4 stories
Jimin by Ministories13
Ministories13
  • WpView
    Reads 34,755
  • WpVote
    Votes 5,268
  • WpPart
    Parts 12
💜فول شده💜 . . وقتی فرشته ها نقطه ضعفش میشن... وقتی آسیب دیده ترینشون میشه ملاحت تک تک ثانیه هاش... وقتی درد ها...استرس ها...و ترس های فرشته ی هفده سالش... مرد میکننش توو اوج شونزده سالگی... وقتی به تکاپو میندازنش...شجاع میکننش...که ببره این خط بدبختی رو از زندگی جیمین... جیمین...پسر‌ اروم و عجیب مدرسه اونقدر اروم مثل اومدن و رفتن شکوفه های زخمی درخت حیاط پشتی... عجیب...مثل اشک های قایمکی کلاس های ساعت ۴ بعدازظهر ... با معماها و ترس هایی پشت ساده ترین رفتاراش... که شده...فرشته ی زندگی جئون جونگکوک... اما...اگر ترس کل وجود جیمین رو گرفته باشه چی؟ . . ژانر: انگست•daddy issue•hurt jimin•رومنس•اسمات . . کاپل: کوکمین . . Mini stories
Salvatore by Ministories13
Ministories13
  • WpView
    Reads 160,221
  • WpVote
    Votes 23,939
  • WpPart
    Parts 59
(فصل اول فول💜)salvatore . ناجی . . . چطور شد؟چطور یکی میشه پاییز و بهار و تک تک ذره های هواش...تنها ترین الهه ی روی زمین...شکسته ترین...وقتی نبض بزنه اون نگاهش تو دونه دونه ی سلول های عصبیش... و فوران کنه اون حس سرخ داخل رگایی که یخ زده بود... حالا که داشت قدم برمیداشت سمت اون بهشت بی انتها...قدماش میلرزید...سست میشد...تحلیل میرفت هر چی که داشت غرور...ابهت...مردونگی...قسم خورده بود...به صداش...به چشماش...به روحش جلوی اون الهه ی جنگجو زانو زد و دستی به ساق پای سفید و خوشتراشش کشید و لذت مثل دارویی جذب سلول های تشنه ی تنش شد...ساق پاشو بالا اورد و بوسه هاش بودن که شروع شدن...از مچ تا زانو....و انگشتایی که روی رون سفیدش کشیده شد و همون فاصله ی هیجان انگیز و طی میکرد و حوله کنار میرفت و دیدش روی بهشتش کامل تر میشد اره این جئون جونگکوک بود زانو زده جلوی الهه اش دستایی که کنترل از دست میدادن دلی که عنان از کف داد و لبایی که تن سفیدی و لمس میکردن...تن سفید الهه ی هرزه اش...آفرودیته لعنتی که شده بود پاییز و بهار و ذره های هوایی که نفس میکشید آفرودیتی که با چشمایی خمار بند حولشو باز کرد و با پاهایی باز شده و پوزخندی منتظر حرکت بعدی سالوا شد جونگکوک__ناب ترین حضور زندگیم • • • کاپل اصلی : کوکمین • کاپل فرعی: یونمین.تهگی • ژانر: اکشن•هار
Our Omega Leadernim! by katayoon_malik
katayoon_malik
  • WpView
    Reads 1,788,793
  • WpVote
    Votes 238,459
  • WpPart
    Parts 213
کیم تهیونگ،لیدر ترسناک گروه،در واقع یه اومگاست که پنهانش کرده!برای 3 سال اون هویتشو به عنوان یه آلفا به خاطر ابرو از طریق داروهای شیمیاییه خاص جعل کرد.وقتی که داروها دیگه اثری ندارن و هورمونا دارن بهش غلبه میکنن،آیا اون تسلیم غریزش میشه؟
Broken Dollies *jikook,kookmin* translation by sqjmarmy
sqjmarmy
  • WpView
    Reads 19,962
  • WpVote
    Votes 2,859
  • WpPart
    Parts 11
جیمین یه دانش آموز معمولی و پاکه: بی گناه، جوری درس میخونه انگار به زندگیش وابستس، زندگی اجتماعی نداره،خانواده متعصب و بسیار مذهبی داره. اون به فرد فراموش شده توی جهانه. جونگکوک پسر مشهور مورد علاقه شماعه: خودبین،مشهور،جذاب و اون هرکار شهوت انگیزی که شما تصور کنید رو توی زندگیش انجام داده. هردو پسر توی دنیای خودشون گیر کردن، هردوی اون ها وابسته به کشتن خودشونن چون فکر میکنن که این همه سال وقتشون هدر رفته. اما تا جایی که یک شب جونگکوک جیمین رو وقتی پیدا میکنه که قصد انداختن خودش به پایین پل رو داشته. توجه! •خودکشی و افکار افسرده •اسمات •خودزنی •خشونت •رابطه خانوادگی نه چندان خوب