در آینده خواهم خواند😌💜
65 stories
Along the Seine River | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 383,014
  • WpVote
    Votes 53,322
  • WpPart
    Parts 45
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه! _چی! زبانش را در لپش چرخاند و نگاهش را از پاها تا چشمانم بالا کشید: _ یقه‌ت عزیزم...زیادی بازه! _ جدا تهیونگ؟ حالا که میبینی دیگه عصبی نیستم شروع میکنی به گیر دادن؟ او نیز اخمی کرد و با بردن دستهایش به جیب شلوار سفید رنگش، با لحنی جدی تر گفت: _ میدونی که دوست ندارم توی یه فضای خیلی عمومی و شلوغ مردم نگات کنن. متعجب خندیدم و سرم را به تاسف تکان دادم، لبم را به دندان گرفتم و در حالی که دکمه‌های پیراهنم را میبستم پاسخ دادم: _ تلافیشو سرت در میارم آقای کیم. _ تلاشتو میکنی آقای کیم. پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook Sub Couple: Seongsang (Ateez), Hopemin Genre: dram, Romance, Smut, angst Writer: Sylvie Telegram: @Papacita_01
kookv scary night [ Completed ] by alpha_kookv_writer
alpha_kookv_writer
  • WpView
    Reads 114,425
  • WpVote
    Votes 17,849
  • WpPart
    Parts 21
شب ترسناک🍸 کاپل: کوکوی تهیونگ بچه کوچیکش و برداشت و از خونه بیرون دوید بی هدف زخمی ترسیده نا امید فقط برای نجات بچش از شوهری که یک هیولا بود اما...... تو اون شب ترسناک و طوفانی تهیونگ پا به قلمرو یک هیولا واقعی گذاشت هیولایی که انسان بود اما .......
𝐓𝐚𝐤𝐞 𝐌𝐲 𝐒𝐨𝐮𝐥 || 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐌𝐢𝐧 (𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽) by CallMeKyan
CallMeKyan
  • WpView
    Reads 311,993
  • WpVote
    Votes 36,730
  • WpPart
    Parts 30
🔞 -سرورم ... آه... نتونست جملش رو کامل کنه وقتی یونگی زبونش رو آروم روی شاهرگ پسر کوچکتر کشید و بطور ناگهانی گردنش رو گاز گرفت و باعث ناله ی بلند تر جیمین شد. +تو... توی لعنتی... میدونی هربار که برای من میرقصی من رو به جنون میکشی... مطمئن باش نمیزارم اینبار بهت آسون بگذره! صدای دو رگه و خشن و در عین حال زمزمه وار یونگی باعث لرزیدن بدن ظریف پسر توی آغوشش شد و نتونست جلوی ناله ی ناخودآگاهش رو بگیره و همین یونگی رو تشویق کرد چنگ محکمی به باسن تپل پسر کوچولوش بزنه و لب های نرمش رو بین دندون هاش بگیره و مک محکمی به اونا بزنه. +تو متعلق به منی...فقط من! ┏━━━━━━━━━━ 帶走我的靈魂 ☾︎⃤━━━━━━━━━━┓ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦𝘴: 𝘏𝘪𝘴𝘵𝘰𝘳𝘪𝘤𝘢𝘭 , 𝘚𝘶𝘱𝘦𝘳𝘯𝘢𝘵𝘶𝘳𝘢𝘭 , 𝘔𝘺𝘴𝘵𝘦𝘳𝘺 , 𝘚𝘮𝘶𝘵🔞 𝘔𝘢𝘪𝘯 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘠𝘰𝘰𝘯𝘔𝘪𝘯 𝘖𝘵𝘩𝘦𝘳 𝘤𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦𝘴 : 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘝 𝘈𝘶𝘵𝘩𝘰𝘳 : 𝘊𝘢𝘭𝘭𝘔𝘦𝘒𝘺𝘢𝘯 #1 in TaeKook #1 in ParkJimin #1 in MinYoongi #1 in Jung Hoseok #1 in KimSeokjin #1 in Supernatural #1 in History #1 in Jimin #2 in BL #2 in Suga #2 in YoonMin #3 in Kpop #5 in KookV
+22 more
خون آبی ✥ نامجین؛ یونمین؛ ویکوک by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 365,961
  • WpVote
    Votes 62,200
  • WpPart
    Parts 61
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
Anathema | Namgi, KookJin by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 11,537
  • WpVote
    Votes 2,029
  • WpPart
    Parts 17
تو دنیایی که بدون ماسک اکسیژن نمیشه نفس کشید نامجون که موهای عجیبش رنگ فیروزه ای دارن ... یه روز پسری رو میبینه که بدون ماسک اکسیژن بهش زل زده... این داستان توی یک دنیای تخیلی و زمان تخیلی اتفاق می افته اما میشه گفت این زمان تخیلی، از زمان فعلی دنیای ما جلو تره. اگر براتون راحت تره، چیزی حدود 250 سال جلو تر از زمان حال خودمون تصورش کنید.
Agust D 2 by Purplesora
Purplesora
  • WpView
    Reads 35,962
  • WpVote
    Votes 7,077
  • WpPart
    Parts 38
فصل دوم آگوست دی.فیک ترجمه شده. یونگی داره بیخیال میشه. داره آگوست رو رها میکنه. چون با وجود آفتاب، درخت های نخل و دریا، کی به یه آدم کش نیاز داره؟ ولی به شکل بی رحمانه ای بهش یادآوری میشه نمیتونه از هویتش فرار کنه، نه تا یه میلیون سال دیگه. چون به یه چیز تیره تر، یه چیز سرد تر از آگوست نیازه تا تیم از این مخمصه نجات پیدا کنه. هیچوقت نباید چیزی که مال اونه رو ازش بگیری. هیچوقت. (این فیک هنوز توسط نویسنده در حال آپه، پس لطفا قبل خوندن به ریسکش توجه کنید) Written by: Hopefullylost
Agust D 1 by Purplesora
Purplesora
  • WpView
    Reads 100,725
  • WpVote
    Votes 17,196
  • WpPart
    Parts 45
فیک ترجمه شده.کامل شده. روز شوگا به اندازه کافی بد هست. دیگه لازم نیست دزدیده بشه و برگردونه بشه به همون کاری که خیلی سخت تلاش کرده ازش فرار کنه. مخصوصا وقتی با یه موقرمز پرحرف روبرو میشه که به نظر اصلا از یونگی نمیترسه،یه دکتر خوش قیافه که قبلا میشناخته،یه موچی کوچولوی اغواکننده که واسه این دنیا زیادی عزیز و خطرناکه،یه بچه ی اعصاب خورد کن با دستای ماهر،یه هکر ساکت که قبلا باهاش کار میکرده، و پسر دشمن قدیمیش. خیلی زود یونگی خودشو تو موقعیتی پیدا میکنه که یه گروه آدمو که نمیخواد هدایت کنه، هدایت می کنه،مستقیم میره لندن که چیزایی رو بدزده که نمیخواد بدزده و امیدواره مجبور نشه کاریو بکنه که به خاطرش معروفه. امیدواره مجبور نشه یه بار دیگه آگوست دی بشه. یونگی!مافیا سابق هوسوک!رقاص Written by: hopefullylost سوپ: سوییچ کوکوی: کوکی تاپ نامجین: جین تاپ جیمین و ریچارد: جیمین باتم
Red Petal [Completed] by kingripper_stories
kingripper_stories
  • WpView
    Reads 80,599
  • WpVote
    Votes 9,883
  • WpPart
    Parts 34
نام فیک: گلبرگ قرمز🏵 ژانر: امگاورس،خانوادگی،هاناهاکی دزیز،اسمات🔞 کاپل: کوکمین👨‍❤️‍💋‍👨ویمین وضعیت: کامل نویسنده: King Ripper🍷
◖Why?◗   by Pinky-Moon
Pinky-Moon
  • WpView
    Reads 51,050
  • WpVote
    Votes 9,265
  • WpPart
    Parts 25
{𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥} ″بهتره هرچه زوتر بدهیتو بپردازی در غیر اینصورت شاید خودم تو رو مجبور به این کار بکنم!″ جمله آخرش دلهره و ترسی رو به جونم انداخت ناباورانه سرمو بالا آوردم و به چشماش خیره شدم داشت چی میگفت؟ مجبورم کنه؟ مجبور به اینکه با اون پولدار عوضی یه شب و سر کنم؟ اونم بخاطر پرداخت شدن بدهیش؟ امکان نداره... ❁Couple: Namjin ,Vkook , Yoonmin❁ ❁Genre: Romance,Slice of life,Drama❁ 💢 1 in #bts 💢 💢 1 in #jin 💢 💢 1 in #Namjin 💢 💢 1 in #نامجین 💢 💢 2 in #fic 💢 💢 2 in #yoonmin💢 💢 2 in #kimseokjin 💢 💢 2 in #kimnamjoon💢