1377hanis's Reading List
40 stories
soul killers[Z.M]،[L.S],[Vkook],[sope] by __EWR__
__EWR__
  • WpView
    Reads 3,762
  • WpVote
    Votes 912
  • WpPart
    Parts 33
" or maybe your killers " _قاتلان روح_ قرار بود چطور شروع شه ... چطور باید تغییرش میداد... ولی حقیقت این بود که اون شروعش میکرد و ادامش به قلم کس دیگه یا کسایه دیگه ای نوشته میشد و اگه لیام اینو میدونست حتما شروع بهتری براش پیدا میکرد چون یجورایی این به نفع همه بود...! _Ziam,Larry,Vkook,Sope_
Typewriter[H.S] by gr_ay_96
gr_ay_96
  • WpView
    Reads 14,911
  • WpVote
    Votes 2,254
  • WpPart
    Parts 56
استایلز بعد از مرگ پدرش صاحب مجله پدرش میشه و در حین متوجه میشه که داستانی که در مجله پدرش چاپ میشده مضنون فمنیستی داره و نویسنده ناشناسه و حال ب دنبال اینکه نویسنده رو پیدا کنه!
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed] by anaw_73788
anaw_73788
  • WpView
    Reads 214,103
  • WpVote
    Votes 32,175
  • WpPart
    Parts 64
به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره هیچکسه... پس منم عاشق هیچکسم شدم.
Your Old Scarf  by callmedorothea
callmedorothea
  • WpView
    Reads 8,079
  • WpVote
    Votes 1,375
  • WpPart
    Parts 24
یک سال و نیم بعد از سقوط رایخنباخ،جان واتسون هنوز هم شب‌ها شال‌گردن شرلوک هلمز را می‌پوشد...اما شالگردن کمکی به کابوس های جان نمی‌کند؛جان رازی دارد که حتی تراپیستش هم از آن با خبر نیست....
Kisses of Touches by 0Aurelianus0
0Aurelianus0
  • WpView
    Reads 8,806
  • WpVote
    Votes 963
  • WpPart
    Parts 26
این یکیو برای خاموش و سایلنت کردن مغزم تا دوسال، بعد کنکور فاکی، از وانشات های در هم ریخته و افکار شبانگاهی پر میکنم. برای اینکه زیاد وقت‌گیر نباشه و فقط فانتزی هام تراوش کنن بیرون وانشات‌هایی از جانلوک مینویسم. 🌧آپدیت نامنظم 🌧حاوی هر چی تو ذهنم باشه 🌧بدون ادیت و غالبا بدون دنباله (چون نمیخوام وقت و نیرو و درگیری ذهنی زیادی بزارم روش سو... ساری اگ جایی بد بود. بگید اگه شد درستش میکنم) 🌧به شدت پراکنده چون من مودیم 🌧ممکنه حتی غیر جانلوک هم حاوی شه 🌧اینجا زمین بازی منه 🌈لذت ببرید
ANIMA GEMELLA | L.S by YASXTP
YASXTP
  • WpView
    Reads 6,136
  • WpVote
    Votes 1,414
  • WpPart
    Parts 15
◇ COMPLETED تو هیچوقت به التماس‌هام گوش نمیدادی، وقتی میگفتم : عاشقم نشو لویی، لطفا. ◇ خلاصه کتاب : هری و لویی در یک بازه‌ی زمانی گم شده همدیگه رو می‌بینن و تلاش می‌کنن روزهای گذشته رو به یاد بیارن، هر روز میگذره و اونا پازل بهم ریخته‌ی خاطراتو باهم بازسازی می‌کنن، و زمانی که به اخرین تاریخ فراموش شده می‌رسند، تیکه پازلی به اسم عشق پیدا می‌کنن، عشقی که بارش رو چندین سال به دوش کشیدن، اما دیگه هیچ ثانیه‌ای برای لبخند زدن، بوسیدن و به اغوش کشیدن باقی نمونده، لویی می‌تونه وقتی چشم‌هاشو باز کرد زمان درست رو پیدا کنه؟ ◇ هشدار محتوای غم انگیز، اشاره به تجاوز، خشونت، اختلال روانی. اسمات نداره. ◇ Start : 10 March 2021 Finished : 29 July 2021
SHERLOCK: ༺meet again_دیدار دوباره༻ by mahi00mahi
mahi00mahi
  • WpView
    Reads 332
  • WpVote
    Votes 33
  • WpPart
    Parts 2
هیچ‌چیز همیشگی نیست. نه مرگ و نه زندگی... نه اخلاق خوب و بد آدما... نه لحظات بدون مشکل و غم، و نه اون تلخی‌هایی که شیرینی زندگی رو به فراموشی میفرستن... نه. هیچ‌چیز همیشگی نیست. جز تغییر!
Red Roses & Milk by 0Aurelianus0
0Aurelianus0
  • WpView
    Reads 16,459
  • WpVote
    Votes 2,683
  • WpPart
    Parts 33
[Johnlock][جانلوک] تو کوچه پس‌کوچه های شهر بزرگ لندن، یه دختر ۱۶ ساله میدوه. عشق شکارشه. مخصوصا غنچه‌های عشقی که زیر برف‌های سنگین بیتفاوتی و حماقت مردم، هیچوقت فرصت شکوفا شدن نداشتند. غنچه‌ای توی طبقه‌ی دوم بیکر بی۲۲۱ ده ساله که زیر برف مونده. دست‌های دختر مو قرمز از کنار زدن برف‌های بیشمار، زمخت و سوخته شدند. هیچکس از اون تشکر نمیکنه. غنچه‌ای در پاییز شکوفا میشه. / | \ کف کردید عجب خلاصه‌ای نوشتم :/ خودم که کف کردم... آریوس برگشته با یه فف دیگه از جانلوک. بخوانید و لذت ببرید و با نظر ها و ووت هاتون منو ذوق زده کنید. تنها دلیل نوشتن و ادامه دادن و ادیت کردن این فف تا ۴ صب کامنت های شما بود... *ذوق😆 فف مثل قبلی بعد از فصل ۴، مرگ مری و بزرگ شدن رزیه. رزی ۶ سالشه و میره مدرسه پیش‌دبستانی یه همچین چیزی. و جان و شرلوک هم میرن پرونده حل میکنن مثل همیشه و توی یه خونه زندگی میکنن. :/ نصف خلاصه افتاد تهش چرا...
فیکشن جانلاک : نیاز دارم منو ببینی (I Need You to See Me) by johnlock_farsi
johnlock_farsi
  • WpView
    Reads 2,902
  • WpVote
    Votes 316
  • WpPart
    Parts 2
اینستاگرام: Johnlock.ir "بعد از رفتن به جنگ، جان دوباره به خونه برگردونده میشه، این بار با یه قوزک شکسته و حافظه ای که بخشیش رو از دست داده. جان نمیتونه 5 سال گذشته رو به خاطر بیاره. 5 سالی که به عنوان همکار و همسر شرلوک هولمز سپری کرده بود. " . . خب این داستان مال من نیست. من فقط برای یه دوست ترجمش کردم. حتی نمیخواستم منتشرش کنم. احتمالا بعد از این باید برم و به نویسندش خبر بدم که داستانش رو ترجمه کردم. نمیدونم اون بیرون هنوز جانلاک/جانلوک شیپر ایرانی وجود داره یا نه ولی بذار امتحانش کنیم :) کاورش از یکی از خواننده های خوشگل: thatbluetommo لینک اصلی داستان: https://archiveofourown.org/works/3809377
تفت پیازداغ در ناکجاآباد (جهان‌رنجوری در ویران‌شهر) by M-Jaberi
M-Jaberi
  • WpView
    Reads 2,599
  • WpVote
    Votes 366
  • WpPart
    Parts 26
یک کارآگاه خصوصی بدشانس و وسواسی دوباره فرصت پیدا می کند درگیر یک پرونده ی تازه شود. اما این پرونده عادی نیست. مشتری تازه ی او خودِ زمان است. او باید سر از کار کسی دربیاورد که ظاهرا سعی دارد با ماشینی، زمان را در جهان های موازی مختلف کنترل کند. حالا کارآگاه با کسی طرف است که دلش می خواهد در همه ی دنیاهای ممکن برنده باشد. ‏ اگر به کمدی سیاه و داستان های طنزِ فلسفی علاقه دارید این داستان را مطالعه کنید. ‏