HediehJ's Reading List
44 stories
Once Upon: a Daydream |Vk by _0Anne0_
_0Anne0_
  • WpView
    Reads 6,911
  • WpVote
    Votes 1,036
  • WpPart
    Parts 13
روزی روزگاری: یک رویا تو خلق شده بودی تا گم بشی و من خلق شده بودم تا تو رو پیدا کنم. ★ویکوک
Sᴄᴇɴᴛ Oғ Hᴇᴀᴠᴇɴ | Vkook, Hopemin by and_rome_da
and_rome_da
  • WpView
    Reads 35,312
  • WpVote
    Votes 4,935
  • WpPart
    Parts 71
تهیونگ نگاهش رو به آب‌های ساکن دریاچه‌ی نقره‌ای دوخت. تصور نبودِ میخک سفیدش، زخم ریش شده‌ی روی قلبش رو می‌سوزوند. _همه‌چیز زندگی مربوط به اولین نفری هست که وقتی خبر خوبی می‌شنوی بهش اطلاع میدی؛ مشکل زندگی من همین جاست سنسه... اونی که من خبرای خوبم رو زودتر از بقیه بهش می‌گفتم دیگه نیست. غمِ صدای بم و گرفته‌اش، انگار دل تمام کائنات رو می‌لرزوند. سر برگردوند و به ذغالی رنگِ نگاه مرد جوانتر خیره شد. اون جدی بود و زیبا؛ ساکت اما پر از حرف‌های نگفته که می‌شد از چشم‌های تیره‌اش خوند. عطر خوش چوب تمشک وحشی مشامش رو پر کرد. _می‌بینی سنسه؟ من همون خدای آتشی‌ام که دست‌هام بند زنجیر نفرینِ زئوسه... با نوک انگشت‌های کشیده و استخوانیش محل استخوان جناغ سینه‌ش رو لمس کرد: _سینه‌ام به خاطر گناهم می‌سوزه...محکومم به درد کشیدن. فصل اول✨ (فصل دومش توی یه بوک دیگه آپ شده.) Nᴀᴍᴇ: Sᴄᴇɴᴛ ᴏғ Hᴇᴀᴠᴇɴ 1 Cᴏᴜᴘʟᴇ: ᴠᴋᴏᴏᴋ, ʜᴏᴘᴇᴍɪɴ Gᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴀᴍ, ᴀɴɢsᴛ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, sᴍᴜᴛ Wʀɪᴛᴇʀ: ᴀɴᴅʀᴏᴍᴇᴅᴀ Cʜᴀɴɴᴇʟ: @ᴘᴀᴘᴀᴄɪᴛᴀ01
Sleepless In Greenwich (Competed)  by BllueBrain
BllueBrain
  • WpView
    Reads 5,752
  • WpVote
    Votes 1,080
  • WpPart
    Parts 36
برای کسانی که او را نمیشناسند! لرد جوان یک کاریزماتیک منحرف کت بلند، زاده شده اروپا است. جئون کوک پسری که به تازگی رنگ شهر را دیده و در اولین برخوردش به لرد اروپایی دیوار های دیوانگی اش رنگ دوست داشتن به خود میگیرند. دوست داشتنی که با ته مانده های نفرت در مه غلیض گرینویچ ماجرای لرد جوان و پسر دهاتی را به تصویر میکشد ༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞ ༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞༞ کاپل ها: تهکوک، هوپمین ژانر : کلاسیک، تاریخی، درام رایتر :bllue brain(گایا )
GODDESS UNDER THE DUST OF C.A▪️VKOOK▪️ by namaahmirotichi
namaahmirotichi
  • WpView
    Reads 25,596
  • WpVote
    Votes 3,453
  • WpPart
    Parts 37
بهای انتخاب آدمی به اشتباه، پرداختن 'خود' است... حالا؛ سر انجام اشتباهی که از من و تو، برای من، یک بت پرستیدنی از 'ما' ساخت چه میشود؟! سرانجام من چه میشود. ⚠️پارت های این فیک طولانی، و روند کلی کنده Age restriction due to offensive words, obscene language and acute psychological issues as well as sexual issues-🔞- Couple: Vkook-main couple Genre: Psychology ▫️ love triangle▪️ Political▫️ romance▪️ angst▫️ drama▪️ dark▫️ smut▪️ زمان آپ: نامشخص
The Inception Of Nikita | Vkook by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 93,873
  • WpVote
    Votes 15,241
  • WpPart
    Parts 79
┊Summary: همه چیز از جایی شروع شد که اونها برای نجات نسل خودشون از آخرالزمانی که در مسیر وقوع بود، تصمیم به ترک سیاره‌شون گرفتن...و این آغاز و پایان همه چیز بود! ┊Teaser: _ انقدر دروغ نگو آلیا...خون بینیت کم میاد. با شرارت لبخندی زد و به دیوار های سرد اتاق خیره شد: _ من و به این اسم صدا نکن کاپیتان اگرنه به فرعون خوفو میگم به جای غرق کردنت توی رود نیل، گردنت و بزنه! دوباره دستهاش رو بالا آورد و تکه ای از موهای بلندی که باز هم باز شده بودن رو به دست گرفت: _ باشه شاهزاده نیکیتا، ولی چه فرقی داره توی رود نیل غرق بشم یا گردنمو بزنن؟ قراره توی تاریخ بنویسن کیم تهیونگ به خاطر سوگلی فرعون کشته شد... The Inception Of Nikita 🪐💙 genre: Secret Couple: Vkook Sub Couple: Hopemin Writter: Sylvie 🌱 up: Saturday Telegram: @papacita_01
Survivor S1 | KookV by purple_Rigel
purple_Rigel
  • WpView
    Reads 24,378
  • WpVote
    Votes 5,452
  • WpPart
    Parts 35
کیم تهیونگ ۲۰سال از ترس ربات‌هایی که روی زمین آزادانه راه می‌رفتند، در زیرزمین پنهان شده بود و درباره درخت، اسمان و حتی خورشید خیال بافی می‌کرد اما در روز تولدش همون ربات‌هایی که رویای رام شدنشون رو داشت؛ زندگیش رو سیاه کردند. اما شاید تمام این اتفاقات کار تقدیر بود! شاید تقدیر بود که می‌خواست قطعات تلخ روزگار رو کنار لحظات شیرین عشق به پازلی تبدیل کند که جئون جونگ‌کوک رو فریاد بزند. علمی تخیلی-هیجانی-درام-عاشقانه. کاپل ها:کوکوی-نامجین-یونمین. ✅Season One Completed ☑Season two loading #1 Action #1 sicence fiction #5 VKOOK
𝐂𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋𝐋𝐄 <ⱽᵏᵒᵒᵏ> by VIIRTTU
VIIRTTU
  • WpView
    Reads 44,433
  • WpVote
    Votes 6,397
  • WpPart
    Parts 11
کانل/دارچین(کامل شده) دارچین:درختی که از همه ی قسمت هاش بوی مطبوعی استشمام میشه و مثل چوب جادویی هرچیز رو لمس کنه، رائحش رو به اون میده. داستانی در دهه 50 میلادی، بین جغرافیا های مختلف و شخصیت های متفاوت تر. مرد تاجری که اعتیادش به تنباکوی لیکوای فرانسوی، با عطر دارچین آمیخته میشه، و پسر چشم آبی نابغه ... __________✴✧ _قرار بود با بوسیدنت بفهمم حسم بهت چیه... اما این چهره ی غرق خونت چرا داره نفسم رو میگیره؟! ___________✴✧ 🔺𝙶𝚎𝚗𝚎𝚛 : 𝚌𝚕𝚊𝚜𝚜𝚒𝚌, 𝚍𝚛𝚊𝚖, 𝚁𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎, 𝚂𝚖𝚞𝚝 🔻ᴄᴏᴜᴘʟᴇ :ᴠᴋᴏᴏᴋ, ꜱᴇᴄʀᴇᴛ 🦋𝗛𝗲𝗮𝗿𝘁 𝘄𝗮𝗿𝗻𝗶𝗻𝗴🦋 *کانل= کلمه دارچین در زبان اسپانیایی*
𝘽𝙇𝘼𝘾𝙆 𝙎𝙒𝘼𝙉 by livelaughnorma
livelaughnorma
  • WpView
    Reads 8,807
  • WpVote
    Votes 1,487
  • WpPart
    Parts 35
جانگکوک هرگز نمی‌تونست تصور کنه بتونه به عنوان یک بازیگر تئاتر،توی لا فنیچه شروع به کار کنه. درواقع همه چیز غیرممکن به نظر می رسید،تا وقتی که به اصرار نامجون،به تماشای مشهور ترین اجرای شب های لافنیچه می‌ره.و اونجاست که با کیم تهیونگ آشنا می‌شه. رقصنده‌ی مردی که برعکس اجراهای نرم و احساسیش،تهی از هرگونه عاطفه به چشم میاد و هیچکس ازش دل خوشی نداره. آشنا شدن با تهیونگ،چیزی رو توی زندگیِ جانگکوک تکون می‌ده. Name:black swan Genre: romance , slice of life , Drama Writen' by: Avril [ داستانی درباره ی تلاش و بخشش.همراه با خیانت و فداکاری ] Main couple: Vkook Subsidiary couple: namjin
𝐅𝐚𝐰𝐧 |vkook| by Gellareeh
Gellareeh
  • WpView
    Reads 2,502
  • WpVote
    Votes 548
  • WpPart
    Parts 9
در بحبوحه جنگِ جهانی دوم، یک فرمانده ژاپنی و یک پسر کره ای باهم آشنا میشن که هر کدوم راز هایی رو پنهان کردن. چی میشه اگه اونا به اسرار هم دیگه پی ببرن؟ genre: Romance , Historical , Drama
𝑮𝑹𝑬𝑬𝑫𝒀 | 𝑲𝑶𝑶𝑲𝑽 by sheri326
sheri326
  • WpView
    Reads 2,304
  • WpVote
    Votes 300
  • WpPart
    Parts 8
☆ووت و کامنت در حین خواندن فیک،فراموش نشه☆ Name: Greedy Couple: KookV Genres: Historical . Drama . Romance . Angst . Classic . Smut Channel: Everythingaboutbtss Writer: sheri Up Time: نامشخص / متوقف شده "بیا به هم قول بدیم اُلیوِر ، بیا تو زندگی بعد برای هم باشیم ، جایی که نه رد خونی باشه و نه جنگی ... جایی که مجبور نباشم با دستهای خونی صورت سردت رو قاب کنم فرمانده ی من ...بیا به هم قول بدیم ... قول بدیم که این عشق نافرجام رو اونجا ادامه بدیم..." ---------------------------------------------------- -از من توقع نداشته باش که میون این همه کشت و کشتار ، عاشقانه دستت رو بگیرم و به کشورم پشت کنم! -توقعی ندارم...دیگه ندارم ، فرمانده !... من برای داشتنت جنگیدم ولی فکر کنم کافی نبوده...حداقل اونقدری نبوده که من رو به عنوان معشوقه ات بپذیری...انگار که تو فقط جنگ رو توی خون ریختن میبینی ، درحالی که من حتی برای یک نگاهت هم جنگیدم...جنگیدم و نفهمیدی...هیچوقت نمیفهمی... و این آخرین حرفهای ماتئو رو به فرمانده ای بود که صدای شکستن قلبش تا فرسخ ها به گوش می‌رسید...