تو دیوانه ای
شاید مگنس، اونقدری هم که به نظر میرسه دیوونه نباشه...
زین: بهشت چیه ؟ هری : بهشت هِشت هِشت زین : فاک یو هزا بهشت واقعا یعنی چی ه : ببین چشاتو میبندی و دیگ نمیتونی به این دنیا برگردی دو تا در جلو خودت میبینی اون دری که قفله و نمیتونی بازش کنی بهشته ولی در دوم از قبل برامون بازه بهشت جای ما نیست این چیزیه که بقیه میگن زی- ز : ... ه : چرت ترین چیزی بود ک توعمرم گفتم اما...
- الان موقعیتش رو داری اونو بکش، اون قابل بخشش نیست + من نمیکشم چون کشتن بلد نیستم... ولی زجر دادن؟ این چیزیه که بیشتر از نفس کشیدن یادش گرفتم الانم میخوام صدای فریادتو موقع شکستن استخونات بشنوم... این همون موقعیتیه که از دستش نمیدم ------------- ♡ ژانر : عاشقانه، درام ♡ کاپل :...
۵۲ دلیل که چرا دوستت دارم! [ N A R R Y S T O R A N Fan-fiction ]
زین یه روز مثل همیشه میره تا خیابون های لندنو با اسپری هاش رنگ کنه و اصلا خبر نداره قراره توسط مردی که همه احساساتش رو خاموش کرده خریده بشه....بنظر شما زین تا تهش قوی میمونه یا بالاخره تسلیم میشه؟شایدم تا آخر عمرش فقط یه برده بمونه (لطفا اگر روحیتون رنگین کمونیه نخونین چون صحنه های فوق خشن و تحقیر توش زیاده) ژانر:بی د...
[COMPLETED] همه سیگارهایی که مرهم حقیقتهای سمی بودن و سکسهای خاموشی که خاطرات رو، غده کردن. زیام. ۲۶ ژانویه ۲۰۱۹ تا ۳۰ می.
تو یه حرکت سریع بلند شد و صورتش رو تو فاصله یه اینچی پسرک زیبا نگه داشت... چهرش بانمک بود توام با غرور و سرزندگی خاموشی که منتظر تلنگر بود... چشمای درشت و لبای قلوه ای... دقیقا استایل نامجون بود! سوالی که براش پیش اومده بود و مغزش رو مث خورده داشت میخورد... *چطور تا الان سالم مونده و مث یه الماس داره مقابلم میدرخش...
-درباره گلهای بابونه کاپل اصلی: نامجین کاپل فرعی: یونمین ژانر: عاشقانه، غمگین، تاریخی سئوکجین یه طبیب جوون ۱۹ سالهاس که با برادرش، توی کوهستانی نزدیک به پایتخت زندگی میکنه. اون از اتفاقات گذشته رنج میبره. اتفاقاتی که باعث شدن تا قلبش برای اولین بار عاشق بشه، تا دم مرگ بره ولی به خاطر اون عشق، زنده بمونه. و حالا ت...
**کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدواج گرفته، پشیمونه! خیلی پشیمون! ولی دقیقا زمانی که حس میکنه وقتشه که ای...
Inappropriate | نا مناسب (نا درست) خلاصه: کیم سئوک جین یه پدر تنهاست که تلاش میکنه دو پسر نوجوونش، جیمین و یونگی رو بزرگ کنه. جین به سختی کار می کنه تا یه زندگی خوب واسه اونها فراهم کنه. تو تمام این سالها به تنهایی عادت کرده وقتی تنها چیزی که میخواد، ارتباط برقرار کردن دوباره با پسراشه چون توی این سال ها، زمان های زیا...