐬🤍
    72.8K 15.3K 38

    💌White hearts^^💟 🥂:Couples: ChanBaek . KaiSoo . SuLay 🥂: Genre: Romance . Dram . Flaff . Medical . NC+18 🥂: Author: Pati :) 🥂: Tel Me : @t_a_r_a_n_Pati 💒About: "داستان از اونجایی شروع شد که من احمق فکر کردم میتونم تغییرش بدم..فکر کردم شاید اگه تلاش کنم میتونم کاری کنم منو ببینه...کی فکرشو میکرد قراره یکی بیون...

    Completed   Mature