theteara
- Reads 79,228
- Votes 15,116
- Parts 48
تهیونگ به جیمین قول میده.
شبها میگذرن، روزها از راه میرسن. باد میوزه، قولها شکسته میشن و فصلها عوض میشن؛ تابستون، پاییز، زمستون، زمستون، زمستون.
و برف همیشه موندگاره.
تهیونگِ من، تو میتونی قولی بدی که شکسته نشه، آفتابی که خ اموش نشه، شبی که از راه نرسه؟
میتونی برفها رو آب کنی؟
میتونی بهار رو صدا کنی؟
برای من، برای ما؟
|ویمین - یونمین - یونسئوک|
|فلاف - انگست|
BTS VMIN FANFICTION
copyright © 2019 teara , Yeg
9.12.19
Trigger warning! Major character death.