kookv
kookv oneshot
کاپل ها: کوکوی . سپمین . نامجین ژانره : اسمات . رومنس. انگست . کمدی جئون جونگ کوک بزرگ برای خلاصی از دست دختری مغرور و کنه ای که همش بهش میچسبید . دنبال راه حلی میگشت تا از دستش خلاص شه . که همون موقع کوک برای اینکه ثابت کنه دوست پسر داره دست کیم تهیونگ پسری که اصلا نمیشناختش رو کشید لباشو کبوند رو لبای تهیونگ...
گایز این همون فیکه امگاورس هست که تو اکانت قبلیم تا پارت چهارم رفت اینجا دوباره میزارمش. کاپل اصلی←﴿kookv♤♡ کاپل فرعی←yoonmin, namjin, شاید Vhope☆﴾
وجود هایبرد ها در سال های جدید در بیشتر کشور ها عادی شده و حالا مردم اونا رو به چشم انسان هایی مثل خودشون میبینن و نه حیوان هایی که باید در قفس نگه داری بشن. تهیونگ یک هایبرد گربست که با مامانش توی یکی از روستا های بوسان زندگی میکنه اون سال بعد باید بره دانشگاه ولی متاسفانه هیچ دانشگاهی تو اون روستای کوچیک وجود نداره...
جمع یه سری الفا و امگا با لجبازی و دعوا که راهی سفری متفاوت میشن از اتفاق های هیجان انگیز و ترسناک گرفته تا غیره _________________________________ - چرا نمیخوای قبول کنی یعنی اونا نباید نوه شونو ببینن نباید حاصل عشق من و ببینن این ترس مضخرف از حاملگی رو بذار کنار _ جونگکوک میفهمی چیمیگی من یه لحظه ام دیگ...
💥 KOOKV 💥 † Vampire & Devil † fantasy⭐ ~ Smut🔞 ~ Dark⛓ 🔖 این فن فیکشن حاوی صحنه های اسمات و خشن میباشد ، اگه روحیه حساس دارید یا دوست ندارید لطفا نخونید 🔖 ~ " هی! شیطان کوچولوی من! بیا باهم به آغوش تارتاروس بپریم! و بعد من به فاکی ترین شکل ممکن لب هاتو بین لب هام بگیرم و برای ابدیت ببوسمت! " ~ 🖤⛓❤ ~ تایپ فن...
یهِ مافیا نمیتونه گی باشه حداقل نه واسه رقیب لعنتی اش! Genre:Mafia, Action, romance,smut
^من دلم دوتا دختر میخواد!آره دوقلو! ×هوومم...بیا انجامش بدیم پینک بیبی ____ %تو صحرای دلم... =وویی به به! %تو تنها شتری! =فاک یو بچ ____ ÷من عاشقتم...با من ازدواج میکنی؟ *اوه منم عاشقت...چی؟! ____ _تو تنها دلیل من برای نفس کشیدنی پشمک +اومووو...ولی من بلد نیستم از این جملات عاشقانه بگم!اینکه بگم دوست دارم کافیه؟ **** ...
+چرا انقدر اذیتم میکنی؟ _ادم ها کسایی که اذیت و آزارشون میکنن و یادشون می مونه +به خاطر اینکه به فکرت باشم انقدر عذابم دادی؟ _چون دوستت داشتم ! +عاشق ها کسی که دوست دارند و تو عشق غرق می کنند نه عذاب _عاشق ها هر کاری میکنن که معشوق مال اونا بشه اگه شد با عشق و محبت نشد با عذاب دادن... شاید نتونن وارد قلبشون بشن ولی ف...
6 کاوشگر جوان برای کشف مقبره یک فرعون گمنام به مصر سفر میکنند ولی همه چیز آنطور که آنها برنامه ریزی نمودند پیش نمی رود و این سفر اتفاقات خارق العاده ای را برای آنها رقم میزند...
- تهیونگ...! چه طور تونستی؟ - چی؟ - یه سوال ازت میپرسم... اصلا هیچوقت بهم حسی داشتی؟ - بنظرت اگه حسی بهت نداشتم، برام اهمیتی داشت که چطور دربارهم فکر میکنی؟! کاپل: کوکوی ژانر: فلاف، رومنس، اسمات، لیتل اسپیس(cgl) وضعیت: کامل شده
سرگردان☘️ جیمین و تهیونگ زمانی که تهیونگ تصمیم میگیره درجستجوی عشق، پاش رو از نقاشیش فراتر بذاره، همدیگه رو ملاقات میکنن. چه حسی پیدا میکنی اگه یه روز بفهمی یه کارکتر نقاشی هستی؟🦋 ژانر: فانتزی، رمنس، اسمات، فلاف، ماجراجویی کاپل اصلی: مین وی کاپل فرعی: کوکجین، رپر لاین منتظر حمایتتون هستم. ^^
(جئون...بادیگارد سکسی من) *اپ متوقف شده* •°•°•°•°•°•°•°•°•° کاپل اصلی: کوکوی کاپل های فرعی: نامجین ، یونمین ژانر: زندگی روزمره ، ریل لایف ، اکشن ، رمز الود ، کمدی ، فیک چت ، اسمات ، مقداری انگست ، تهدید به مرگ...... •°•°•°•°•°•°•°•°•° خلاصه : کیم تهیونگ ایدل معروف و عضو گروه PSY زندگی خوبی داره تا اینکه نامه های تهدید...
مقدمه: چه اتفاقی برای قلبت میافته وقتی بفهمی پدر و مادرت تورو نمیخان از تو بدشون میاد و برای منفعت خودشون دارن تورو به یه بار میفروشن؟ درسته روحت میشکنه حالا فکر کنید این اتفاق برای تهیونگ داستان ما افتاده لی:ببرینش تهیونگ:چ...چی؟؟...نه خواهش میکنم توروخدا بابا هر کاری بگی واست میکنم مامان برات کلفتی میکنم نزارین ببرن...
-کــآمل شـده 𓆩BABY𓆪 𓂃𓈒 INFORMATION:تهیونگ قرار بود یه روزمره ی آروم رو تجربه کنه. روزمرهای که کار، خونه، و هر از چندگاهی دورهمی با دوستاش رو شامل میشد. اما همه ی این پیش فرضها زمانی بهم خورد که پشت در خونش نامهای با این مضمون پیدا کرد: « بچت رو خودت بزرگ کن جئون جونگکوک» یعنی میتونه جئون جونگکوک رو پیدا کنه؟ ...
[ ᴍᴏᴏɴ ꜱᴛ𖢄ɴᴇ ] ◂ خلاصهای از داستان : چند سال پس از انتخاب نماینده ها، هرج و مرج درون پک سیلورمون شدت گرفت! بر خلاف انتظارات، سیلورمون دگرگون شد! قدرت بین اقوام منتقل شد و بانو پالادی برای نجات خانوادش جون خودش رو فدا کرد پک سیلورمون رسماً نمایندهی خود رو دور انداختند و سلطنت جدیدی رو شروع کردند. همزمان با این اتف...
_تو خورشید روس منی _این یعنی چی ؟الان به خورشید ملیت دادی ؟ _توی روسیه دما بالای منفی ۴۰ درجس ،خورشید اونقدر کم یاب و دوره که با هر بار اومدنش تا مدت ها توی قلبمون حسش کنیم تو برای من مثل خورشید روسیه ای همونقدر گرم همونقدر کم یاب •رولت روسی بازیه شانسه ،هیچ کس نمیدونه تیر هفتم مال کیه... ژانر فیک: رمنس،اسمات،اکشن،ا...
Couple: kookv،mintae(minho+taehyung) Genre:romance،omegaverse,mpreg ☆توجه: این فیک با اجازه ی نویسنده ی اصلی به کاپل کوکوی بازگردانی شده است☆ ورژن تهجین این فیک در همین اکانت اپ میشود😄 °•○●•°°•○●•°°•○●•° +جناب قاضی الفای من ناتوانی جنسی داره و من به همین علت نمی تونم بچه خودم رو داشته باشم -ما میتونیم...
☽︎فرشتهی بیبال☾︎ گرگ سفید بعد از سالها دوباره درون بدن امگای مردی تناسخ پیدا کرد، و اون کسی نبود به جز کیم تهیونگِ ملقب به رز سفید! کیم تهیونگی که زندگی پر رمز و رازی داشت و به دنبال انتقام بود. انتقام زخم های روحش، انتقام زخم های قلبش... اما هر چقدر که میگذشت به مرگ دردناکش نزدیک تر میشد. و تنها راه نجاتش مارک شدن...
تـهـیـونـگ بـا چـشـمـایـی ڪه بـا عـصـبـانـیـت پـر شـده بـود بـه طـرف جـفـتـش چـرخـیـد چـشـمـای جـونـگ ڪوڪ پـر از نـگـرانـی و نـاراحـتـی و هـمـیـنـطـور گـیـجـی بـود _ ڪه چـون مـن جـفـتـتـم... هــا... تـهـیـونـگ زمـزمـه ڪرد نـفـس عـمـیـقـی ڪـشـیـد و از جـاش بـلـنـد شـد _ جـونـگ ڪوڪ... مـنـو رد ڪن... یـا مـن ردت مــیـڪنـ...
همه کیم تهیونگ رو میشناختن... پسری که با همه دوست بود ولی کسی زیاد بهش نزدیک نمی شد... پسری که همیشه بدنش پر از کبودی بود... پسری که همیشه استین لباس هاش حتی انگشت هاشم می پوشوند... و مهم تر از همه پسری که از همه بیشتر می خندید... این داستان اونه... داستان اون و پارک جیمینی که همه ی مرز ها رو زیر پا میزاره و به اون نز...
ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴊɪɴᴛᴀᴇ , ʏᴏᴏɴᴍɪɴ,ɴᴀᴍᴊɪɴ . . ɢᴇɴʀᴇ: ꜱᴍᴜᴛ , ʀᴏᴍᴀɴᴄ , ᴛᴀᴊᴀᴠᴏᴢ, ꜱᴀᴅ . . وضعیت آپ: نامعلوم . ..من دیگ شاد نیستم ، دیگ شاد زندگی نمیکنم ، فقط زندگی میکنم تا تمومش کنم .. اره از تهیونگ و زندگی 9 سال پیش دیگ اثری نیست . نزاشتن ازش اثری بمونه ...
[در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنهای احساس میکند آن صحنه را قبلاً دیدهاست و در گذشته با آن مواجه شده است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار میداد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و...
{کاملشده} اولین باری که تهیونگ عطسه میکنه، موهاش به رنگ بنفش درمیاد. «شت.» . . . . . . . #1 in جونگکوک ژانر: فانتزی و فلاف این فنفیکشن صرفا توسط من ترجمه شده، حال و هوای قصههای پریان رو داره، بسی کیوته و میتونه شما رو بخندونه، امیدوارم مثل من بتونید ازش لذت ببرید.
چند شاتی های ویکوک/کوکوی در طرح ها و رنگ های مختلف😁 با کمی چاشنی اسمات🌙 #سایلنت_ریدر_نباشیم
بغضش را قورت داد وسرش را روی شانه ی جونگکوک گذاشت؛ میگن عشق تو نگاه اول خیلی قشنگه ولی من تو هر نگاه مثل اولین بار عاشقت شدم.. ضربانی که با هربار دیدنت شدت میگیرفت بچه بازی نبود کوک.. این عشق اشتباه نبود...
⌯ ⌞ Destiny ⌝࿑ ╔═════════࿌⃘࿐ ║⌑ Fic Name ➺ سرنوشت ║⌑Couples ➺ کوکوی ║⌑Genre ➺ عاشقانه،اکشن، اسمات، BDSM ║⌑Part➺ 1 ║⌑Writer ➺ JASORA ║⌑Up➺ دوشنبه ║↓| #Fic ⏐ #destiny ⏐#ACTON ⏐ #SMUT ⏐ #ROMANCE ⏐ ║#BDSM ⏐ #VKOOK ⏐ #KOOKV ⏐ #JIMIN ⏐ #TAEHYUNG ⏐ #JUNGKOOK ⏐ ╚═════════࿌⃘࿐