ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴊɪɴᴛᴀᴇ , ʏᴏᴏɴᴍɪɴ,ɴᴀᴍᴊɪɴ . . ɢᴇɴʀᴇ: ꜱᴍᴜᴛ , ʀᴏᴍᴀɴᴄ , ᴛᴀᴊᴀᴠᴏᴢ, ꜱᴀᴅ . . وضعیت آپ: نامعلوم . ..من دیگ شاد نیستم ، دیگ شاد زندگی نمیکنم ، فقط زندگی میکنم تا تمومش کنم .. اره از تهیونگ و زندگی 9 سال پیش دیگ اثری نیست . نزاشتن ازش اثری بمونه ...

[ 𝚄𝚗𝚍𝚎𝚛 𝚃𝚑𝚎 𝙻𝚊𝚔𝚎 || زیر دریاچه ] - دریاچه؟ + آره پسر جون... طبق افسانه ها،زیر دریاچه یه دروازه وجود داره! - به کجا میره؟ + یه دنیای دیگه! دنیای موجودات افسانه ای و جادوی سیاه... - پدربزرگ! این چیزا رو باور نکن.. پیرمرد پوزخندی به پسر زد و از جاش بلند شد: + باشه پسر جوان...فقط مواظب باش گیر لیِرگانیس نیوفتی! کاپل: کوکوی (این دومین کار منه و امیدوارم دوسش داشته باشین *~* احتمالا اسماتم داشته باشه فرزندانم|: ) #2 magic #2 alfa #3 kooktae

امیدوارم خوشتون بیاد💜✨

آیا عشق در نگاه اول حقیقی است؟ آیا می شود خجالت را کنار گذاشت و عشق ورزید جواب چراهای بیشتر در داستان ژانر :رمنس،اسمات

چی میشه اگه داخل یه خونه عجیب گیر بیفتی و مجبور به انجام کارهایی بشی که حتی فکر بهشون هم غیر ممکن بود بازی ای که با احساساتت کار های عجیب کنه یه جور بازی که بیش از حد واقعیه بازی ای که میکشه جون میبخشه بازی ای که موجودات داخلش ماورای کابوس هات باشن بهتره تو اون بازی نری چون هیچ وقت از اون جا بیرون نمیای تا چیزی که play house میخواد رو بهش بدی قبلش این جمله مهم رو به شرکت کننده ها میگم هشدار!! مراقب باشید راه برگشتی نیست به بازی خانه وحشت خوش آمدید🚫 ژانر . هیجانی ، اسمات🔞 ، ترسناک ، عاشقانه کاپل اصلی . کوکوی کاپل های فرعی .یونمین ، چانبک،جنلیسا ،هونهان

فن فیک:←شروع یک دروغ→ کاپل:°•کوکوی،ویکوک•°،°•نامجین•°،سپ 'ژانر':جنایی،درام،رمنس،انگست،کمی اسمات(قول نمیدم کم باشه) خلاصه:جئون جونگ کوک پلیسی تازه کار که به عنوان اولین ماموریت باید پسری به نام کیم تهیونگ که یک قاتل زنجیره ای است را پیدا کند،اگر او را پیدا کرد با او ملاقات کرد و عاشق او شد چه میشود؟به شغلش خیانت میکند یا معشوقه اش؟ ≠≠≠ 🔴متوقف شده🔴 حمایت کنید🙏😍

جون جونگکوک شیطان بخش تحقیقاتی جهنم که بیشتر زمان کاریشو روی زمین میگذرونه کیم تهیونگ نقاش فانی که یه افتاب پرست رو به عنوان حیوون خونگی انتخاب کرده جونگ هوسوک رییس جهنم شرق ، کسی از این ریس مرموز چیزی نمیدونه تنها چیزی که همه میدونن اینکه بدون هوسوک جهنم از هم میپاشه بیون بک هیون شیطانی مرموز که شکنجه گر جهنمه

" کامل شده" +کوکو.. _هوم؟! به کوک که یه دستش روی فرمون بود و دست دیگش که دستشو گرفته بود و روی دنده بود نگاه کرد +من بوی تورو میدم.. _چی بیب؟ با تعجب به ته نگاه کرد و دوباره نگاهشو به جاده مقابلش داد + یه جایی خونده بودم هرکسی موقع مرگش بوی جایی یا کسی رو میده ک خیلی دلتنگشه یه لبخند محو زد و به درختایی که به سرعت از کنارشون رد میشدن نگاه کرد _من وقتی بمیرم بوی تورو میدم . . . __________________________ Couple :kookv,yoontae

[ COMPLETED ]✔️ ✨خلاصه: کیم تهیونگ پسری هجده ساله است که به دنبال کشتن خودشه. با عوض کردن محل زندگیشون، تهیونگ با تفکر اینکه می‌تونه بالاخره از این زندگی خلاص شه، به دنبال جایی برای کشتن خودش در خونه جدید می‌گرده؛ اما به طور اتفاقی در مخفی‌ای رو پیدا می‌کنه که... ‌ • ────── ✾ ────── • _"برای اینکه بهم برسیم هیچ راهی جز جدایی نداریم تهیونگ؛ هیچ راهی. قول می‌دم زود برگردم و قول بده فراموشم کنی." _"من شجاعت دوست داشتنتو پیدا کردم؛ این راه نیست؟!" +"نه تهیونگ. تا وقتی اونا اون بیرونن و ما این تو و تا وقتی تو توی این دنیا باشی... هیچ راهی نیست. باید بری قبل از اینکه پیدات کنن. نمی‌خوام کسی که دوستش دارم رو جلوی چشم‌هام از بین ببرند." • ────── ✾ ────── • 🌗نام فیک: دنیای جدید 🌗کاپل: کوکوی 🌗ژانر: تخیلی /کمی طنز/ عاشقانه 🌗تعداد پارت: 7 🌗نویسنده: R_venus✨ • ────── ✾ ────── • امیدوارم لذت ببرید 💞 • ────── ✾ ────── • 🌗Best ranking: #2 تخیلی #3 تخیلی

همه کیم تهیونگ رو میشناختن... پسری که با همه دوست بود ولی کسی زیاد بهش نزدیک نمی شد... پسری که همیشه بدنش پر از کبودی بود... پسری که همیشه استین لباس هاش حتی انگشت هاشم می پوشوند... و مهم تر از همه پسری که از همه بیشتر می خندید... این داستان اونه... داستان اون و پارک جیمینی که همه ی مرز ها رو زیر پا میزاره و به اون نزدیک میشه. و بالاخره باور می کنه که... افرادی که لبخندشون پر رنگ تره... ناراحتی ها و غم هاشونم سنگین تره... ‼️‼️‼️‼️‼️‼️ ⚠️ ⚠️⚠️⚠️⚠️warning: این فیم به دلیل داشتن موارد زیر برای همه مناسب نیست: خود آزاری (self-harm) تجاوز (rape) خودکشی(suicide) افسردگی (depression) خون (blood) اگه با این چیزا مشکل دارید و اذیتتون میکنه لطفا از خوندن این فیک اجتناب کنید.⚠️⚠️⚠️⚠️ ‼️‼️‼️‼️‼️‼️ Main Couple: Vmin (top jimin) Genres: Angst - Romance By: Rehy Otaku👽