Fantasy/omegaverse
166 stories
CAMP-S¹ 'ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ' by csyncc
csyncc
  • WpView
    Reads 9,005
  • WpVote
    Votes 2,137
  • WpPart
    Parts 26
[پایان پافته_ فصل اول] ژانر: علمی_تخیلی، رومنس... خلاصه: اسمش بیماریِ جهش یافته ها گذاشته شد؛ چیزی که یه قدرت بی نهایت و خطرناک بود... بچه هایی که از خانواده هاشون جدا شدن تا خطری برای مردم عادی نداشته باشن اما پشت در های بسته ی اون اردوگاه هر چی که هست، چیزی نیست که هر شب توی اخبار نشون داده میشه!
Alpha + Omega = WE (Completed) by E_Lilac_xo
E_Lilac_xo
  • WpView
    Reads 36,011
  • WpVote
    Votes 9,226
  • WpPart
    Parts 16
چی میشه اگر یه آلفای پلی بوی و خوش گذرون، بعد از ده سال مجبور شه بره دانشگاه و چی میشه اگر، خشن ترین استاد دانشگاه، بشه استادش که هم از آلفاها متنفره و هم از خیار؟ کاپل: چانبک ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف رنک ۱ در #exofanfic رنک ۳ در #baekhyun رنک ۵ در #چانبک رنک 1 در #بکهیون رنک ۱ در #چانیول
  🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️                               [کامل شده] by layboom
layboom
  • WpView
    Reads 35,275
  • WpVote
    Votes 8,259
  • WpPart
    Parts 20
🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️ "یه مانهوای واقعی" نویسند: boom ژانر: رومنس، اسمات، فلاف، فانتزی، سوپرنچرال، طنز، ددی کینک، هپی اندینگ،... کاپل: چانبک روز‌های آپ: سه شنبه‌ها همیشه فکر میکردم موجودات تخیلی یه جایی تو یه دنیای دیگه زندگی میکنن، مطمئن بودم چون دوسشون داشتم. تا اینکه یه روزی وارد خونه‌ای شدم که نباید و چیزایی فهمیدم که باعث شد تمام ذهنیتم در موردشون تغییر کنه. اون روز دوست پسر جذابم که دست بر قضا یه بابای مهربونم بود بهم تاکید کرد که برای مراقبت از بچه کوچولوش نرم خونش، چندین بار هم تاکید کرد و خیلی قاطع منو از رفتن به خونه منع کرد ولی از اون جایی که من یه دانشجوی معمولی بدشانس بودم پروژه‌ی کوفتیمو تو خونه‌اش جا گذاشته بودم. واقعا با خودم فکر میکردم قرار نیست اتفاق خاصی بیوفته، نهایتش میخواستن منو سورپرایز کنن، بخاطر همینم نمی‌خواستن برم خونه. هیچ وقت از سرم این موضوع حتی رد هم نمیشد که وقتی وارد پذیرایی شم با موجود کوچولویی روبرو شم که دندوناشو برام تیز کرده و برای خون بدبختم نقشه می‌کشه. اون واقعا تیونگ بود؟! کوچولویی که منو پاپای شماره‌ی دو صدا میزد و لپامو میبوسید؟! با گیجی سرم رو کج کردم و دقیق نگاهش کردم. چرا حس میکردم درست وسط مانهوایی ایستادم که قرار بود نقش فرعیش توسط یه نیمچه خو
The Hybrid Goddess🧚🏻‍♂️ by Kietacho
Kietacho
  • WpView
    Reads 4,218
  • WpVote
    Votes 637
  • WpPart
    Parts 15
Fic: The Hybrid Goddess🧚🏻‍♂️ Couple: Sekai - Chanbaek Gener: Historical - Smut - Romance - Fantasy Written by Natalia " همه میدونن که مرکز کنترل احساسات، عقل افراد نیست! "
Caged {BTS/EXO} {Chanbaek_kookv_namjin_minv_sope} by Lin_world
Lin_world
  • WpView
    Reads 137,636
  • WpVote
    Votes 12,287
  • WpPart
    Parts 17
❌Warning: (G)Discrimination & sexual content❌ دنیایی با قوانین وضع شده توسط آلفا ها! جامعه ای سرشار از تبعیض! آلفاهای از خودراضی و مغرور! امگاهای مورد ظلم واقع شده! خشم و خشونت! ظلم و تبعیض! عشق و نفرت! ____________________ لرزش کاملا مشخص پاهاش باعث بیشتر نمایش دادن ترسش بود. "م...من متاسفم چانیول...شی" پوزخند خبیثانه آلفا ترس بیشتری بهش تزریق میکرد: "من ازت تاسفت رو خواستم امگا؟" *** دلش میخواست فریاد بزنه و بگه نُه سال آزگار صبر نکرده تا آلفاِ تقدیرش اون رو تو اتاقک دبیرها مارک کنه! نُه سال صبر نکرده بود که توسط دانش آموزش تو این شرایط مزخرف به فاک بره! یعنی اون لیاقت یک تخت نرم رو نداشت؟ لیاقت بوسیده شدن لب هاش رو چی؟ اما جین هم طبق معمول هر امگایی مهر سکوت رو لب هاش کوبید و فریاد های وجودش رو ساکت کرد! *** "ج...جیمین شی د...درد میکنه" آلفا عصبی بدون توجه به ناله دردمند پسرک همچنان مچ دستش رو فشار میداد: "تو چرا حرف تو کلت نمیره تهیونگ؟ میخوای تنبیهت کنم؟ میخوای امگا بدی باشی؟ هوم؟" و نگاه تهدید آمیزش رو مستقیم به مردمک های لرزون و پرترس پسر دوخت! ____________________ 🔞دقت داشته باشید که رده سنی فیک بالاست و خشونت و تبعیض جنسیتی داره! خشونت صرفا "جنسی" نیست! خشونت میتونه تو تبعیض، رفتار، تفکرات و تربیت باشه و منظور من هم "همه" موارد بالاست!
The curse of moon goddess by Fadia0420
Fadia0420
  • WpView
    Reads 12,486
  • WpVote
    Votes 3,040
  • WpPart
    Parts 73
خلاصه : افسون الهه ماه اونقدر نسل به نسل و دهن به دهن چرخیده بود که خیلیا افسانه صداش میکردن افسانه افسون الهه ماه! این افسانه میگفت اگه یه آلفا و امگا که جفت سرنوشت همن همدیگه رو ملاقات کنن ولی همدیگه رو رد کنن این سرنوشت یکی شدن توی نسلشون میچرخه و فرزندان اونها هم جفت سرنوشت هم خواهند بود و این میراث ادامه خواهد داشت تا زمانی که یکی از این نسل‌ها با جفت سرنوشت خودش بمونه لیتوک و هیچول وقتی همدیگه رو رد می‌کردن حتی ذره ای به این افسون باور نداشتن وحالا بعد از گذشت ۳۰ سال با ملاقات پسراشون به واقعیت بودن این افسانه پی بردن رابطه ی چانیول و بکهیون قراره چطور پیش بره؟ اون ها هم به سرنوشت پدر هاشون گرفتار میشن ؟ یا قراره کسایی باشن که این افسون رو تو دو خانواده تموم میکنه؟ روز های آپ:دوشنبه ها
𓆩❅𓆪𝓔𝓽𝓮𝓻𝓷𝓪𝓵 𝓦𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻 𓆩❅𓆪 by annarubyana
annarubyana
  • WpView
    Reads 25,908
  • WpVote
    Votes 4,342
  • WpPart
    Parts 48
"زمستان ابدی" اینجا یه دنیای جدید بود، دنیای سفیدی که برخلاف ظاهر سپید و سردش پر از گرمای خون بود، خون قرمز رنگی که برف های سفید رو رنگی می‌کرد بکهیون شاهزاده باایمان ها بود، امگای سلطنتی که با نشان الهه زمین به دنیا اومده بود و رهبر گرگ های باایمان بود ، چی میشه اگه یه روز کنجکاو بشه از سرزمین خودش برای کشف ناشناخته ها دور بشه و با گرگ آلفای دیگه ای به نام پارک چانیول ملاقات کنه؟ یعنی شاهزاده بی ایمان ها که هم خودش و هم سرزمینش تماما برخلاف اون بود و فقط با یک نگاه عاشق اون گرگ سفید و زیبا شده بود... . قسمتی از داستان: _چرا به درگاهشون دعا میکنی؟هیچکس گوش نمیده، هیچکس نجواهای قشنگت رو نمیشنوه پرنس _چون... _شش... چیزی نگو،چطوره به جای همه این ها امگای من بشی؟ . کاپل ها:چانبک❄️کایسو❄️هونهان❄️(فرعی:شیوچن،سولی) ژانر: فانتزی❄️رمنس❄️امگاورس❄️اسمات❄️
Do you want cookies? by mahsa_bhh
mahsa_bhh
  • WpView
    Reads 526
  • WpVote
    Votes 107
  • WpPart
    Parts 3
🍪کوکی میخوای؟ ✨Omegavers,Smut,Angest,Mperg(maybe) 💫Chanbaek,Kaisoo بعد از مشخص شدن امگا بودنش،خانوادش مجبورش میکنن با الفای خانواده پارک(چانیول)ازدواج کنه،ولی چی میشه اگه یه روز قبل عروسی بکهیون با یکی دیگه بخوابه....؟!اون کیه؟چانیول یا یه الفای رندوم؟
🧛🐺 stupid alpha and omega 🐺🧛 by bbh_yeolll
bbh_yeolll
  • WpView
    Reads 1,663
  • WpVote
    Votes 438
  • WpPart
    Parts 10
این بوک کاملا به صورت دلی آپ شده و هدف بهم ریختن تمام معادلات ذهنی شما در مورد گرگینه ها و خون آشام هاست 🐺🧛 حالا چطوری؟ ✍️ :خب چطوره که ژن گرگینه رو با خون آشام پیوند بزنیم و نتیجش چانیولی بشه که از طرف پدر یه گرگینه اصیل و از طرف مادر یه خون آشام با اصالت و از طرفی بکهیون هم همین باشه ولی با گرگینگی بیشتر⁉️ برای یه مقدمه و داستان ما زیادی کوتاهه اما داخل اولین پارت همه چیز نوشته شده تا شما کاملا به امور این داستان جنجالی و کمدی واقف بشین
[Completed] •⊱ Baby, Baby ⊰• (ChanBaek) Persian Translation by EXOPerFic
EXOPerFic
  • WpView
    Reads 75,972
  • WpVote
    Votes 12,003
  • WpPart
    Parts 28
⋅⋅⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⋅⋅ فن فیکشن ترجمه ای Baby, Baby | بيبی، بيبی کاپل: چانبک ژانر: امپرگ، فلاف، دراما نویسنده: BaekYeolBabies مترجم: OhMinA ( @mina__rafiei ) کاور: Elena Salvatore ( @AllAboutBaekhyun ) خلاصه:چانیول، پسر رئیس شرکت پارکه که نمیدونه توی زندگیش داره چه غلطی میکنه. بکهیون کارمند گستاخ عذاب آوریه که فکر میکنه از همه سرتره. اونا نمیتونن همدیگه رو به عنوان عشق زندگی تحمل کنن ولی تصمیمات احمقانه ی یه شبه، آشفتگی هاییو توی زندگیشون که یه زمانی خوب بود، به وجود میاره. هیچکدومشون واسه هیچ مسئولیت پذیری ای آماده نیستن و آخرین چیزی که نیاز دارن، کنار هم بودنه چون تنها کاری که تا حالا کردن، دعوا بوده. ولی به هر حال، این اتفاق میوفته... ⋅⋅⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⋅⋅