Un read
61 stories
 ** ONE SIDED LOVE ** by Enemy_Sweet
Enemy_Sweet
  • WpView
    Reads 9,809
  • WpVote
    Votes 1,164
  • WpPart
    Parts 66
سرنوشت بیون بکهیون با عشقی اشتباه رقم خورده . عشقی به سهون که برای رسیدن بهش از بهترین دوستش یعنی پارک چانیول با دونستن علاقمند بودن بهش ، استفاده میکنه . آیا بکهیون میتونه زوج تازه به وجود اومده ی لوهان و سهون رو از هم بپاشونه و مهرشو به دل اون بنشونه ؟ دو کیونگسو پلیس وظیفه شناسی که برای رسیدگی به پرونده ی حساسی ، نیاز به نزدیکی به کیم کای داره میتونه افسردگیو ازش دور و کاری کنه بهش علاقمند بشه؟ کریس و سوهو ، بزرگ ترین بوی بند گی کره ی جنوبی ، بعد از مدت ها عاشق هم میشن . اما مشکلات به وجود اومده مانع اعتراف به همدیگه میشه . سرنوشت اون دو بعد از لو رفتن سوهو چه خواهد بود !؟ #chanbaek #krisho #kaisoo #hunhan روزهای آپ : دوشنبه
فنفیک سمی نخونیم! by mflach
mflach
  • WpView
    Reads 33,930
  • WpVote
    Votes 2,131
  • WpPart
    Parts 22
معرفی فنفیکایی از اکسو که "ارزش خوندن" دارن.
Higanbana by ImaginaryLilith
ImaginaryLilith
  • WpView
    Reads 81,772
  • WpVote
    Votes 26,997
  • WpPart
    Parts 48
• خلاصه: تیم شماره‌ی ۳ جرایم خشن، در اولین روز‌های تشکیلش بعد از پذیرفتن دو عضو جدید یعنی چانیول و بکهیون، با پرونده‌ای عجیب رو به رو می‌شه، قاتلی که قبل از کشتن مقتول‌هاش دم در خونه‌شون یه شاخه گل هیگانبانا می‌ذاره تا مرگشون رو بهشون خبر بده. تیم مستعدانه دنبال اینه که این پرونده رو مثل پرونده‌های قبلی حل کنه اما چی می‌شه اگه یه روز دم در خونه‌ی یکیشون یه شاخه گل هیگانبانا قرار بگیره؟ • ژانر: جنایی، معمایی، عاشقانه، انگست، اسمات • هشدار: این فن‌فیکشن شامل استفاده از مواد مخدر و الکل، خشونت فیزیکی و‌ کلامی، سکس، تجاوز، سواستفاده‌ی فیزیکی و رفتاری، سلف‌هارم، افکار خودکشی و خودکشی، افسردگی و دیگر اختلالات روانیه. [اتمام یافته]
Solar eclipse | کسوف by juoiswu
juoiswu
  • WpView
    Reads 1,804
  • WpVote
    Votes 361
  • WpPart
    Parts 16
"همه چیز مانند بیگ بنگ اتفاق افتاد فرای صوت فرای چشمان بینا،یک‌ آن دنیا خاموش شد و نوای غمگین ویولن بانوی شرقی در سیاه چاله چشمان کسی خفه اما وصال دوباره خورشید و ماه کسوف بود. کسوفی که درنهایت باعث مرگ بزرگترین ستاره این منظومه شد." 🌑 Fic: Solar eclipse 🌑 Couple: Krisho 🌑 Genres: Romance,Dram, Classic 🌑 Writer: Juoiswu
Blue like your tattoo | HH ver by Hani_XG
Hani_XG
  • WpView
    Reads 5,489
  • WpVote
    Votes 1,295
  • WpPart
    Parts 61
"فکر کنم اشتباه شده، من برای آقای لی وقت گرفته بودم!" سهون لبخندی زد: "آه بله، آقای لی امروز نتونستند بیان، از من خواستند که کارتون رو امروز راه بندازم. من پیش ایشون آموزش دیدم، هیچ نگران نباشید. من در حد یک استاد حرفهای کار میکنم" سهون بعد تموم شدن حرفش با لبخند چشمکی زد. ولی لوهان چطور میتونست در برابر این پسر جوون که یک چشمکش باعث میشد گونههاش رنگ بگیرند، پایین تنهش رو تماما لخت کنه و یه تتوی پروانه بزرگ برای باسنش بگیره؟ 🔶️🔸️فیک بازگردانی شده از کاپل مامان بابای گاتسون که نویسندش خودمم :) 🔸️🔶️ روزهای آپ: جمعه✅
Genius | Chanbaek by WangYaoyen
WangYaoyen
  • WpView
    Reads 14,577
  • WpVote
    Votes 2,482
  • WpPart
    Parts 49
اسمش پارک چانیوله، فکر کنم یکی دو سال ازت کوچیکتر باشه. پدر و مادرش هردو تو همین بازه‌ی زمانی مشکوک مردن و ممکنه قربانی‌های همین قاتلی باشن که دنبالشی... اما لطفا مراقب باش بکهیون، این پرونده با تمام پرونده‌های قبلیت خیلی فرق داره! ---------📰--------- ᝰ𝐍𝐚𝐦𝐞: Genius ᝰ𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: ChanBaek, KaiSoo ᝰ𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Angst, Crime, Romance, Smut
Fated To Be Yours🥂🌌 by theWHITEstoryteller
theWHITEstoryteller
  • WpView
    Reads 541,104
  • WpVote
    Votes 113,709
  • WpPart
    Parts 57
[کامل شده] FICTION : مقدر شده که مال تو باشم COUPLE : چانبک ، سولی GENRE : فلاف ، امگاورس ، رومنس ، اسمات AUTHOR : #صفید NC+18🔞 STORY IS ABOUT : بکهیون یه مدیر جدیه که بیشتر از هرچیزی از اینکه به خاطر امگا بودن افراد به قابلیت هاشون بی توجهی بشه بدش میاد. حالا چی میشه که یهو سر و کله ی پارک چانیول به عنوان رییس جدید که با امگاها مشکل داره پیدا بشه؟ چی میشه که یهو یه بوی شیرین به دماغ آلفای جوون بخوره؟ و چی میشه اگر اون بو، بوی یه امگای سرکش باشه‌ که کسی نمیدونه امگاست؟ Start : 19.sep.06 End : 20.sep.11 Author @theWHITEstoryteller Channel @panne_fiction ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌
"CLAIMED" [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 13,418
  • WpVote
    Votes 2,288
  • WpPart
    Parts 56
اونجا بودی... وقتی که نیاز داشتم کسی پیشم نباشه تو بودی... درست روبهروی من... با نگاه پرنفوذت بهم خیره شده بودی... با اون موهای پلاتینیومی سفید، سخت دور از دسترس و سرد بنظر میومدی... چطوره نگم از لباس کشباف قرمز رنگ بستکبالت که تو رو جذاب تر نشون میداد و من... من... من جلوی همه اینها توان مقاومت نداشتم... نمیتونستم... حتی اگه میخواستم نمیتونستم در برابرت بایستم... من ضعیف تر از چیزی بودم که عطرت مقاومتم رو نشکنه این منصفانه نبود... درست وقتی اومدی که داغ بودم... هیت شده بودم و نیاز داشتم... همه تنم از حرارت میسوخت... تمام وجودم از عطش گُر گرفته بود... و این اصلا نشونه خوبی برای یه گرگ امگا نبود... و تو اونجا بودی... درست روبهروی من، ایستاده پر از غرور و راز من درست روبروی تو، افتاده از نیاز و عطش... همون اندازه ای که من از نیاز پر میشدم چشمای تو هم لبریز از شهوت میشد... اما تو نمیخواستی شروع کنی... میخواستی که من اونی باشم که برای خواستن التماس میکنه... با حرفات، با نگاهت، بیشتر از قبل طاقتمو طاق میکردی... میخواستی مقاومتمو بشکنی... واسه همین گفتی؟؟ "منو میخوای امگا؟" کاش هیچوقت اونجا نبودی... کاش هیچوقت این بازی رو شروع نکرده بودی کاش هیچوقت وارد زندگیت نمیشدم... کاش هیچوقت منو مطیع نمیکردی... نه اون روز... نه اون ساعت... نه
LENORA ✧ by ByunHera6104
ByunHera6104
  • WpView
    Reads 40,565
  • WpVote
    Votes 5,949
  • WpPart
    Parts 49
خلاصه ؛ داستانی ترکیبی از غم و خوشی که حقایق رو بیان میکنه... دو مرد که کلمه‌ی تضاد رو در کنارِ هم معنا میکنن. یکی منطقی، یکی احساسی. یکی تلخ، یکی شیرین. یکی درونگرا، یکی برونگرا. یکی کم‌حرف، یکی پرحرف. یکی بدبین و یکی خوش‌بین... اما هر دو آسیب دیده با گذشته‌ای تلخ که هنوز درگیرشن. آیا میتونن عاشق باشن و مرهمی روی دردهای هم؟ آیا میتونن نوری باشن توی تاریکی‌های هم؟ یا قراره به‌هم آسیب بزنن؟ اصلا چی اون‌ها رو به‌هم میرسونه؟ ✵✵✵ • پارک چانیول، ۳۲ ساله، قهرمان ملیِ موتورسواری و رئیس معروف‌ترین شرکتِ نوشیدنی‌های الکلی. مردی که به سایه‌ی خودش هم اعتمادی نداره... به عشق باور نداره و زندگیش توی چهار کلمه خلاصه میشه؛ جونگین، جونگده، موتور و سرعت. • بیون بکهیون، ۲۸ ساله، باهوش‌ترین و کاربلدترین کارآموزِ پزشکی که قراره بهترین پزشک و جراحِ مغز و اعصاب بشه. مردی که همیشه زندگیش رو وقف مراقبت از دیگران و عشق ورزیدن بهشون کرده... حالا به دنبال کسی میگرده که متقابلا بهش عشق بده و مراقبش باشه و فکر میکنه اون قراره یک دختر باشه. ✵✵✵ ✨کاپل‌ها﹕چانبک ⋆ کایسو ✨ژانر﹕اکشن ⋆ انگست ⋆ رمنس ✨محدودیت سنی: +18 ✨نویسنده﹕ Hera ✨ادیتور﹕Loey -برای اطلاع از روند آپ، در چنل زیر داخل تلگرام جوین بشید ❗ @VersionsOfCB
Serendipity ~🍀 by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 381,440
  • WpVote
    Votes 119,554
  • WpPart
    Parts 54
🌿•~خلاصه داستان ~•🌿 بکهیون عاشق زندگیش نبود ولی تلاش می‌کرد خوب زندگی کنه. هر روز صبح وقتی در گل‌فروشی کوچیکش رو باز می‌کرد به پرنده رویاهاش اجازه بلندپروازی میداد و همین بهش انرژی برای تلاش بیشتر توی تنهایی‌هاش میداد. ولی تمام نقشه‌های بکهیون با پیدا شدن سروکله دکتر پارک تو زندگیش خراب شد. دکتر بدجنسی که از همه جا تصمیم گرفت طبقه بالای گل‌فروشی بکهیون رو برای مطبش بخره. دقیق جایی که بکهیون می‌خواست توش یه کافه افتتاح کنه... و خب حالا بکهیون یکی رو داشت که ازش متنفر باشه و این از بی‌حسی یه جورایی بهتر بود نه؟ 🪴 -امیدوارم اقامت جهنمی‌ای اینجا داشته باشین. نه...در واقع امیدوارم زمین اصلا دهن باز کنه و شما و مطب زشتتون مستقیم به قعر جهنم منتقل شید. 🩺 +اگه زمین دهن باز کنه من فقط میوفتم تو خونه‌ی تو و فکر کنم خوشحالم بشم. 💢 این داستان دنیای موازی داستان دیگه من Silver and silk ئه. اگه اون رو نخونده باشید هم می‌تونید بخونیدش ولی اگه سیلور اند سیلک رو خونده باشید لذت خیلی خیلی بیشتری از این داستان می‌برید چون... باید بخونید که بفهمید نمی‌تونم توضیح بدم 😂❣️ 🪴 • فیکشن : #Serendipity 🪴 • کاپل‌ها : چانبک 🪴 • ژانر:رمنس.درام.روزمره 🪴 • محدودیت سنی : 🔞 🪴 • نویسنده : @SilverBunny 🐰