Atibts
- Reads 22,597
- Votes 2,793
- Parts 19
«من چی هستم»
این سوالیه ک از وقتی چشامو توی بیمارستان باز کردم هر روز و هر ساعت از خودم میپرسم!
عمو بهم میگفت : اونا تورو "پیک مرگ" صدا میکنن
.
.
.
از پشت به مردی که با طناب به صندلی بسته شده بود نزدیک شد
دستشو جلو برد و طنابارو به سختی باز کرد
که مرد بلا فاصله بعد از رهایی از طنابا با یه حرکت غیر منتظره دستشو گرفت و پیچوند و پشتش قرار گرفت
با صورتی جدی غرید:
_تو دیگه کودوم خری هستی؟
با قیافه خونسرد سرش رو چرخوند و ب صورت جدی اون مرد فوق جذاب نگاه کرد و پوزخند زد
یهو از زیر دستش خودشو خارج کرد و با یه زیر پایی اونو با صورت ب زمین زد و فرصت هر کاریو ازش گرفت و از پشت روی کمرش نشست و گفت:
+این اصلا مودبانه نیست، بزرگترت بهت یاد نداده از کسی ک جونتو نجات داده تشکر کنی؟
سرشو ب گوش مرد پهن شده روی زمین نزدیک کرد و با لبخند و صدای ترسناکی ک برای خودشم نا آشنا بود و کم از زمزمه نداشت نجوا کرد:
+میتونی "فرشته نجات مهربونم" صدام کنی.
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
کاپل اصلی ←ویکوک
کاپل فرعی ←یونمین ، نامجین
ژانر←جنایی ٬ ماجرا جویی٬ انگست ، کمی اسمات و تخیلی
🛑متوقف شده🛑
نویسنده:
•KIM KoKO
#vkook