My love
53 قصة
perfect match [gyllenholland] بقلم mewrySH
perfect match [gyllenholland]
mewrySH
  • مقروء 12,115
  • صوت 2,323
  • أجزاء 21
[completed] ميسون:متاسفم،ديگه نميتونم باهات حرف بزنم. ناشناس:چه اتفاقي افتاده؟اين خيلي غير منتظره بود. ميسون:من با يكي ديگه ام و راستش اونقدر ها هم ازت خوشم نمياد. ناشناس:اوه ميسون:فقط ديگه بهم تكست نده،باشه؟ ______________________________ اولين فيكشن فارسي جلنهالند:)
Z.M   L.H   N.SH بقلم hithebast
Z.M L.H N.SH
hithebast
  • مقروء 34,053
  • صوت 3,238
  • أجزاء 65
زیام😈 لری😈 شانیل😈 اسمات💧
Sinner [Z.T] بقلم 10Andromada
Sinner [Z.T]
10Andromada
  • مقروء 5,915
  • صوت 1,340
  • أجزاء 17
{Completed} مشتش را بر تیرک ها می‌کوبد و اصرار دارد که روح می‌بیند، و او خندید هنگامی که قلبش را از سینه اش بیرون می کشیدند. #1 in zouis
unconditional love بقلم sheyda_123ziam
unconditional love
sheyda_123ziam
  • مقروء 35,628
  • صوت 4,403
  • أجزاء 33
[completed ] از اونجایی شروع شد که پسر شیطون دانشگاه عاشق یه پسر آروم با جذبه میشه و این پسر شیطون هر کاری واسه جلب توجه پسر آروم با جذبه دانشگاه میکنه اما کی گفته داستان عشقشون بدون غم ناراحتییه؟؟؟؟. بر اساس یه داستان واقعی با تغییر شخصیت های داستان. ❌
+3 أكثر
Frozen Hell [ziam] بقلم yasaman_HV
Frozen Hell [ziam]
yasaman_HV
  • مقروء 321
  • صوت 43
  • أجزاء 1
زین_اینکه تو کنارمی و باهامی و هروقت و هرجا چشم میچرخونم میتونم اون صورت و لبخند قشنگتو ببینم زندگیم رو بهشت کرده‌... اینکه بدون هیچ ترس و استرسی انگشتای خوش فرمتو چفت میکنم لابلای انگشتام و گرمای آغوشت رو حس میکنم زندگیم رو بهشت کرده لیام... هیچوقتِ هیچوقت خود لعنتیتو برای من عذاب ندون....
𝐇𝐀𝐋𝐅 𝐁𝐑𝐎𝐓𝐇𝐄𝐑 (𝐳𝐢𝐚𝐥𝐥) بقلم rianniall
𝐇𝐀𝐋𝐅 𝐁𝐑𝐎𝐓𝐇𝐄𝐑 (𝐳𝐢𝐚𝐥𝐥)
rianniall
  • مقروء 37,861
  • صوت 6,524
  • أجزاء 44
- خواهش میکنم ولم کن ت...تو نمیتونی با برادرت همچین کاری کنی! + برادر؟!! ببین بیب میتونم همین الان تورو جلوی مادرت به فاک بدم بدون اینکه چیزی بگه پس ساکت شو بزار کارمو بکنم ... (Ziall)🔞 #1- ziall #1- zaynmalik
+9 أكثر
DUSK TILL DAWN  بقلم blackbluemind
DUSK TILL DAWN
blackbluemind
  • مقروء 49,387
  • صوت 8,666
  • أجزاء 35
تو به من محکومی زین مالیک.. محکوم به اینکه از طلوع تا غروب کنارم باشی... . . . . . . این اولین فف منه امیدوارم دوستش داشته باشید :) خودم که کلا خنثی نسبت بهش. اگه نظری راجب روند داستان بود حتما کامنت بزارید عشقتون کشید vote بدید نخواستیدم عیب نداره🤷🏻‍♀️.. در هر صورت که اینجایید تا لذت ببرید ....
A Little Death[zouis] بقلم ghazale7858
A Little Death[zouis]
ghazale7858
  • مقروء 2,237
  • صوت 324
  • أجزاء 7
غم زیباست. تو غم‌ شده‌ای و درد میدهی و زخم میزنی، و من به پرستش این زیبایی در وجودت درآمده‌ام. تو جان من شده‌ای، مخدر ناآرامی‌هایم، لبخندِ اشک‌هایم و نمک روی زخم‌هایم. بگذار آسوده به دوست داشتنت ادامه دهم که من این حل شدن آهسته در تو را می‌ستایم. ایده:1399/02/11 شروع:1399/02/22 love story of Zouis Malikson💙💛 writers: @Radvina & @ghazale7858 cover by @pegahfk You are my pain..!
Hush! Keep it a Secret | Zayn Malik بقلم Anyfiction
Hush! Keep it a Secret | Zayn Malik
Anyfiction
  • مقروء 25,521
  • صوت 2,213
  • أجزاء 41
مگان تیلور دختری دانشجوست که در واشنگتن دیسی، تنها توی یک آپارتمان کوچیک زندگی میکنه. او ناخواسته شاهد یک قتل میشه... و همین زندگی ساده و تکراریشو عوض میکنه. میفهمه که قاتلها، اون طور که هممون فکر میکنیم نیستند... قلب دارند و میتونند عاشق بشند...
فیکشن جانلاک : نیاز دارم منو ببینی (I Need You to See Me) بقلم johnlock_farsi
فیکشن جانلاک : نیاز دارم منو ببینی (I Need You to See Me)
johnlock_farsi
  • مقروء 2,714
  • صوت 312
  • أجزاء 2
اینستاگرام: Johnlock.ir "بعد از رفتن به جنگ، جان دوباره به خونه برگردونده میشه، این بار با یه قوزک شکسته و حافظه ای که بخشیش رو از دست داده. جان نمیتونه 5 سال گذشته رو به خاطر بیاره. 5 سالی که به عنوان همکار و همسر شرلوک هولمز سپری کرده بود. " . . خب این داستان مال من نیست. من فقط برای یه دوست ترجمش کردم. حتی نمیخواستم منتشرش کنم. احتمالا بعد از این باید برم و به نویسندش خبر بدم که داستانش رو ترجمه کردم. نمیدونم اون بیرون هنوز جانلاک/جانلوک شیپر ایرانی وجود داره یا نه ولی بذار امتحانش کنیم :) کاورش از یکی از خواننده های خوشگل: thatbluetommo لینک اصلی داستان: https://archiveofourown.org/works/3809377