TXT fictions
53 stories
Love You To The Moon by memol123
memol123
  • WpView
    Reads 4,902
  • WpVote
    Votes 673
  • WpPart
    Parts 19
+تو پسر کوچولوی منی گیو، و همیشه میمونی. مهم نیست چه اتفاقی بیوفته، من همیشه هستم تا ازت مراقبت کنم، تا اشکای رو گونه‌هات رو پاک کنم و پیشونیت رو ببوسم. ستاره های روی دستات رو میبوسم و بهت میگم چقدر عاشقتم و دوستت دارم. چشم های زیبات رو میبوسم و نمیزارم هیچوقت برقشون رو از دست بدن. تو پسر کوچولو منی و باقی میمونی. ── ✧《✩》✧ ── Name: Love you to the moon Couple: Taegyu Genre: Angst, Schoollife, Romance
One Night˖࣪۰ by itsbrain
itsbrain
  • WpView
    Reads 2,282
  • WpVote
    Votes 298
  • WpPart
    Parts 5
اشتباه یونجون دقیقا زمانی بود که فکر نمیکرد دیگه آدم رو به روش رو ببینه ؛چه برسه به اینکه آیندش با اون رقم بخوره.
ℂ𝕆𝗟𝗗 𝗛𝗨𝗦𝗕𝗔��𝗡𝗗*°.•𓂅 by yeux_violets
yeux_violets
  • WpView
    Reads 26,464
  • WpVote
    Votes 4,088
  • WpPart
    Parts 15
وقتی مادر بومگیو تصمیم میگیره پسر بی پرواش رو به ازدواج با یه پسر دیگه وادار کنه "چون گیِ " تا شاید کمی عاقل شه ، اما چطور میشه اگه با تهیون ازدواج کنه که نه به عشق اهمیت میده نه به اطرافیانش! و به علاقش و اهمیتش به ورزش معروفه! 𝙂𝙀𝙉𝙍𝙀: رومنس،اسمات،کمدی 𝘾𝙊𝙐𝙋𝙇𝙀: تهگیو 𝘾𝙊𝙉𝘿𝙄𝙏𝙄𝙊𝙉: کامل شده
Alexithymia by silviammiii
silviammiii
  • WpView
    Reads 6,003
  • WpVote
    Votes 1,064
  • WpPart
    Parts 12
○ If you can only read my mind, you'll definitely understand everything I feel. ○ اگه فقط بتونی ذهنمو بخونی، قطعاً تمام حسی که دارم رو می‌فهمی. °○ 𝘠𝘦𝘰𝘯𝘣𝘪𝘯/ 𝘛𝘢𝘦𝘨𝘺𝘶 °○ 𝘚𝘤𝘩𝘰𝘰𝘭 𝘭𝘪𝘧𝘦/ 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦/ 𝘏𝘢𝘱𝘱𝘺 𝘦𝘯𝘥𝘪𝘯𝘨 ○ یونبین/ تهگیو ○ مدرسه‌ای/ عاشقانه/ پایان خوش _________________ - 𝘚𝘵𝘢𝘳𝘵 |𝘑𝘶𝘯 2023|
Nameless Café by memol123
memol123
  • WpView
    Reads 3,364
  • WpVote
    Votes 547
  • WpPart
    Parts 12
چوی بومگیو و خانوادش به دلیل ترفیع کار اقای چوی، پدر خانواده، از دئگو به سئول نقل مکان میکنن. چی میشه اگه بومگیوِ تنهای داستان، عاشق پسری بشه که فقط یبار دیده..؟ عشق در نگاه اول؟ ژانر: رومنس، فلاف کاپل: تهگیو، کِیسونگ
Last time  by silviammiii
silviammiii
  • WpView
    Reads 2,968
  • WpVote
    Votes 447
  • WpPart
    Parts 8
● Last Time _ آخرین بار ○ من دیگه نمی‌تونم کسیو جز تو دوست داشته باشم؛ نه میتونم جوری که به تو نگاه می‌کنم به کسی نگاه کنم، نه جوری که صدای تو رو می‌پرستم صدای کسی رو گوش کنم! چیکار کردی با من کانگ تهیون؟! °○ 𝘛𝘢𝘦𝘨𝘺𝘶 °○ 𝘋𝘳𝘢𝘮𝘢/ 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦/ 𝘚𝘮𝘶𝘵/ 𝘏𝘢𝘱𝘱𝘺 𝘦𝘯𝘥𝘪𝘯𝘨 ○ تهگیو ○ درام/ عاشقانه/ اسمات/ پایان خوش _________________ بومگیو نویسنده‌ی معروفی که کتاب‌هاش رو بر اساس روابط عاشقانه‌ی زندگی خودش می‌نویسه؛ اون روابط و کتاب‌ها پایانی دارن اما اگر بومگیو نخواد به رابطه‌ی عاشقانه‌ای که با پارتنر جدیدش ساخته پایان ببخشه... _________________ - 𝘚𝘵𝘢𝘳𝘵 |𝘈𝘶𝘨 2023|
𝚊 𝚍𝚊𝚢 𝚒𝚗¹⁹⁹⁴  by Kianar200
Kianar200
  • WpView
    Reads 640
  • WpVote
    Votes 126
  • WpPart
    Parts 3
《نظر بینندگان محترم رو جلب می‌کنم به اولین بازی کره جنوبی در جام جهانی ۱۹۹۴، آمریکا》 یونجون جیغ زد:«شروع شددددد» - بشین سر جات، من که میدونم آخرش مساوی میشه. - ولی امیدوارم ببریم - امکان نداره، حریف اسپانیاست ها. یونجون دستاشو دور شونه های سوبین حلقه کرد: - بیخیال اهمیت نده. مهم بازیه. سوبین با لبخند به دوستش تکیه کرد: - آره مهم نیست. 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑷𝒆𝒓𝒍𝒂 𝑽𝒊𝒐𝒍𝒂 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒕𝒊𝒄, 𝑪𝒍𝒂𝒔𝒔𝒊𝒄, 𝑭𝒍𝒖𝒇𝒇 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒀𝒆𝒐𝒏𝒃𝒊𝒏 این داستان شما رو به دهه ۹۰ میلادی پرت می‌کنه...
دوران سرکشی  by user20576447
user20576447
  • WpView
    Reads 8,488
  • WpVote
    Votes 1,064
  • WpPart
    Parts 40
کاپل : یونبین ، بومکای ، تهیون ژانر : امگاورس کامل شده سوبین به اطراف نگاه کن ، امگاها ترسیده با مردمک های لرزون به کسایی نگاه میکردن که مثل گرگ های گرسنه برای دریدن شون چشم دوخته بودن به اونا : زود باش امگا گرگت رو نشون بده . نیشخندی روی لب سوبین نشست : چرا باید این کار رو بکنم . ابروهای مرد بالا رفت : چون باید مشخص بشه که میتونی به آلفات خدمت کنی یا باید بفرستنت توی کلوپ برای خدمت به بقیه . خشم توی قلب سوبین شعله کشید : چرا این مراسم برای آلفاها انجام نمیشه ... چرا فکر میکنین فقط امگاها هستن که امکان داره گرگ وجودشون بیرون نزنه . همه ی نگاه ها به سمت سوبین بود هانی از خشم داشت منفجر میشد ، کم توی نگرانی بود که این امگا داشت اوضاع رو بدتر میکرد ، آقای کانگ پر صدا خندید : تو خیلی جسارت داری امگا ... اما باید بدونی هیچ آلفایی نیست که نقص داشته باشه ، آلفاها قدرتمندن و به راحتی میتونین گرگ شون رو نشون بدن . اینبار این سوبین بود که خندید ، خنده ای که مثل گلوله توی صورت تموم اون آلفاها کوبیده شد : اما من میشناسم آلفاهایی که گرگی ندارن . آقای کانگ عصبانی شد ، این امگا چطور جرات میکرد به نوع قدرتمند جامعه توهین کنه : گرگت رو نشون بده . دست پسر مشت شد : من چیزی برای نشون دادن ندارم . فک هانی منقبض شد که آقای کانگ رو به نگهبان
LO$ER=L♡VER by ournvrlnd
ournvrlnd
  • WpView
    Reads 16,298
  • WpVote
    Votes 2,388
  • WpPart
    Parts 46
وقتی به عنوان خبرنگار وارد اون محله متروکه شد فقط یک شهروند معمولی مثل بقیه مردم بود؛ ولی حالا زیر بارون بدون هیچ چتری‌ ایستاده بود، لباسش‌ بوی باروت‌ گرفته بود و باریکه های خون کنار کفش هاش‌ جاری بودن... GENRE: mafia, romenc, angst, tragedy COUPLE: YeonBin, TaeGyu‌ Writers: yuzumumu, csbdream