تخیلی،امگاورس و رمنس
56 stories
Yin by lm______taeran
lm______taeran
  • WpView
    Reads 11,955
  • WpVote
    Votes 2,251
  • WpPart
    Parts 46
[کامل شده] - عشق چیزی جز پذیرفتن تفاوت ها نیست، عشق چیزی جز درهم پیچیدن شباهت ها نیست. عشق‌ یعنی تاریکی های وجودت را دیدن، عشق یعنی چشم بر روی روشنی هایت نبستن. عشق سقوط آزادایست بر فراز کوه های اعتمادی که از هم آغوشی قلب تپنده م و چشم های تب دارت بوجود آمده اند. آنهایی که قد علم کرده اند تا مانعی شوند قدرتمند و مستحکم بر روی شک‌ و تردید هایی که چون سیل هایی خروشان به قصد لرزاندن قلب هایمان سرازیر شده اند. عشق تو روشنایی من است عشق من تاریکی تو، عشق تو سوی چشم من است عشق من تیرگی مردمک هایت. عشق من یین است چشم های تو یانگ. عشق محاکمه ی قلب من است در برابر چشم های تو، محاکمه ی یین است در برابر یانگ. و من ، یینی محکوم به تکامل یانگ. -تران #Yin
●•°○I Sold My Virginity Online○°•● by _YourMy24_
_YourMy24_
  • WpView
    Reads 132,736
  • WpVote
    Votes 25,294
  • WpPart
    Parts 14
چانیول رییس یک کمپانی بزرگ به اختلال شدید OCD (وسواس) مبتلاست و به علت همین بیماری با وجود تمایل شدیدش تا به حال نتونسته با کسی رابطه ی جنسی داشته باشه . از اونجایی که گرایش جنسی اون به جنس موافقه ، با راهنمایی های دکترش به این نتیجه میرسه که بهتره سکس رو از یک پسر باکره شروع کنه . پسری که مطمئنه سالمه و بیماری خاصی نداره . تا کم کم بتونه به ترسش غلبه کنه .‌ چانیول به دنبال یک پسر باکره میگرده اما پیدا کردنش آسون نیست . چون چانیول به دنبال عشق نیست و میخواد در ازای پرداخت پول مدت کوتاهی رو با اون پسر باشه . پیدا کردن یک هرزه ی باکره از اون چیزی که فکر میکنه سختتره خیلی سختتر . تا اینکه یک شب در صفحات پورنی که تقریبا هر روز با اونها خودارضایی میکنه یک آگهی میبینه .‌ پسری که حاضر به فروش باکرگیش به مبلغ خیلی گزافیه . توضیح : خلاصه ی داستان ممکنه خیلی سکسی و بالای هجده به نظر برسه اما در حقیقت شبیه به بقیه ی فیکهای منه و از حد معمول قرار نیست خارج بشه .
_𝔻𝕖𝕝𝕚𝕔𝕚𝕠𝕦𝕤_ by JkV250
JkV250
  • WpView
    Reads 69,693
  • WpVote
    Votes 7,184
  • WpPart
    Parts 11
والدین جونگ کوک امگای کیوت ۱۶ سالشون رو دست آلفای هورونی بزرگتر از خودش می‌سپارند اما اونا نمیدونن که قرار چه بلایی توی این یک ماه سر بچه اشون بیاد....!!!! حتما به لیستتون اضافه اش کنید🙏
before i get to eighteen by kimtinaw
kimtinaw
  • WpView
    Reads 42,994
  • WpVote
    Votes 8,600
  • WpPart
    Parts 26
دنیای کوچیک دوتا پدر و دختر نوجوونشون! کامل شده ☆☆☆☆ بکهیون که از دور تماشا کردن خانواده شیرینش با تمام جذابیتش نتونسته بود به خستگیش غلبه کنه سمت دیگه شین آه نشست. نگاهشو داد به یولش. هردوشون خوب میدونستن با خبر عوض کردن خونه و البته مدرسه دختر کوچولوشونو که زندگی اونقدرام بهش آسون نگرفته بود و حساس بارش آورده بود نگران کردن! و البته خوب هم میدونستن که اگه دلیل پشت جریان رو بفهمه قراره بدتر از این بی قراری کنه. ☆☆☆☆ روزمره، کمدی ، عاشقانه ، خانوادگی کاپل هاشم:چانبک و یه کاپل کیوت یوری که خب شخصیتای خود داستانن!
Me Before You by SAMAHUN7
SAMAHUN7
  • WpView
    Reads 38,939
  • WpVote
    Votes 7,966
  • WpPart
    Parts 23
🍀 فیک : منِ پیش از تو 🍀 کاپل : هونهان 🍀 ژانر : رمنس ، امپرگ ، اسمات ، فلاف ، تاریخی ، +18 🔆 خلاصه : داستان در سرزمین چوسان اتفاق می افته. سرزمین بعد از مرگ امپراطور به دست ولیعهد سهون می افته و اون برای گرایش خودش و قدرتمند شدن کشورش قانون جدیدی میزاره.. در واقع دلیل اصلی شکل گیری این قانون به خاطر این موضوعه که خودش و دوست هاش همجنسگرا هستن. ولیعهد در این راه با مخالفت های زیادی از سمت دربار و مردم رو به رو میشه اما با قدرت به کار خودش ادامه میده... به هرحال کی میتونه به ولیعهد خشن و قدرتمند سرزمین چوسان نه بگه ؟! اکثر مردم توی مراسم انتخاب زوجین که توسط ولیعهد برپا شده شرکت نکردن و این سبب خشمگین شدن ولیعهد جوان شده . چی میشه که سهون به خاطر دستگیری مردمی که باهاش مخالفت کردن به شهر ها و دهکده های اطراف پایتخت بره و چشمش به اهو کوچولویی بخوره که مثل بقیه ی مردم با این قانون مخالفه ؟!
Soft Spot | Vkook & Namjin by Delenefer
Delenefer
  • WpView
    Reads 150,111
  • WpVote
    Votes 21,228
  • WpPart
    Parts 16
صورت جونگکوک رو بین دست های لرزونش گرفت. -بگو دوسم داری -دوست دارم - قول بده جونگکوک... بهم بگو تا تهش مال منی -تا تهش مال توام کیم تهیونگ. هیچکس و هیچ چیز نمیتونه بین مون جدایی بندازه. نفس داغ تهیونگ حواس جونگکوکو پرت می‌کرد. -حتی اگه یه پسر جوون و جذاب تر از من ببینی؟ -چرا نمیفهمی ددی؟ چشم های من جز تو کسیو نمیبینه. *** =من شما رو میشناسم؟ جین نمیتونست باور کنه چه کلماتی از دهنش بیرون اومده. +نامجون.. من. معذرت میخوام اگه بهت سر نزدم تو گوشیتو جواب ندادی. =منظورم اینه.. میشه خودتونو معرفی کنید؟ آخه.. بعد تصادف فراموشی گرفتم.... جین شوکه شده به کلماتی که از دهنش خارج شده بود فکر کرد. +تو.. منو یادت نمیاد؟ =متاسفم.. +من..جینم..دوس... نامجون که از چیزی خبر نداشت... چرا فرصتو از دست می‌داد؟ چشم هاش رو بست و سریع گفت : +دوست پسرت Name : Soft Spot Season 1: I'm not your toy! Genre: Smut / Daddy kink / Romance / little space / Fluff Start: 1399/11/28 ° پارت ها کوتاهن
" UNTOLD " [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 88,632
  • WpVote
    Votes 16,005
  • WpPart
    Parts 33
•¬‌کاپل: چانبک | ویکوک •¬‌ژانر: امگاورس | فلاف | اسمات | عاشقانه •¬‌خلاصه: فارغ از تمام پیچیدگی‌ها و سختی‌های زندگی، اون بیون بکهیون بود؛ امگای زیبایی که مدت‌های طولانی در روزمرگی‌های پر از آشفتگی‌اش، به دنبال آلفایی می‌گشت که با تمام وجود بهش عشق بورزه و بپذیرتش و از مخمصه‌هایی که دچارشه نجاتش بده. بکهیون آرزو داشت تا آلفای جذاب و پولداری نصیبش بشه و اون رو از قرض و بدبختی‌هایی که تمامی نداشتن، نجات بده... و روزِ بعدی، اون پارک بکهیونی بود که برهنه، در بازوان همسر سکسی‌اش حبس شده و برقِ حلقه‌ای که چشم هر بیننده‌ای رو خیره می‌کرد، سندِ واقعی بودن این ازدواج بود؛ در حالی که بکهیون هیچ چیزی از چانیول به یاد نمیاورد و تنها خاطره‌ای که به یاد داشت، خوابیدنِ شب قبل و آرزو‌ش بود! -من باید باور کنم که تو همسرمی پارک چانیول؟! باورم شه که ازدواج کردیم؟ ═ ∘♡༉∘ ═ #Asteria
~𝑆𝑤𝑒𝑒𝑡 𝑙𝑖𝑘𝑒 𝑏𝑙𝑜𝑜𝑑🍫 by Black_kitten_79
Black_kitten_79
  • WpView
    Reads 53,876
  • WpVote
    Votes 8,874
  • WpPart
    Parts 20
.・。.・゜✭・سوییت لایک بلاد.・✫・゜・。. «کاپل»: ویکوک، نامجین، یونمین «وضعیت»: completed «ژانر»: رمنس، ومپایر، اسمات «رده سنی»: +18 «تاریخ شروع»: 13 دسامبر 2020 «خلاصه»: پسرک خاص و برگزیده‌ی منطقه‌ی جنوبی، همون جئون جونگکوک خون‌آشامی که با عقاید اشتباه مردم سرزمین و شاید از همه مهمتر پدرش، خیلی از آزادی‌های یه خون‌آشام ازش سلب شده بود اما، با ورود یه غریبه به نام کیم تهیونگ به زندگیش خیلی چیزا دستخوش تغییر میشه و شاید اون غریبه نقشی مهمتر از پسر رئیس منطقه‌ی دشمنش تو زندگی جونگکوک داشته باشه...
The Alpha  by ooh_rihun
ooh_rihun
  • WpView
    Reads 35,444
  • WpVote
    Votes 7,301
  • WpPart
    Parts 22
،کاپل:چانبک، هونهان ، رمنس،فانتزی، اسمات +18، werewolf زمان آپ :سه شنبه ها دلش میخواست تنها باشه، دلش می‌خواست یه روزی ازین شهر دور بشه و برای خودش یه زندگی جدا داشته باشه، اما شرایط گله این اجازه رو بهش نمی داد، اون جانشین رئیس بود و تازمانی که نفس می‌کشید باید توی گله میموند، از طرفی هم نیمه ی دیگه روحش رو توی این شهر کوفتی پیدا کرده بود و حس می‌کرد باید اون پسر خواستنی با بوی توت فرنگی و نوتلا رو مال خودش کنه، ازین فکر لبخندی زد و درحالی که به سقف اتاقش خیره بود ، گفت _بالا خره پیدات کردم، 🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺