Genre: Romance/smut/fun [کامل شد] Author: mojdeh.6_6 couple: vkook♡ page:.17 سلام گایز این اولین بوک منه امیدوارم خوشتون بیاد💋 اع یه توضیح راجب داستان بدم. یجورایی ترسناک چون من با واقعیت یکیش کردم یجورایی وقتی میخونی انگار واقعیه و اینه که ترسناک 😂😍بعله این جانب یه ویکوک لاور روانی💜사랑해

دستیار رافائل سانتسیوی کبیر بودن، جونگوک جوان رو چند قدم به آرتیست شدن نزدیک‌تر کرده، اون با پسر لئوناردو داوینچی معاشرت می‌کنه، و نقاشی تو خونشه، به نظر میاد همه چیز آرومه تا اینکه سر و کله‌ی یه تاجر شرقی به زندگیش باز میشه، وینسنت کیم، که مخفیانه یک قاتل هم هست، و بیش‌ از حد به جونگوک توجه نشون میده، راز واقعی لبخند ژوکوند چیه؟ تهیونگ چه ربطی به مونالیزا داره؟ ________ کاپل:تهکوک ژانر:رمنس/تاریخی نویسنده:هاول

prologue: کیم تهیونگ از خانواده ایه که توی یه خانواده ای هست که همه بجز پدر بزرگش امگا و بتا هستن! حتی خواهر و برادر دو قلوی بزرگ اون هم امگا بودن! از اونجایی که اکثر اعضای خانواده تهیونگ امگا بودند (حتی مهم تر از همه خواهر و برادرش) امگا شده بودند تقریبا همه فامیل مطمئن بودند که اون هم یه امگاس! و کم کم دیگه همه اعضای خانواده با این موضوع کنار اومده بودند به جز خودش اون ی پسر بی حاشیه بود که همیشه دوستای خودشو داشته البته از طرفی هم کشته مرده های خاص خودشو داره وقتی با اون لباس بسکتبالی که میپوشه قلب دخترا رو ب تاپ تاپ میندازه تهیونگ کاپیتان تیم Night howl (زوزه شب) هست یکی از دو تیم قوی بسکتبال مدرسشون که قوی ترین تیمهای کشورشون هم شامل میشه Night howl و wolves (گرگ ها) اسم این دو تیم افسانه‌ای هستن که دلیل تمام موفقیت هاشون دشمنیه کاپیتان این دو تیم بود کیم تهیونگ و جان جانگکوک دقیقا روز اول سال تحصیلی گذشته که برای اولین بار دیدن دعوای مسخره و بی دلیلی راه انداختن که حتی الان از خودشون هم بپرسی دلیل درستش رو نمیدونن فقط از هم خوششون نمیاد! انگار از زندگی قبلیشون باهم دشمن بودن جان جانگکوک تنها پسر خونواده پولدارش بود! راستش از اونجایی که هردو پدر بزرگ کوک و پدر و داییش الفا بودند و مادر امگا داشت از بچگی مطمئن بودن

Not perfect But beautiful کاپل:نامجین، ویکوک ، یونمین ژانر:مدرسه ای ، طنز -ما دیوونه ایم؟؟ +ن ما فقط ی مشت روانی ایم، دیوونه چیه بهم بر خورد و صدای قهقهه ها بلند شد *-*

🩸پدر خون آشام من🩸 ژانر: رمنس، فانتزی،کمی اسمات😌🔞 کاپل: ویکوک خلاصه: کیم وی پسر ۲۰ ساله ی خون آشام که برای از بین بردن غریزه وحشی خود مجبور به کاری میشود ک... نویسنده: @Mahtina9 وضعیت: پایان یافته خوشحال میشم بخونین با اینکه تجربه های اولمه ولی خیلی بهم انرژی میدین مرسی🥺😍🖤 شیر کنید و وُت و کامنت فراموش نشه بوص رو پیشونی تاینی تون😂😍😍

اگه هیچ وقت ملاقاتت نکرده بودم یعنی الان داشتم چیکار میکردم؟ بدون اینکه بدونم این حس چه معنی ای داره.. کجا اواره و سرگردون بودم؟؟؟ به لبخندت ایمان دارم چون قبل از اینکه متوجه بشم خودم رو کنارت پیدا کردم.... چه اتفاقی قراره برای جانگ کوک بیچاره بیفته که از خونه رانده شده و دنبال کار میگرده وقتی با یه چهره از تاریکی و نا امیدی رو به رو بشه؟ کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین

آیا چیزی به اسم نفس کشیدن وجود داشت؟ مرز فراموشی ها را چگونه بدون مرگ میتوان جست و جو کرد؟ بی خاطره بودن برای او چیز ساده بود.... اما آینه حقیقت چیز دیگری را پنهان کرده بود! 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 _بهت اعتماد دارم! _از اولم نباید بهم اعتماد میکردی چون من حتی خودم به خودم اعتماد ندارم! تهیونگ به خاطر گناهی که انجام داده اسیر یه هتل وحشتناک شده جایی که باید اونجا رو مدیریت بکنه! جانگ کوک پسریه که از قبل برای کار کردن در این هتل فروخته شده.... اما چی میشه اگه بفهمه مشتری های این هتل همون ارواح سرگردونن؟؟؟؟ برگرفته از سریال هتل دل لونا کاپل اصلی: ویکوک کاپل فرعی: جونگکی و یه خرده نامجین و یونمین

J: thank lord I didn't do crazy shit T: you could've sent dick pics J: what T: what When Taehyung texts a number which was hidden inside his desk (Very short chapters) ©︎all rights and plot to @taetaeholic

_میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده ای فرستاده شده از جنوب با سرنوشت خون آشام پر رمز و رازی که پسرخوانده ی شهردار مسکو بود گره میخورد؟ چه جنگ هایی قرار بود بر سر خون این پسر راه بیوفته؟ داستان پر فراز و نشیب مسکو رو بخونین... پیج نویسنده: @sylvie_fic کاپل:🔹️هوپمین_ویکوک🔹️ نویسنده: Sylvie 🌱 ژانر:سوپر نچرال،ومپایر،رمنس،اسمات 🔞⛔ پ ن: وجود برخی از ابهامات در مورد شهر مسکو کاملا طبیعیه و به دلیل نبود اطلاعات کافی در سایت های ایرانی ممکنه نویسنده ایراد هایی در متن داستان داشته باشه، اما تمامی مکان ها و شهر ها کاملا واقعی هستن.

کیم تهیونگ پسر مدیرعامل شرکت کیم و مدل مشهور در کره با پسر خجالتی،مهربون،و مسئولیت پذیری به نام جئون جونگ‌کوک نامزد میکنه. *اون از زندگیمم مهم تره تهیونگ...نمیخوام کسی به برادرم آسیب بزنه...* جئون جون گی **نگران نباش هیونگ...بهم اعتماد کن...هیچ کس نمیتونه به بانیه من صدمه بزنه...** تهیونگ