Chanbeak❤
111 stories
𝙼𝚢 𝙵𝚊𝚝𝚑𝚎𝚛'𝚜 𝙳𝚒𝚊𝚛𝚢 📖 by ANE009RNE
ANE009RNE
  • WpView
    Reads 3,119
  • WpVote
    Votes 991
  • WpPart
    Parts 24
لوهان و بکهیون دوستایی هستن که از بچگی با هم بودن، بخاطر کنجکاوی و البته خوابی که لوهان میبینه، بعد از ۸ سال دوباره پاشونو توی خونه پدری لوهان میزارن، اما با برداشتن دفترچه خاطرات عجیب پدر لوهان اتفاقات مشکوکی براشون میوفته و اونارو درگیر یه ماجرای عجیب و جالب میکنه.... 《کاپل ها::: هونهان☆کایسو☆چانبک》 قسمتی از داستان: + نخند - من خندیدنو دوست دارم + منم خندیدنو دوس دارم ولی تو نخند - چرا ؟ + چون خیلی کوچولو میشی ! ■□■□■□■□■□■□■□■□■□■□■□■ + من به احمق سیاهه رو اعصابم - سیاه؟ + آره سیاه - کدوم احمقی همچین چرندی گفته؟ تو سیاه نیستی + پس چی؟ - تو یه آدم فوقالعاده ای که با اینکه روی اعصابه ولی بخاطر همین پوست خوشرنگش قطعا تاحالا خیلی هارو عاشق خودش کرده، اتفاقا تو نه تنها سیاه نیستی، تازه خیلی هم پوست خوشرنگی داری ■□■□■□■□■□■□■□■□■□■□■□■ + تو خیلی برام خاصی و من نمیتونم بهت بگم چرا، چون هنوز دلیلی براش ندارم - منم دوستت دارم ■□■□■□■□■□■□■□■□■□■□■□■ روز های آپ : آخر هفته ها ازم حمایت کنین، امیدوارم که خوشتون بیاد :)))♡♡♡
"A Christmas Gift"__Chanbaek  by pink_girl_2000
pink_girl_2000
  • WpView
    Reads 1,876
  • WpVote
    Votes 609
  • WpPart
    Parts 2
خلاصه🖋📚: داستان بابانوئل و بکهیونی که از کریسمس متنفره. ........................................................ مردم فکر می کنن بابانوئل یه پیرمرد چاق با ریش سفید رنگه بلنده که روز کریسمس براشون هدیه میاره. البته که این یه افسانه ی احمقانه ست نه به خاطر اینکه بابانوئل وجود نداره،نه... دلیلش اینه که بابانوئل اصلا اون کسی نیست که اونا تصورش رو می کنن. نه چاقه و نه پیر بلکه خیلی هم جذابه،یه پسر قد بلند و عضله ی هات به اسم پارک چانیول... ............................................................. Name:A Christmas Gift Genre:smut,romance,fluff,fantasy Writer:zari
Little Devil by littleoneeeee
littleoneeeee
  • WpView
    Reads 12,412
  • WpVote
    Votes 2,307
  • WpPart
    Parts 25
فیک:شیطان کوچولو کاپل: هونهان-چانبک ژانر:درام-کمی طنز-اسمات🔞-روزمره ●○متوقف شده○● _______________________ _نگاه کن...نگاه کن...هر پنج تا انگشتم میره توش....میفهمی؟...پنج تاااا...کم نیستا!!!! +اگه الان زنده ای به لطفه این دوتا مصدومیه که دارن جون میدن پس دهنتو ببند -چرااااا؟مگه من چیکار کردم؟ +چیکار نکردی؟این سوال بهتریه! -خوب من تا حالا کسی و نکردم،مواد نزدم،تتو نکردم،قرص روانگردان نخوردم،نه نه دروغ گفتم یه بار خوردم......امممممم.... اها تاحالا با دخترا نخوابیدم...اره....همین....کلی کار نکرده دارم... وَل... ×خفه شید....خفه شید...خَ... فه... شید *لوهان فقط دهن تو ببند و برو شلوار کوفتیتو عوض کن
Getting Under Chanyeol ✒ by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 99,559
  • WpVote
    Votes 14,856
  • WpPart
    Parts 46
بکهیون فرزند خانواده ی عجیب غریبیه اما زندگی خوش و خرمش وقتی عاشق یه نویسنده ی سرد و مرموز میشه کاملا بهم میریزه... اون تصمیم میگیره فقط برای اینکه بهش نزدیک باشه... باهاش به ویلای خارج از شهر ش بره و براش کار کنه. داستان +18 هستش. حتما دقت کنید. این داستان در اصل برای معرفی جامعه ی LGBTQ نوشته شده و توش تقریبا از همه نوع جنسیت شخصیت داریم با احترام بخونید... و آشنا بشید. میخواییم به مشکلاتی که ممکنه با ناآگاهی با LGBT پیش بیاد برسیم... ... و اینکه همه یکسانیم
•~|chanyeol's hidden baby|~• by KimiPikachu61
KimiPikachu61
  • WpView
    Reads 7,247
  • WpVote
    Votes 1,802
  • WpPart
    Parts 9
من بیون بکهیونم ~ یه مادر مجرد ، کسی ام که به تنهایی پسرم به اسم بیون یوآن رو بزرگ میکنم اون پسر من و پارک چانیول‌ـعه ، یکی از معروفترین سوپر استار های کره ولی چانیول اینو نمیدونه و نخواهد فهمید • main couple : chanbaek • genre : Mpreg , Yaoi , Bxb , Romance • writer : deerbabolti • translator : kimipikachu این اولین فیکی هستش که ترجمش میکنم لطفا حمایتمون کنید👐👀
Where is my child? by mahsa_bhh
mahsa_bhh
  • WpView
    Reads 170,600
  • WpVote
    Votes 33,755
  • WpPart
    Parts 54
👶🏻where is my child? ✨Omegavers,Smut,Angest,Mperg 💫Chanbaek,Hunhan,Kaisoo بيون بكهيون ٤امين بچه ي خانواده ي بيون و يه امگاس!پارك چانيول تك پسره خانواده پارك و يه الفاس كه عاشق دوس پسرش لوهانه! چي ميشه اگه لوهان بفهمه كه نميتونه براي براي خانواده پارك نوه بياره؟🤯 #1 angest #1 omegavers #1 امگا #1 chanbaek
Oxytocin Hormone  by babiebambi
babiebambi
  • WpView
    Reads 9,704
  • WpVote
    Votes 2,082
  • WpPart
    Parts 18
Oxytocin hormone ▸ ᴄᴘʟ: ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ ₊ ᴋᴀɪsᴏᴏ ₊ ʜᴜɴʜᴀɴ ژانـر ⃪ رمنس ، فلاف ، زندگی روزمره ، 🔞 قسمتی از فیک: _عاشقم نیستی؟ رولبهاش زمزمه کرد و بک حس کرد لبهاش زیر نفس گرمش الانه که ذوب شه . سرشو به دیوار پشت سرش فشار داد و نگاهش بین چشماش حرکت کرد . آب دهنشو قورت داد _نه! دست چان دوباره روی قلبش قرار گرفت. _صدای قلبت چی میگه پس؟ با همون پوزخند روی لبهاش گفت. نگاه بک یک لحظه سمت پایین رفت و باز به چشماش خیره شد. طبق عادتش باز زبونشو رو لبش کشید که کاش نمیکشید. چون فاک! فاصله لبهاشون اونقدر زیاد نبود که وقتی زبونشو میاره بیرون نوک زبونش به لب چان برخورد نکنه. یکی انگار تو سرش شروع کرد به طبل زدن و حرکت موج یه گرمای شدید رو سمت قلبش حس کرد . سعی کرد خودشو از تک و تا نیندازه و جوابشو محکم بده. _میگه عشق وجود نداره، ولی "هورمون اکسی توسین" همیشه ترشح میشه! ▸ #OxytocinHormone💉 - ᴡʀɪᴛᴇʀ ɪᴅ : @TWeeTY_jm ⸽ᚑ🐣༢⸽
The scent of My peach blossom [chanbaek] by Acaciaperfume
Acaciaperfume
  • WpView
    Reads 22,096
  • WpVote
    Votes 4,961
  • WpPart
    Parts 29
🍑🌸رایحه ی شکوفه ی هلوی من🌸🍑 Chanbaek~🌸↩️main | & secret 🎐 Summary~ ✔️بیون بکهیون امگایی دوست داشتنی همراه با یک زندگی آروم و دل پذیره ، هر چند زندگیش از روزی که فهمید بیماری قلبی خطرناکی قراره دوران بارداریش رو خطرناک و حتی منجر به مرگش کنه پیچیده شد.....! ✔️درکش انقدر سخته که تمام دنیا با هفت میلیارد جمعیتش و تمام وابستگی هام در برابر تو مثل یه برگ پاییزییه که از درخت میوفته ؟درکش انقدر مشکله که بفهمی چیزی جز تو برای من ارزش نداره؟تنها خواسته ی من تپیدن قلبته ! انقدر زیاده که ازم دریغش می‌کنی ؟؟ gnr~ omegavers • mpreg• angst • medical •romance • smut •AU! NC+16 Up day~ Saturday🌸 writer:acacia Perfume این فیکشن با کاپل کوکوی در همین پروفایل موجود است🌸
CatFish by CLuz_614
CLuz_614
  • WpView
    Reads 20,374
  • WpVote
    Votes 5,321
  • WpPart
    Parts 17
🐟 " گربه ماهی " 🐠 🎥 کاپل: چانبک، سکای 🎥 ژانر‌: ددی‌کینک، رمنس، درام، فلاف، اسمات (+18) 📺 در حال انتشار ~ معرفی داستان: وقتی آقای‌ پارک بخاطر بکهیون شق میکرد و مجبور میشد قبل از خواب خودارضایی کنه تا به بیبی ضعیفش آسیب نزنه‌‌؛ فکرشم نمیکرد روزی برسه که اون پسر کوچولو نه تنها ارشدش رو ددی صدا بزنه بلکه جلوی پاش هم زانو بزنه و ازش برای ساک زدن دیکش اجازه بخواد. ~ برش هایی از داستان: * "باید بکنیش..! این هرزه ها توی تخت همه چیزو لو میدن." جونگین دستهاش رو مشت کرد: "شما تا الان به ازای تمام مقاله‌های پر سود این مجله با زنا خوابیدین رئیس؟!" سهون پشت میزش برگشت و روی صندلی نشست:"هرکدومشون که ارزش یه شب رو داشت.. چرا که نه؟" با یادآوری حقیقت چشمهاشو چرخوند: " اها، یادم نبود تو‌ گی هستی! اگر نمیتونی هرزه‌ها رو بکنی، پس خودت میتونی هرزه بقیه بشی چون بدن خوبی داری!" * * "آقای پارک، حالتون خوبه؟... میخواین براتـون آب بیارم؟" چانیول چند بار پلک زد تا چهرش رو بهتر ببینه. نمیتونست باور کنه اون عروسک شیرین، اینطور نگران بهش خیره شده. با صدای خش دار و گرفته ش لب زد: "این چیزا بهترم نمیکنه... میتونی لباتو بهم بدی؟" *
Laundry Tale by AmorTeam
AmorTeam
  • WpView
    Reads 1,570
  • WpVote
    Votes 341
  • WpPart
    Parts 1
چانیـول معتقـده که بکهیون بـه عنوان یـه امگا حـس بویایی فوق العـاده‌ای داره... و بکهیـون معتقـده چانیول به عنوان یـه آلفـا کـون تنبلی داره! وسـط این دعوا که کـی چی داره، عشق به طرز غیرقابل باوری به وجود اومد. این داستان دوتا احمقـه کـه یاد میگیرن چجـوری عشـق بـورزن و شاید چجوری ببوسـن! و از همه مهم‌تـر، چجوری از لباسشویـی استفاده کنـن.!!؟ فیکشـن: داستـان لباسشویـی ژانـر: امگاورس، فلاف، اسمات کاپـل: چانبک مترجـم: Epsilon