EMPTY [Z. M]
چرا بیدار شدم و نبودی چرا صبح شد چرا ندارمت چرا انقدر جات خالیه چرا... انقدر دوری؟ 2 0 1 8 ZIAM MAYNE "Finished"
چرا بیدار شدم و نبودی چرا صبح شد چرا ندارمت چرا انقدر جات خالیه چرا... انقدر دوری؟ 2 0 1 8 ZIAM MAYNE "Finished"
"نفرت درون من اونقدر قوی بود که نتونستن بُکُشنم، درعوض همه ی شیاطین اینجا تحت فرمان منن" *برای بهتر متوجه شدن داستان از مقدمه نپرید*
Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.
_زین به نفعته تسلیم شی وگرنه شلیک میکنم ... +تو این کارو نمیکنی لیام.... ما تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم اره ما قلبامون براي هم ميتپيد ولي تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم صدای شلیک بلند شد سکوت همه جارو فرا گرفت ... خون ريخت رو زمين... لبخند زدم ...و زیر لب گفتم : "تفنگ من تيري توش نبود من همیشه عاشق تو بودم لیام...
ایکس! یعنی خیلی چیزارو نباید بدونی، یا شایدم... اگه بدونی کل سرنوشتتو تغییر بده... . . اگه مغزت میکشه که زندگی ها بهم گره خورده ی مرموز رو حس کنی... او... گفتم خیلی چیزارو بهتره ندونی! هیچی بیخیال...
وقتی که اون ماسکش رو برداشت اتفاقات زیادی افتاد. اما تنها چیزی که لیام میتونست ببینه چشمای عسلی اون بود و از همون موقع همه چیز عوض میشد. لیام مطمئن بود زندگیش قراره عوض بشه.
[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: تو لیاقت تموم ستارههای آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1
اونا تا ابد به خوبی و خوشی زندگی کردن اما به این آسونی هام نبود
تو میتونی بهم اخم کنی. بهم بیمحلی کنی. بخاطر ضعیف بودنم مسخرم کنی. میتونی بهم گشنگی بدی. میتونی کاری کنی گریه کنم. کاری کنی که از درد زجه بزنم. تو میتونی خوردم کنی. زیر پات لهم کنی. تو میتونی منو به خاک سیاه بشونی لیام اما با همهی اینا من بازم عاشقتم :))))
[ C O M P L E T E D ] ميرا ، لويى رو وسط یه جنگل پیدا کرد. و لويى ، ميرا رو به دنیایی وارد کرد که هیچوقت تصورشو نمیکرد.. و زندگیشون هیچوقت مثل قبل نشد. © All Right Reserved @JerrytheGiraffe [Persian Translation] (Louis Tomlinson AU) Translated By : @Weird_lili & @parni1380 #14 in Persian F...
+کی اون کبودیو روی گردنت درست کرده عزیزم؟امروز صبح اونجا نبود,بود؟ +زین؟ -این چیزی نیست که تو فکر میکنی,نمیدونم چرا اونجاست.جای نیشه,احتمالا یه حشره یا همچین چیزی نیشم زده **لیام لبشو گاز گرفت و خندید,ولی به اندازه کافی آروم نبود. ________ -من عاشق تعقیب کنندم شدم. Cover by @blueyalda
ونسا موریس،خواهر نیکولاس موریس نوازندهی بزرگترین بوی بند جهان، با وجود مخالفتای زیاد و عجیب برادرش بالاخره میتونه وارد بند بشه! ولی اگه همهی چیزی که از اینا میدونسته فقط بعد اول باشه، و دلیل محکمی برای مخالفت های برادرش؛اونموقع چی؟! اما. . . . اوپس! این راه یه طرفست و دیگه راهی برای برگشت وجود نداره...