Different in the best way
1 story
your silence [L.S] by stranger ni Louisblueharrygreen
Louisblueharrygreen
  • WpView
    MGA BUMASA 1,642
  • WpVote
    Mga Boto 220
  • WpPart
    Mga Parte 12
سکوت... گاهی سکوت میتونه بلندترین فریاد باشه... حتی میتونه زیباترین صدایِ غیرِ قابلِ شنیدن باشه... سکوت کردن های اون شیرین بودن... بخصوص وقتی تو چشمام زل میزد و زیباترین لبخند دنیارو با لبهاش بهم نشون میداد... من از توی چشماش حرفاشو میخوندم... قلب اون صادق بود ، برای همین سکوت میکرد چون میدونست من عشقمون رو تو سکوتش هم میتونستم بشنوم... ولی... بعد از اون اتفاق سکوت اون مثل همیشه نبود... سکوتش شیرین نبود... سکوتش تلخ بود! و هرچی بیشتر سکوت میکرد زهرِ سکوتش بیشتر توی وجودم فرو میرفت... اون سکوت کرده بود... سکوتی که برای من از مرگ هم بدتر بود... اون سکوت ، با بقیه ی سکوت هاش فرق داشت... سکوتی که دیگه ، بخاطر پاک بودن قلبش نبود... سکوتی که دیگه ، بخاطر اشکار بودن احساساتش توی چشماش نبود... سکوتی که دیگه ، بخاطر نگاه کردن به چشم های من نبود... اون سکوتِ همیشگیِ لوییِ من نبود... 'سکوتت صدای ترسناکی بود که من تنها فرد محکوم به تحملش بودم' سکوت اون... سکوت تو ◖𝒚𝒐𝒖𝒓 𝒔𝒊𝒍𝒆𝒏𝒄𝒆◗