Setareh8599's Reading List
83 stories
FIRST CLASS LOSER ║VKOOK by sufiland
sufiland
  • WpView
    Reads 2,412
  • WpVote
    Votes 592
  • WpPart
    Parts 10
«صادقانه بگم! دیدن بدبختیت خوشحالم می‌کنه...» ❈نام‌اثر: |بـــازنده‌ی بــرتر| ❈کاپل: ویکوکـ ❈ژانر: عاشقانه‌ / ازدواج‌اجباری / انگست / اسمات / پایان‌خوش ❈وضعیت: [پنجشنبه‌ها]-͟͟͞͞𖣘 •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد پس لطفا جوگیر و تعصبی نباشید. •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرم‌ها و ایده‌ برداری از محتوا خودداری فرمایید.
𝗗𝗲𝘀𝘂𝗹𝘁𝗼𝗿𝘆 by vk_dusk
vk_dusk
  • WpView
    Reads 42,745
  • WpVote
    Votes 3,697
  • WpPart
    Parts 20
• خـلاصـه: درست موقعی که با خودمون زمزمه می‌کنیم "دیگه از این بدتر نمی‌شه" صدای خنده‌ی تمسخرآمیز سرنوشت توی گوش‌هامون زنگ می‌زنه. حالا جونگ‌کوک هم توی اون موقعیت قرار داشت. یک شبه از دیوار بلند حقیقت به پایین پرت شد و اجباراً روی صندلی ریاستی که هنوز میزبان لکه‌های خون پدرش بود، نشست. حالا باید اون امپراطوری بزرگ رو اداره می‌کرد و به گرگ‌های زخمی و عصبانی مقابلش آرامش می‌بخشید؛ اما می‌تونست؟ می‌تونست با افراد پدرش که به‌خاطر گونه‌ی خاصش میون گرگ‌ها، مخالف امپراطوریش بودن و نقشه‌ی قتلش رو می‌چیدن، مبارزه کنه و همچنان روی صندلی ریاست بشینه؟! • بـرشی از داسـتان: - تو تبدیل می‌شی به عروسک خیمه‌شب‌بازیِ من و میون انگشت‌هام به حرکت درمیای. کاری رو می‌کنی که من می‌خوام، چیزی رو به زبون میاری که من می‌گم. حتی اجازه‌ی نفس‌ کشیدنت باید از بین لب‌های من صادر بشه. - و تو؟ تبدیل می‌شی به کسی که توسط یه عروسک خیمه‌شب‌بازی کنترل می‌شه. ⋄ 𝐍𝐚𝐦𝐞: Desultory ⋄ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: KookV / VKook (Vers) ⋄ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Omegaverse, Crime, Smut, Harsh ⋄ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: Silvana
"𝗧𝗵𝗲 𝗳𝗼𝗿𝗴𝗼𝘁𝘁𝗲𝗻 𝘄𝗶𝗳𝗲" by lOreAL____
lOreAL____
  • WpView
    Reads 114,323
  • WpVote
    Votes 13,727
  • WpPart
    Parts 43
تهیونگ و جونگکوک هفت ساله که ازدواج کردن ،اما این ازدواج فقط توی کاغذ ثبت شده و چیز بیشتری نیست،حتی پسر پنج سالشون هم این رو تغیر نمیده . ____________________ _احتمالا نشئه ای که این حرف و میزنی ولی ازت میخوام که دیگه تکرارش نکنی،خواهش میکنم،چون باعث میشه من باورش کنم و بعد همش حرف های قشنگی مثل این به همدیگه میزنیم و بعد من احمق هر شب با یه عالمه فکر و یه لبخند بزرگ خوابم میبره،اون موقست که مثل یه احمق بهت میگم که دوست دارم و شاید تو هم دوباره بگی که اره تو هم برام مهمی،و در نهایت یه روز از خواب بلند میشی و تصمیم میگیری که دیگه بهم اهمیت ندی،به همین سادگی همه ی حرفاتو پس میگیری،بهم نگو که این کارو نمیکنی چون میکنی،دقیقا مثل کاری که با بقیه انجام دادی!.. • • • NAME ‏ະ همسر فراموش شده GENRE ‏ະRomance'omegaverse'Drama'Smut' Thriller'Mystery'Tragedy' COUPLE ‏ະ kookv،... AUTHORະ AFRA هر دوشنبه و جمعه منتظر پارت جدید باشید 🌸🍃
𝐕𝐚𝐥𝐡𝐚𝐥𝐥𝐚[𝐊𝐕] by nickhedvnia
nickhedvnia
  • WpView
    Reads 36,809
  • WpVote
    Votes 5,280
  • WpPart
    Parts 28
«محبت و عشق، از اول هم برای آدمی مثل تو زیاد بود. لیاقت تو غرق شدن بین شیشه‌های الکل و خوابیدن با کسایی بود که فرداش، اسمت هم یادشون می‌رفت." جونگ‌کوک با کلماتش، چاقویی تیز رو روی بدن تهیونگ کشید و زخمی عمیق به جا گذاشت‌. زخمی که بوی خونش، اون‌ها رو خفه کرد و رنگ سرخش، مثل پارچه‌ای ضخیم مانع دیدن شد. "توهم لیاقتت زندگی به جای کسیه که مرده. لیاقتت اینه که تا آخر عمر، به اسم خودت، صدا زده نشی و با اینکه زنده‌ای ولی مثل یه خاطره بد چال بشی و لال بمونی.» •.Status: ongoing •.Couple: Kookv •.Rating: NC-18 •.Tags: Romance, Smut, Angst, Age difference, Dram
Burn The Crown by ikigaivkk
ikigaivkk
  • WpView
    Reads 2,122
  • WpVote
    Votes 314
  • WpPart
    Parts 24
تهیونگ، امگایی که می‌خواست همه‌چیزو عوض کنه؛ دنیا رو، قوانین رو، و آلفاهایی که فقط به خودشون و منافع شخصیشون فکر می‌کردن. جفتش، جئون جونگکوک همون آلفایی که براش جنگید، اما هیچ‌وقت نتونسته بود توجه‌ش رو جلب کنه. و شاید واقعیت همینه، گاهی جفت بودن، برای دوست‌داشته‌شدن کافی نیست. name: Burn The Crown. Couple: KookV. Omegaverse, Political, Social, Romance, Smut. " +بسه، نگه دار. جونگکوک بهش توجهی نکرد. شاید دلش میخواست یه انتقام کوچیک ازش بگیره. تهیونگ سدش رو کنار زد و کمر باریک مرد رو بغل کرد. +بسه، خواهش میکنم. از سرعت متنفرم. جونگکوک سرش رو به سمت راستش چرخوند و با صدای بلندی که به گوش امگا برسه، گفت: -اما من یادمه خیلی خوب میتونستی بگی "سریع تر، جونگکوک. سریع تر". " T.m: @ikigaivk
Saudade | Vkook by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 7,172
  • WpVote
    Votes 367
  • WpPart
    Parts 15
𓂃𝐒𝐚𝐮𝐝𝐚𝐝𝐞𓍯 "_گمونم دیگه نمی‌خوام بدونم! _چی‌؟ _عطرت؛ دیگه نمی‌خوام بلدش باشم..._" -- عشقِ ممنوع، مرد ساعت‌ساز را هر هفته‌ به تماشای یک نمایش می‌نشاند. نمایشی که برای او معنایی پنهان و بهانه‌ی از سر گذراندن شب‌هایش بود. اما چه اتفاقی می‌افتاد اگر در آخرین بازدید، تئأترِ محبوب ساعت‌ساز کنسل و چشم‌های بی‌روح مرد با فردی غریب دیدار می‌کرد؟ فردی که شاید در ظاهر مزاحم اما، اصلی‌ترین قطره‌ی جوهر، برای سرآغازی سپید و پایان پاییز بود. آن دو تیله‌ی سیه و سرکش، به راستی متعلق به که بود؟ ⊹ کاپل⤟ویکوک ⊹ ژانر⤟درام، رمنس،‌ انگست، معمایی، اسمات ⊹ نویسنده⤟ #Saren
𝐎𝐧𝐞 % ᵛᵏᵒᵒᵏ/ᵏᵒᵒᵏᵛ by AlHphBA
AlHphBA
  • WpView
    Reads 46,111
  • WpVote
    Votes 4,874
  • WpPart
    Parts 46
[Completed] یک بیمارستان، یک روز، چند ساعت اختلاف، دو تخت دورتر، تو، کیم تهیونگ، من، جئون جونگ‌کوک، دوتا 'یک درصد'. مثل هم و در عین حال متفاوت؛ 'ما' از اونجا آغاز شد. «-اون جونگ‌کوکه. کسی که از شونزده‌سالگی توی ارتش بوده و به آسونی توی دام نمیفته.» «-و من فرمانده‌شم، کسی که دستوراتش رو اجرا می‌کنه و البته... بهتر از هرکس دیگه‌ای جزئیاتش رو حفظه.» • Name: One Percent 🕷 ・Genre: Angst, Violence, Action, Criminal, Smut, Romance ・Couple﹕KOOKV/VKOOK
SNIFF || Vkook by imshyi
imshyi
  • WpView
    Reads 132,201
  • WpVote
    Votes 19,178
  • WpPart
    Parts 24
| کامل شده | ﹂Couple: Vkook ﹁ ﹂Genre: Romance, Angst, Drama, Smut﹁ ﹂ Completed ﹁ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ ✢ - گفتن ببوسمت... + قربانی جرأت مستر کیم شدی ، جونگکوک شی... -قول میدم زود تموم شه... ••• -بذار یه بار دیگه چشمات و ببینم...
On the Edge by vkooxsoul
vkooxsoul
  • WpView
    Reads 8,311
  • WpVote
    Votes 1,114
  • WpPart
    Parts 35
دو مرد. دو دنیای متفاوت. و قراردادی که همه‌چیز را تغییر میده. جونگ‌کوک برای نجات آیندش باید وارد خونه مربی کیم مرموزی بشه که سردتر از نگاهش، اما خطرناک‌تر از سکوتش هست. اما وقتی مرزها کم‌رنگ میشه، کدوم یک اول میشکنه؟ غرور یا دل؟ couple:kookv/vkook Genres: Drama / Romance / Angst / Thriller / Smut (18+)
COLD FIRE║KOOKV-YOONMIN by sufiland
sufiland
  • WpView
    Reads 3,310
  • WpVote
    Votes 580
  • WpPart
    Parts 10
«فقط کافیه یه دفعه‌ی دیگه من رو اینطوری صدا بزنی تا سگ بشم و یه کار دست جفتمون بدم...» ❈نام‌اثر: |آتـــش‌سرد| ❈کاپل: کوکویـ / یونمین ❈ژانر: اندکی‌انگست / عاشقانه‌ / رابطه‌ی قراردادی / اسمات / پایان‌خوش ❈وضعیت: [نامنظم]-͟͟͞͞𖣘 •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد پس لطفا جوگیر و تعصبی نباشید. •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرم‌ها و ایده‌ برداری از محتوا خودداری فرمایید.