💛 از قشنگای این روزا 💛
17 stories
Sea's whisper [L.S | Z.M] by Namelessaa
Namelessaa
  • WpView
    Reads 196,018
  • WpVote
    Votes 44,506
  • WpPart
    Parts 60
«بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»
HURRICANE  Ziam by corneliustheghost
corneliustheghost
  • WpView
    Reads 311,376
  • WpVote
    Votes 39,025
  • WpPart
    Parts 56
به قصد پرواز تجربه کردم سقوط را ...🧿
destiel fun by mewrySH
mewrySH
  • WpView
    Reads 108,220
  • WpVote
    Votes 16,601
  • WpPart
    Parts 123
castiel:is that supposed to be funny? dean:no castiel: dean:it's hilarious -supernatural-
wattpad memes by mewrySH
mewrySH
  • WpView
    Reads 167,427
  • WpVote
    Votes 32,031
  • WpPart
    Parts 102
😂توییت ها و ميم های فان و خنده دار😂 💃🏻در طرح ها و رنگ های مختلف💃🏻 😎صرفا جهت باز کردن نیش شما😎
 spn fun!!  by Graym0on
Graym0on
  • WpView
    Reads 33,030
  • WpVote
    Votes 6,339
  • WpPart
    Parts 62
صرفا جهت هرگونه خنده ی احتمالی که ممکنه به لب هاتون بیاد :)💙
gangsta || Ziam  by Medi_Lee
Medi_Lee
  • WpView
    Reads 18,040
  • WpVote
    Votes 1,734
  • WpPart
    Parts 22
ز:من عاشقتم پسرک با گریه گفت و به این توجه نکرد که بارون تمام تنش رو خیس کرده پسر بزرگ تر اونو تو آغوشش گرفت و لباشو روی موهای خیس مشکیش گذاشت ل:ولی من عاشقت نیستم....من فقط عاشق وقتاییم که با اون صدای جادوییت باهام حرفای عاشقانه میزنی وقتی میخوام سخت به فاکت بدم لیام گفت و لباشو رو لبای پسرک گذاشت اون نیازی نداره عاشق باشه.... نیازی نداره عاشق چشمای خمار پسرک شه... اون الانشم توی چشمه عسل اون چشما گیر افتاده و کسی نمیتونه نجاتش بده درست مثل معتادی ک ساعتی بدون‌مواد میمیره ..... ز : فک می کنی بااین کارات چند نفرو میتونی بکشی؟ یه نفر دو نفر؟ همونطورکه اسلحه رو روی سرش گذاشته بود داد زد پسر بزرگتر با عصبانیت از ماشین پیاده شدو اسلحشو از جیبش در اوورد و روی سینش گذاشت ل : تو بکنش سه نفر خودشم مثل پسرک داد میزد حالا حاله ای از ترس توی چشمای پسرک کاملا معلوم بود لوکی که در از دور شاهد همه چیز بود با ترس به اون دوتا پسر روانی نگاه میکرد ...... 🔞هشدار این فن فیکشن دارای صحنه های +18 ، شکنجه و حاملگی مردان میباشد
نبودنت by _incnt
_incnt
  • WpView
    Reads 3,832
  • WpVote
    Votes 905
  • WpPart
    Parts 8
نبودن. [ ن َ دَ ] (مصدر منفی) عدم. نیستی. وجود نداشتن. معدوم بودن. مقابلِ بودن. Ziam.
MAN OF MANY FACES [Z.M] by zach_hf
zach_hf
  • WpView
    Reads 8,172
  • WpVote
    Votes 982
  • WpPart
    Parts 12
لیام فقط کنار میومد ولی اطمینان نمیکرد و این رو چاقوی زیر بالشش و اسلحه توی کشوی سمت چپ تختش کاملا توضیح میداد..
"I AM LIAM " [Z.M][L.S] by sepideh_d
sepideh_d
  • WpView
    Reads 14,054
  • WpVote
    Votes 2,018
  • WpPart
    Parts 20
یه روزی راجب درخشش خنده هات یه آلبوم می دم بیرون لیام...اون وقت اسمش رو می ذارم سقوط ایکاروس!