The best🤩
34 stories
Stay Or Go (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 57,277
  • WpVote
    Votes 8,262
  • WpPart
    Parts 13
←⁩ موندن یا رفتن تمام‌شده. ✔️ تابه‌حال به یه میوه‌فروش بر خوردید که داخل دانشگاه رشته‌ای درباره‌ی میوه‌ها خونده باشه؟ یا باریستایی که مدرک دانشگاهی الکل‌سازی داشته باشه؟ خب... اینجا رشته‌هایی داریم که داخل واقعیت وجود ندارن :))) جونگ‌کوک یه پسر معمولی با روحیه‌ی سافته و به‌خاطر یه اشتباه کوچیک توی رشته‌ای ثبت‌نام می‌کنه که مخصوص تربیت ددی‌های هات و خشنه! تقریباً تمام تلاشش رو می‌کنه که یه جوری انصراف بده؛ ولی وقتی کارشناس رشته‌اش رو می‌بینه مردد می‌شه... کاپل: کوکوی، مینیون ژانر: عاشقانه، کمدی، اس.مات، فانتزی
Victor 🦢 by Moonlight_Fiction
Moonlight_Fiction
  • WpView
    Reads 9,279
  • WpVote
    Votes 1,038
  • WpPart
    Parts 17
ویکتور، داستان عاشقانه‌ای بین پزشکی معروف و دانشجوی مجسمه سازی. جدال عشق و نفرت. پرنسی دو رگه، که به دلایل مشکلات خانوادگی از زادگاه خودش انگلیس به کره مهاجرت می‌کنه. داستانی سراسر عشق و محبت... نام: ویکتور ژانر: پزشکی، رمنس، انگست، اسمات کاپل اصلی: ویکوک کاپل فرعی: یونمین
The King// KookV by Yoshistangerine
Yoshistangerine
  • WpView
    Reads 30,049
  • WpVote
    Votes 5,459
  • WpPart
    Parts 14
♠️کاپل اصلی: کوکوی ♠️ژانر: امگاورس، سلطنتی، امپرگ "در سرزمین تاریخی اَوِلون رسم بر آنست که همسر ولیعهد با استفاده از یک مراسم قرعه کشی از میان تمام مردم سرزمین انتخاب شود تا همگان امتیاز برابری برای تصرف این مقام داشته باشند و اینگونه است که خدایان برای سالهای سال از طریق خاندان سلطنتی با تمامی مردم در ارتباط بوده اند." یا: جونگکوک شاهزاده و ولیعهد اولون حالا دیگه یه آلفای بیست و یک ساله شده و به سن ازدواج رسیده. طبق رسم هزاران ساله خاندان سلطنتی، همسر اون باید از بین تمام امگاها، بتاها و آلفاهای زن متمایل به ازدواج سرزمین که برگه بخت آزمایی رو خریدند انتخاب بشه. جونگکوک از این رسم متنفره و تهیونگ هم امگاییه که هیچ علاقه ای به این ازدواج نداره. پس چه اتفاقی می افته که توی روز مراسم، کاهن اعظم اون ها رو به عنوان همسر همدیگه به مردم اولون معرفی میکنه؟
IT STARTED IN A WRONG SENT|| VKOOK by kim_bunny2020
kim_bunny2020
  • WpView
    Reads 262,439
  • WpVote
    Votes 41,302
  • WpPart
    Parts 41
«کامل شده» «فیکشن ترجمه ای» «اون موقعی که داری داخل تنهاییات غرق میشی و امیدتو از دست دادی در کمال ناباوری دستی تورو میگیره و به سمت خودش میکشونه» +هی من برگشتم _کاش برنمیگشتی +اوه بیبی وقتی اینطور میشی رو دوست دارم کاپل اصلی:ویکوک ژانر:انگست_کمدی_درام_اسمات_هپی اند_امپرگ نویسنده:Malditadiash مترجم:kim_bunny2020 𝗧𝗢𝗣=𝗧𝗔𝗘𝗛𝗬𝗨𝗡𝗚 𝗕𝗢𝗧𝗧𝗢𝗠=𝗝𝗨𝗡𝗚𝗞𝗢𝗢𝗞
тнe lαѕт oмeɢα by haruno-sakura1999
haruno-sakura1999
  • WpView
    Reads 10,382
  • WpVote
    Votes 1,980
  • WpPart
    Parts 8
ɢeɴer : roмαɴce , ѕмυт , oмeɢαverѕe , мpreɢ, ғlυғғ coмedy , нιѕтorιcαl coυple : ĸooĸv ѕυммαяу : کیم تهیونگ، پسر شیطون و تخسیه که هیچوقت فکر نمیکرد تندیس زنده ای برای وجود یه افسانه بشه. وقتی فهمید جنسیت ثانویه اش یه امگاست، تمام امپراطوری رو در شوک فرو برد. سالها بود که از امگاهای مرد چیزی به جز خاطره ای دور باقی نمونده بود. از طرفی پادشاه جئونی که بهترین هارو برای پسر عزیز و وظیفه شناسش میخواد، تصمیم میگیره تنها امگای مرد امپراطوری که اتفاقا مثل تمام امگاها روی شاهزاده جئون زیبا کراش داره رو برای پسرش خواستگاری کنه...
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 766,090
  • WpVote
    Votes 98,130
  • WpPart
    Parts 26
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)
Helpless by mawni_o
mawni_o
  • WpView
    Reads 413,169
  • WpVote
    Votes 49,526
  • WpPart
    Parts 48
" کامل شده" +کوکو.. _هوم؟! به کوک که یه دستش روی فرمون بود و دست دیگش که دستشو گرفته بود و روی دنده بود نگاه کرد +من بوی تورو میدم.. _چی بیب؟ با تعجب به ته نگاه کرد و دوباره نگاهشو به جاده مقابلش داد + یه جایی خونده بودم هرکسی موقع مرگش بوی جایی یا کسی رو میده ک خیلی دلتنگشه یه لبخند محو زد و به درختایی که به سرعت از کنارشون رد میشدن نگاه کرد _من وقتی بمیرم بوی تورو میدم . . . __________________________ Couple :kookv,yoontae
Fucking Sunday༄(vkook) by MAYA0247
MAYA0247
  • WpView
    Reads 15,979
  • WpVote
    Votes 2,267
  • WpPart
    Parts 3
{COMPLETED} NAME : Fucking Sunday WRITER : Maya^^ COUPIE : Vkook GENRE : SMUT, CUTE , ANGEST , ROMANCE , IMAGINARY خلاصه فیکشن👇👇 جئون جونگکوک ؛ کیوت ترین و خوشمزه ترین موجودیه که از نظر تهیونگ میتونست آفریده بشه!🌥 اون همیشه سخت کار میکنه تا بتونه کوکیش رو خوشحال کنه اما چی میشه که یه روز عادی، جونگکوک رو تو بغله پسر دیگه ای ببینه؟💫 پسری که معروف ترین بد بویه کالجشونه و جوری به لبای کوک خیره شده که تهیونگ حس کنه قلبش تو دهنش میزنه. بعد از اون روز تهیونگ تغییر میکنه یا روزها دست به دست هم میدن تا جونگکوک بفهمه تا چه حد عاشقه اون پسر عینکی با موهای فرفریه؟🌪 ⊷••••••••••••••••••••⊶
Can we do it again?🔞 by spr_eb17
spr_eb17
  • WpView
    Reads 25,970
  • WpVote
    Votes 2,655
  • WpPart
    Parts 3
+ چی توی سرت میگذره؟ _ همونی که توی سر تو میگذره...رئیس! کرواتمو کشید و لباشو رو لبام کوبید.... نام مینی فیک‌ [ ?can we do it again ] [[ تمام شده ]] ژانر: اسمات کاپل: کوکوی خلاصه: یه پسر ظریف و زیبا که روی رئیسش کراش داره و تلاش میکنه تا مخشو بزنه و خبر نداره که رئیس جذابش هرشب توی تصوراتش اونو بفاک میده.....
hardships will be ended by you by Cottonocandy
Cottonocandy
  • WpView
    Reads 180,634
  • WpVote
    Votes 24,515
  • WpPart
    Parts 65
اسم : سختی ها توسط تو پایان می یابد ( اسم قبلی فیک : prisoner of world ) کاپل : ویکوک ، مینیون ، نامجین ، چانبک ، هوشیک ژانر : تخیلی ، روزمره، رمنس ، هیبرید ، امپرگ ، اسمات ، فلاف خلاصه : تهیونگ از هول شدن جونگکوک خنده ای کرد و جونگکوک رو سفت تر بغل کرد و بوی بدنشو نفس کشید بوی خوش گوشت و عطر هلویی کوک که داخل بینی اش پیچید باعث شد تا لبخندش پر رنگ تر بشه ...پس بانی کوچولوش براش گوشت درست کرده بود آخه تا وقتی خودش هست چه نیازی به گوشت درست کردن هست تهیونگ توی یه حرکت سریع جای خودشو جونگکوک رو عوض کرد و اینبار اون بود که روی جونگکوک قرار گرفته بود جونگکوک شوکه گفت +دا..داری...چی کار می کنی؟...بهتره بریم شاممون رو بخوریم...سرد می شه اره بهتره بریم دیگه تهیونگ نیشخندی زد و با شیطنت گفت _ولی من همین الان هم دارم شاممو می خورم و سرشو خم کرد و با دندون هاش آروم گونه ی جونگکوک رو گاز گرفت و بعد سرشو بلند کرد و همی کرد و لب هاشو زبون زد .جونگکوک هینی کشید و قهقهه تهیونگ بلند شد .