lryvmin12's Reading List
31 stories
S e x VMIN-'' by taem_taemii
taem_taemii
  • WpView
    Reads 31,436
  • WpVote
    Votes 3,291
  • WpPart
    Parts 22
(Persian translation) "برای من مهم نیست،منن فقد میخوام به فاکت بدم" vmin *این بوک با اجازه نویسنده ترجمه میشه Me & Lia
°•poison•° by PariJoodi
PariJoodi
  • WpView
    Reads 4,590
  • WpVote
    Votes 803
  • WpPart
    Parts 16
°•مثل یه زهر پخش میشه تو سرت تو قلبت مهم نیست عشق باشه یا نفرت مهم نیست بیماری باشه یا علاجِ اون مرض فقط یه روز به خودت میای و میبینی که مبتلا شدی به این عشق به این بیماری! این بار فرار نکن ازش بمون حسش کن و . . . بجنگ زمان آپ : دوشنبه ها ____________________________________
Blood painter by mahdie_td
mahdie_td
  • WpView
    Reads 9,278
  • WpVote
    Votes 1,355
  • WpPart
    Parts 19
You could make me a believer Even if that shit ain't true You gon' make me commit murder Baby, I'd kill for you ويمين ميني فن فيك📝
beautiful as Sun by black--rose-
black--rose-
  • WpView
    Reads 13,158
  • WpVote
    Votes 1,674
  • WpPart
    Parts 12
من توی زندگیم همه چیز داشتم زندگی آسون بود چون من برای هیچ چیزی تلاش نمیکردم تنها کمبود من عشق بود چیزی که فکر میکردم بهش نیاز پیدا نمی کنم اما زندگی همیشه یجور نمی مونه و من برای اولین بار در زندگیم برای بدست آوردن چیزی جنگیدم همه چیز رو برای بدست آوردن اون رها کردم تا زمانی که خودم رو هم از دست دادم!
𝑻𝒓𝒐𝒖𝒃𝒍𝒆 𝑴𝒂𝒌𝒆𝒓 𝑬𝒍𝒆𝒎𝒆𝒏𝒕 by Melika_bts
Melika_bts
  • WpView
    Reads 68,327
  • WpVote
    Votes 7,879
  • WpPart
    Parts 112
(های به ریدرها عزیزم لینک پارت های ویرایش شدش قرار گرفته در پارت اول لطفا اگه به این بوک برای خوندن فرصت دادید لطفا فایل های ویرایش شده اش رو چک کنید و لذت ببرید 💜) کیم تهیونگ حتی اسمشم باعث میشه سرتو بکبونی تو دیوار کیم تهیونگ عنصریه که تنها کاری که بلده و میتونه انجام بده دردسر درست کردنه اونقدر سادس که خیلی راحت باورش میشه و چیزی متوجه نمیشه اون خیلیییی خله و قراره کلی از عمر اطرافیانشو تو شیشه کنه ......به نظرتون زندگی باهاش چه جوریه؟؟؟به نظرتون جیمین چه حسی پیدا میکنه وقتی باهاش روبه رو میشه؟؟ ~~~~~~~~~~ Cup:Vmin-Namjin-Hopekook
[ Shameless ] by Vida_twinkleFanF
Vida_twinkleFanF
  • WpView
    Reads 176,852
  • WpVote
    Votes 15,758
  • WpPart
    Parts 24
◆Genere: smut (a bit harsh) _ romance _ angst همه چیز ازون شبی شروع شد که من به هوای اینکه اونم یه مرد بی بندوبار عوضیه که دنباله یه رابطه یه شبه می گرده بهش نزدیک شدم! ◆◆◆ _: جانگوک، اسمت خیلی بهت میاد..همون طور با غرور..زیبا و محکم! _: البت برای تو آقای جون! دستمو که روی سینش بود رو خط فکش کشیدم و گفتم: امشب نمی خوای منو مال خودت کنی کوک؟! من تمام و کمال در اختیارتم! فشار محسوسی به پایین تنش آوردم و نزدیک گوشش ادامه دادم... _: هرکاری دوست داری باهام بکن! _: چرا نمی فهمی جیمین؟! من..نمی خوامت..من..ازت..خوشم نمیاد..حالم از فکر کردن به سکس با همجنسم..بهم می خوره! Kookmin_Vmin ◆◆◆
Boy Meets Evil  by minnysugars
minnysugars
  • WpView
    Reads 71,180
  • WpVote
    Votes 13,252
  • WpPart
    Parts 38
[ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ] همه چیز ازونجا شروع شد که هوسوک خیلی اتفاقی پا به خونه ی مین یونگی گذاشت! مین یونگی همون پسر قد کوتاه با چشم های سرخ رنگ و صورت کبودی بود که با تعریف کردن از رقص هوسوک در اجرای فستیوال هالووین بهش امید و اعتماد به نفس داده بود. هوسوک همیشه بدون اینکه بدونه چرا اونو دوست میداشت و راجع بهش کنجکاو بود اما متاسفانه زمانی شناختش که بدن خونیش توی دستشویی مدرسه پیدا شد... جانگ هوسوک هیچوقت نفهمید که چطور پا به دنیای سرد و تاریکی گذاشت که دروازه هاش توسط پسر مورد علاقش باز شده بود! 〰️✖〰️〰️✖〰️〰️✖〰️〰️✖〰️ Genres: scholastic, psycological, mystery, horror, philosophic ⚠️not a gay love story for just one group of shippers but something for all the armies to read, enjoy and shed pashmz :) Highest ranks: #1 in sope #1 in horror
Petrichor/ L.S by mah_sr
mah_sr
  • WpView
    Reads 15,117
  • WpVote
    Votes 2,708
  • WpPart
    Parts 20
[COMPLETED] بوی مرا بشنو و بر کویر قلب من، ببار. پنج اکتبر دو هزار و نوزده تا نه مارچ دو هزار و بیست.
Before Our Spring - [Completed] by theteara
theteara
  • WpView
    Reads 79,565
  • WpVote
    Votes 15,154
  • WpPart
    Parts 48
تهیونگ به جیمین قول می‌ده. شب‌ها می‌گذرن، روز‌ها از راه می‌رسن. باد می‌وزه، قول‌ها شکسته‌ می‌شن و فصل‌ها عوض می‌شن؛ تابستون، پاییز، زمستون، زمستون، زمستون. و برف همیشه موندگاره. تهیونگِ من، تو می‌تونی قولی بدی که شکسته نشه، آفتابی که خاموش نشه، شبی که از راه نرسه؟ می‌تونی برف‌ها رو آب کنی؟ می‌تونی بهار رو صدا کنی؟ برای من، برای ما؟ |ویمین - یونمین - یونسئوک| |فلاف - انگست| BTS VMIN FANFICTION copyright © 2019 teara , Yeg 9.12.19 Trigger warning! Major character death.