Bests that I read~
29 stories
Mafia's babyboy(Completed) by vanilla-z
vanilla-z
  • WpView
    Reads 466,789
  • WpVote
    Votes 45,596
  • WpPart
    Parts 63
(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ولی تنها راه بود. تنها راهی که جیمین رو به خواسته اش می رسوند تا جیمین بتونه تمام خاطرات لعنتیش رو به سرانجام برسونه. -------------------- جانگ کوک: از پسرای بد خوشم نمیاد. پسرای بد باید تنبیه بشن دقیقا مثل تو که باید تنبیه بشی . بهت هشدار داده بودم پسر خوب و مطیعی باشی. با دست ازادش گونم رو نوازش کرد. +دوست ندارم پسر خوشگلی مثل تورو تنبیه کنم ولی متاسفانه از پسرای بد خوشم نمیاد حتی خوشگلش. ----------------' #1kookmin #1 jikook #1gayfiction #1 mafia #1 fiction #1 iran #2 iran #3fiction
 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤       by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 924,196
  • WpVote
    Votes 104,803
  • WpPart
    Parts 50
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن .. من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ... میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ... میترسم فراموشم کنی ... من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ... ________________________ •. #REPLACE💍⃤ ️ ↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18 ↳Couple↬ kookv .Yoonmin
POLYMERIC by NARSIUS97
NARSIUS97
  • WpView
    Reads 544,933
  • WpVote
    Votes 63,213
  • WpPart
    Parts 40
تهیونگ گرگینه ی چند رگه ایه که تمام زندگیش رو به امید پیدا کردن جفتش گذرونده. چی میشه اگه جفتش اونو نخواد... ژانر: امگاورس، هیجان انگیز، رمنس، اسمات
Artwork | اَثَرِ هُنَری | Completed by callmeParvaz
callmeParvaz
  • WpView
    Reads 134,288
  • WpVote
    Votes 19,476
  • WpPart
    Parts 25
- فقط خواستم بهت ثابت کنم، من توی رابطمون عاشق ترم! و تو ترسوتر ----------------------------------- + جونگکوووووک صدای جیغ های آزاردهنده ی تهیونگ وقتی که روی سکوی وسط سالن، برای اجرای مراسمِ فرقه، بسته شده بود، به گوشمون چنگ مینداخت! +کمکککککک و جونگکوک، که صورتشو پشت نقاب مخفی کرده بود، تا کسی اشک هایی که برای اون پسر میریزه رو نبینه! پشتِ صحنه ی دنیای پر زرق و برق کمپانی مدلینگی که تهیونگ، برای تست دادن به اونجا میره، تیره و تار تر از چیزیه که فکر میکنه! تهیونگ پسر جوانی که به خاطر علاقه ی شدید و البته صورت زیباش، قدم هاشو سمت مدل شدن برمیداره اما با طنابِ پوسیده ی عشق، واردِ چاه فرقه ی خطرناکی به اسم حلقه میشه... ----------------------------------- کاپل: کوکوی، سُپ ژانر: درام، رومنس، معمایی
🌸I bloomed for you... by Vante191
Vante191
  • WpView
    Reads 253,146
  • WpVote
    Votes 35,474
  • WpPart
    Parts 53
🌸من برای تو شکفتم🌸 ×ترجمه شده× کاپلے: ویکوک/کوکوی ، یونمین ، نامجین ژانر: انگست ، رومنس ، هاناهاکی «با قطره اشکی که روی گونه اش چکید، نفس عمیقی کشید و دستشو باز کرد. اخرین نگاه رو به چشمای سرخ و پف کرده اش انداخت، نگاهشو به مشت باز شده اش داد. وقتی به شئ بی گناه تو دستش نگاه کرد، اشک های بیشتری روی گونه هاش راه گرفتن. این سرنوشت طبیعی اون بود. تو دست لرزون جونگکوک، یک گلبرگ لطیف صورتی بود.» *نسخه اصلی این فیک رو میتونین به همین اسم در سایت Archive of Our Own پیدا کنین^^ Highest rankings: #1 depression #1 translated #2 btsfanfic #2 kpop #1 btsV #3 fanfiction #2 angst #1 انگست #1 translation #2 gay #1 هاناهاکی
Metanoia | Kookmin + Sope by Asprishd
Asprishd
  • WpView
    Reads 86,157
  • WpVote
    Votes 16,322
  • WpPart
    Parts 36
جونگکوک به سمت مسیری که حدس میزد راه خونه باشه قدم برمیداشت، ولی هرچی جلوتر میرفت بیشتر گیج میشد. کم کم داشت می ترسید، احساس خطر میکرد. آسمون همون آسمون بود، زمین همون زمین... ولی زمان چی؟ Highest ranking #1 in humor Highest ranking #3 in کوکمین Highest ranking #3 in سپ
A BLOODY DATE || SOPE by UniqueBeat
UniqueBeat
  • WpView
    Reads 2,412
  • WpVote
    Votes 456
  • WpPart
    Parts 2
صفحه نمایش‌های غول پیکر آسمون‌ خراش‌های شهر نیویورک، به جای نشون دادن بنرهای تبلیغاتی همیشگی، تصویر مرد ماسک پوشی رو به نمایش گذاشته بودند که با آواز کودکانه اما دیوانه‌وارش، وحشت رو به دل مردمان حاضر در خیابان انداخته بود. تنها کسی که اون بین مانند احمق‌ها لبخند میزد، یونگی مین، مأمور ویژه‌ی اف‌بی‌آی بود. • یک قرارِ خونین •برگرفته شده از مودبرد •جنایی/پلیسی Credit to okayoonji on Twitter
𝘀𝗺𝗶𝗹𝗲 . by vitroge
vitroge
  • WpView
    Reads 30,116
  • WpVote
    Votes 5,591
  • WpPart
    Parts 11
━ تنها چیزی که می‌خواست این بود که یونگی لبخند بزنه. 〔 © chogiwanese 〕 𝗕𝗧𝗦 𝗦𝗛𝗢𝗥𝗧 𝗦𝗧𝗢𝗥𝗬.
The Faults in Byun Baekhyun (Persian Ver.) by thefaultsinbbh
thefaultsinbbh
  • WpView
    Reads 49,624
  • WpVote
    Votes 5,614
  • WpPart
    Parts 17
چانيول و بكهيون تا سر حد مرگ از هم متنفرن. شروعِ سال تحصيلى جديد توى كالجه و چانيول خدا خدا ميكنه امسال رو به خير بگذرونه، و يجورايى هم تهِ دلش اميدواره بتونه به يه پسر خاص كه مدتِ زيادى روش كراش داشته، نزديك بشه. چيزى كه چانيول بيشتر از هرچيزى تو دنيا اميدواره اتفاق نيوفته اينه كه با بيون بكهيون لعنتى هم اتاقى بشه! هرچند، سناريو ها فريبنده از آب درميان و همه چيز اونطورى كه برنامه ريزى شده پيش نميره. چه اتفاقی میفته وقتی چانیول پشت در اتاقش، بیون بکهیون رو مست و تلوتلو خوران در حالیکه بوی عرق و سکس میده، پیدا میکنه؟
.• 𝙈𝙖𝙮𝙗𝙚 𝙒𝙞𝙩𝙝 𝘼 𝘾𝙪𝙥 𝙊𝙛 𝙘𝙤𝙛𝙛𝙚𝙚 •. by jasmine_park6104
jasmine_park6104
  • WpView
    Reads 9,447
  • WpVote
    Votes 1,162
  • WpPart
    Parts 1
☕️﹌⃜﹌⃜﹌⃜𖥸🏀📸𖥸﹌⃜﹌⃜﹌⃜☕️ ☕ وانشات: شاید با یک فنجان قهوه 🏀 ژانر: رمنس، درام، اسمات. ☕ کاپل: چانبک 🏀 وضعیت: کامل شده ☕️﹌⃜﹌⃜﹌⃜𖥸🏀📸𖥸﹌⃜﹌⃜﹌⃜☕️ با عشق برای روز چانبک 💕