_تو جرات می‌کنی برام شرط بذاری؟! جونگکوک چشم‌هاش رو بست و به سرعت داد زد. _دوست پسرم شو!! جیمین بهت زده خندید و متقابلا فریاد زد: _چی؟! تو...چی گفتی؟! دیوونه شدی؟! من ازت متنفرم!! _ب...رام مه...مهم نیست. ب...بهم در..دروغ بگو که دو...دوستم دا...ری. دوست‌پ...پسرم شو منم...بابا رو راضی م...می‌کنم. جیمین به طرف جونگ...
"بدون تو فردایی نیست" 'کامل شده' Minv Jikook پارک جیمین، پسر جوون و تعصبی اگه می‌دونست ترک کردن نامزد آسیب دیده‌اش موجب خودکشی اون میشه، هیچ وقت تو بیمارستان اون حرف‌هارو بهش نمی‌زد. +تو عاشقم نبودی...شایدم عاشقی بلد نبودی اسلحه رو شقیقه‌ش فشرد: +خودت واسه عشق‌مون بریدی و دوختی...سهم من اینه، سهم تو یه لباس سیاه...
⌲ Aυтнor ┋⌜ Elmirabv ⌟ ⌲ Geɴre ┋⌜ Fantasy ≣ Smut ⌟ ⌲ Coυple ┋⌜ VKook ⌟ ⌲ Coɴdιтιoɴ ┋⌜ ONESHOT ⌟ ⌲ тco ┋ ⌜ +18 ⌟
ᯊGenre : Full Smut ཿ Dram - اِدی ایـن تازه وارد میگـه میـخواد من رو شکسـت بـده. -هیچ کس حتـی اون حـرفه ی هاش به پـای موتـوسـیکلیسـتای ما نمـیرسه ... تو که دیـگه... پسر سری تکـون داد و با غـرور شرطـی جدیـدی رو گذاشت. -اگه بـتونی شکـستم بدی، جلوی همه این موتورسـوارها و دوسـت هام...برات بهترین بـلوجــابی که بلـدم رو...
"میتونی صدای قلبم رو بشنوی؟؟!" وانشات _بهت گفتم صدای قلبم رو میشنوی؟صدایی که داره بهت اعتراف میکنه من عاشقتم پارک جیمین. +تو نمیتونی با کسی باشی که 23سال ازت بزرگتره.. _اما عشق قانون نداره.
_تو جرات می‌کنی برام شرط بذاری؟! تهیونگ چشم‌هاش رو بست و به سرعت داد زد. _دوست پسرم شو!! جیمین بهت زده خندید و متقابلا فریاد زد: _چی؟! تو...چی گفتی؟! دیوونه شدی؟! من ازت متنفرم!! _ب...رام مه...مهم نیست. ب...بهم در..دروغ بگو که دو...دوستم دا...ری. دوست‌پ...پسرم شو منم...بابا رو راضی م...می‌کنم. جیمین به طرف تهیونگ...
فیک "بازی با آتش" By 🇯 🇪 🇴 🇳 🇯 🇪 🇫 🇫 ⁷ ~~~~ قرن بیستم، سال 1940 زیر آسمون سیاه و مرموز جزیره سیسیل، گادفادری بود که به قدرتی بیشتر و فراتر از چیزی که داشت فکر می‌کرد. و چارلز مین، اونجا بود تا به خواسته‌های مرد جلا و قدرت بیشتری ببخشه! به پراکندن سایه‌ای فراتر از مرز‌های ایتالیا، سیاه‌تر از تاریکی محض و ترسنا...
قرمز، سفید و آبی سلطنتی ترجمه شده و بازگردانی شده از کتابی با همین نام خلاصه: این داستان روایتگر عشق شاهزاده بریتانیا و پسر رئیس جمهور آمریکا، تهیونگ و جونگکوک است. عاشق شدن راحته؟ ببینیم تهیونگ به عتوان یک شاهزاده بریتانیایی با جونگکوک پسر رئیس جمهور آمریکا چطور قراره تا کنه؟ جنگ و جدال بین این دو نفر چطور قراره به...
پیور، به معنی خالص و سلطنتی، درست همون‌طور که تهیونگ بود. - میشه امشب رو همین جا متوقف کنی تا هیچوقت صبح نشه؟ دلم می‌خواد تا وقتی که می‌تونم همینطوری همین جا کنارت بشینم و نگاهت کنم... ببینم چطوری ریز ریز غذاهاتو گاز میزنی، وقتی ازت تعریف می‌کنم سرخ میشی و گه گاهی چشمای غمگینت لبخند می‌زنه و می‌درخشه... میشه زمان رو ه...
تهیونگِ دردسر سازی که عادت به خرابکاری داره، جونگکوک ِ مظلومی که در آخر بابت دردسرهای تهیونگ تنبیه میشه و جیمین جدی و سن بالایی که عادت به لوس کردن پسرهاش داره! زندگی این سه نفر باهم شاد و خیسه؛ اما اگر خط قرمز‌های جیمین رد بشه چه اتفاقی می‌افته؟ این یک داستان خنده دار و حال خوب کنه. Couple: MinKookV Gener: Comedy...
تهیونگ، هایبرید ببر بنگال خشنی که از خانواده کیمِ بنگال به خاطر جنسیت ثانویه‌ش رانده شده. جونگکوک، معلم تنهایی که به سکوت خونه‌ش عادت کرده. چی میشه اگه در یک شب خنک، گرمای آتشِ یک سیگار، مسیرشون رو بهم گره بزنه؟
همه چیز در مورد فن فیکشن ها!! شامل: ۱. همه ی ژانر های موجود درجهان! ۲. رده بندی های سنی ۳. ژانر های مچ باهم ۴. اصطلاحات فیکشن شناسی (انواع گرایش های جنسی + لغت های سکشوآل)
مجله وانشات های اکساندر... وانشات یعنی داستان های کوتاهی که از هر کاپل نوشته میشه 💜 ازش لذت ببرین
