👍👍👍👍👍
5 stories
puppy(mr love) by yeganehAbasi
yeganehAbasi
  • WpView
    Reads 12,798
  • WpVote
    Votes 385
  • WpPart
    Parts 7
🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞این یه فک فیک از بازی عالی اقای عشقه کاملا یاعویی و البته دارن از بازیش انیمه هم میسازن اسم انیمش فرق داره نمیدونن چیه ولی خب بیخیالش اگه میشه وقت بزارید و بخونیدش و نظر بدید ممنون😘🤤🤤🤤🤤🤤🤤🤤🤤🤤🤤🤤🤤🤤🤤
... by __AK1__
__AK1__
  • WpView
    Reads 18,642
  • WpVote
    Votes 3,735
  • WpPart
    Parts 25
Claimed-Persian Translated (Completed) by Mohadeseh_gamer
Mohadeseh_gamer
  • WpView
    Reads 17,761
  • WpVote
    Votes 2,922
  • WpPart
    Parts 53
•¬‌کاپل: کیومین | ایونهه | وونمین •¬‌ژانر: امگاورس | تخیلی | خشن | انسی •¬‌خلاصه: لی سونگمین امگای سیاهی بود که به سرکشی و شورش معروف بود .چو کیوهیون الفای سفیدی بود که از امگاهای سیاه متنفر بود و چه میشه اگه کیوهیون بدون اینکه بدونه سونگمین یه امگای سیاهه فقط بخاطر شکست عشقی که خورده اون رو مارک کنه؟و سونگمین با وجود مطیع شدنش باز علیه قانون اطاعت از الفا بجنگه؟ اونجا بودی.. وقتی که نیاز داشتم کسی پیشم نباشه تو بودی... درست روبه روی من... با نگاه پرنفوذت بهم خیره شده بودی... با اون موهای پلاتینیومی سفید سخت دور از دسترس و سرد بنظر میومدی.. چطوره نگم از لباس کشباف قرمز رنگ بستکبالت که تو رو جذاب تر نشون میداد و من... من... من جلوی همه اینها توان مقاومت نداشتم..نمیتونستم ... حتی اگه میخواستم نمیتونستم در برابرت بایستم... من ضعیف تر از چیزی بودم که عطرت مقاومتمو نشکنه این منصفانه نبود... درست وقتی اومدی که داغ بودم... نیاز داشتم .. همه تنم از حرارت میسوخت.. تمام وجودم از عطش گُر گرفته بود... و این اصلا نشونه خوبی برای یه گرگ امگا نبود.. و تو اونجا بودی... درست روبه روی من، ایستاده پر از غرور و راز من درست روبروی تو،افتاده از نیاز و عطش.. همون اندازه ای که من از نیاز پر میشدم چشمای تو هم لبریز از شهوت میشد... اما تو نمیخ
Broken Demon #1 by larryshadinn
larryshadinn
  • WpView
    Reads 354,419
  • WpVote
    Votes 43,282
  • WpPart
    Parts 157
لوییس تاملینسون.نمره الف رشته ی باستان شناسی ،پسرکوچولو و ریزه ای که تو سری خور بودنش بین المللی شده! پروژه ی بزرگی که قرار بود کل دپارتمان تاریخ باستان شناسی رو تکون بده و لویی تمام انرژیشو روش گذاشته بود ولی با یه کل کل ساده با استاد کلاس تمام زحمتش رو به باد میده و مجبور میشه تو یه پروژه ی جدید باورشو ثابت کنه... "موجودات ماورالطبیعه وجود خارجی ندارن!" یعنی...بیخیال!گرگینه؟خون آشام؟پری دندون؟هنوزم کسی به اینجور چرندیات باور داشت؟ ************************ هری استایلز.قد بلند ،قوی و مقتدر و تو یه کلمه "کامل!" گرگینه ای که همه ازش حساب میبردن و حتی جرات نداشتن مستقیم به چشمهاش نگاه کنن و مشکل اصلی کجا بود؟ اون یه بتای لعنتی بود و برای پیروزی تو جنگی که زیاد باهاش فاصله نداشتن نیاز به یه آلفا داشت،یه آلفای قوی و برای پیدا کردن اون آلفا مجبور بود به حرف یه پیشگوی کثیف اعتماد کنه و بعد چند سال فقط دوتا گزینه براش باقی مونده بود! زین مالیک،از لحاظ بدنی قوی،مقتدر،با یه هاله ی بزرگ و قوی که تمام اطرافیانش رو مجبور میکرد تا ازش حساب ببرن و تو یه جمله "اون میتونه یه آلفای خفن باشه!" و دومین گزینه...لوییس تاملینسون؟ فکر نکنم!
The Omega's Alpha (Persian Translation) by Larry_iran
Larry_iran
  • WpView
    Reads 6,709
  • WpVote
    Votes 1,178
  • WpPart
    Parts 4
کتاب دوم - رازهای تاریک در سایه ها کمین کرده‌ند. [Persian Translation] Original story by: @shtyles
+13 more